رمان حورا پارت 183 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

تاکسی گرفتم، هرچند مسیر کوتاهی بود، اما پیاده میشد گفت بیست دقیقه راه بود، نمیدانم یعنی، زیاده روی بود رفتارم؟ داشتم سخت میگرفتم؟

 

هرچه که بود حساسیتی عجیب پیدا کردم، حرف‌های دکتر سونوگرافی مدام در سرم تکرار میشد و گوشزد میکرد، سالها دلم بچه خواست، دکتر رفتم، امدم، درگیری داشتم و چه دعواها که از سر نگذراندم…

 

فقط برای داشتن یک کودک، از خودم، برای خودم…

حالا که داشتمش، نباید مواظبش میبودم؟ نباید دقت میکردم؟ چرا…حقم بود، باید میچسبیدمش، نمیگذاشتم ذره‌ای اذیت شود! سپر بلایش میشدم، جان میدادم برایش، حتی برای مامان گفتنش هم فدایش میشدم…

 

 

وارد مطب شدم، منشی با دیدنم سریع من را شناخت، نتیجه ازمایش و سونو را دستش دادم و گفتم:

_ میشه به دکتر نشون بدی؟ ضروریه!

 

سری تکان داد، از این قبیل مسائل زیاد پیش می‌آمد، برای همین بین مریض‌ها اکثرا عده‌ای هم داخل میفرستادند، کسانی مثل من، با شرایط خاص!

 

_ بشین این یکی بیاد بیرون بعد تو برو تو!

 

سری تکان دادم و روی نزدیکترین صندلی نشستم، شلوغ نبود، برای همین هم با خیال راحت سر به دستم تکیه دادم و سعی کردم برای چند دقیقه هم که شده ارام باشم و بی قراری را کنار بگذارم…

 

و قضیه اینجا بود، دکتر نمیدانست باردار هم شده‌ام، اگر میدانست قطعا برایم روند بارداری را نوبت دهی میکرد و من اگر میخواستم دور شوم و بروم، چطور به دکترم میرسیدم؟ چطور ازمایشات و سونوگرافی‌هارا انجام میدادم؟

 

اصلا کیمیا جایی پیدا میکند؟ وحید به قباد نگوید؟ خدایا، واقعا نگوید؟

باز هم افکار منفی در مغزم چیده شدند، انگار این مشکلات تمامی نداشتند!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 189

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نیم تاج pdf از مونسا ه

  خلاصه رمان :       غنچه سیاوشی،دختر آروم و دلربایی که متهم به قتل جانا ، خواهرزاده‌ی جهان جواهری تاجر بزرگ تهران و مردی پرصلابت می‌شه، حکم غنچه اعدامه و اما جهان، تنها کس جانا… رضایت می‌ده، فقط به نیت اینکه خودش ذره ذره نفس غنچه‌رو بِبُره! به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی

  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افسون سردار pdf از مهری هاشمی

خلاصه رمان :     خلاصه :افسون دختر تنها و خود ساخته ایِ که به خاطر کمک به دوستش سر قراری می‌ره که ربطی به اون نداره و با یه سوءتفاهم پاش به عمارت مردی به نام سردار حاتم که یه خلافکار بی رحم باز می‌شه و زندگیش به کل تغییر می‌کنه. مدام آزار و اذیت می‌شه و مجبوره به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه )

    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده نیلا که نمی‌خواست پدر و مادرش غم ترک شدن اون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فلش بک pdf از آنید 8080

  خلاصه رمان : فلش_بک »جلد_اول کام_بک »جلد_دوم       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عصیانگر

  دانلود رمان عصیانگر خلاصه : آفتاب دستیار یکی از بزرگترین تولید کنندگان لوازم بهداشتی، دختر شرّ و کله شقی که با چموشی و سرکشی هاش نظر چاوش خان یکی از غول های تجاری که روحیه ی رام نشدنیش زبانزد همه ست رو به خودش جلب میکنه و شروع جنگ پر از خشم چاوش خان عشق آتشینی و جنون آوری

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
روا
روا
7 ماه قبل

بیشتر شبیه انشاست تا رمان
من بودم
وحید به قباد نگویید
قباد نفهمد
آیا به کیمیا بگویم
دکتر چه می‌گوید
نکند خطر ناک باشد

نام نامدار
نام نامدار
7 ماه قبل

تو که داری زحمت میکشی و مینویسی همه اش هم تکراری حداقل دوسه خط بیشتر بنویس نیاز به فکر کردن زیادی هم نداری چون تو پارا ت های قبلش نوشتی و تکرار میکنی
والا از کیه که می خواد بره و نمیره درس میخونه ولی خودشم نمیدونه چی یه بار هنر یه بار وکالت باردار شده ولی یه بار می خواد سقط کنه و یه بار میگه تا پای جان ازش مراقبت میکنم به خدا هم خود حورا گیج شده با این نویسندگیت هم خودت هم ما

نونو
نونو
7 ماه قبل

همش نگرانیای الکی حورا تو همه ی پارتا رو میگه😑

Bahareh
Bahareh
7 ماه قبل

رمان نیست که مزخرفات و چرت و پرتهای توی ذهن حوراست بدترین رمان سایته اصلا پیش نمیره یکنواخت و کسل کننده بدون هیچ هیجانی.

آرمیتا
آرمیتا
7 ماه قبل

واقعا دیگه کلافه شدم چرا انقدر این لامصبو کش میدی بابا بخدا من خودم نویسنده ام خودم رمان نوشته بودم دیگه تو ۱۰۰ پارت تمومش کردم.
۲۰۰ پارت دادی همشم با موضوع تکراری تروخدا تمومش کن

معتاد رمان(ساجده)
معتاد رمان(ساجده)
7 ماه قبل

باز یه مشت چرت و پرت😡

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x