رمان حورا پارت 228

4.2
(192)

 

 

 

 

 

 

_ وحید اونقدر نصیحت کرده که هواتو داشته باشم که اگه بذارم اینو هم جمع کنی عذاب وجدان یقه‌مو میگیره!

 

خندیدم و به سمتش رفتم:

_ ولش کن خاتون، وحید بزرگش کرده…خطری نیست که!

 

نگاهش را به شکمم دوخت:

 

_ باباشو میخواد، دختر…اینجوری میخوای کیو مجازات کنی؟

 

اخم کردم:

 

_ نمیخوام کسیو مجازات کنم خاتون…

 

خم شدم و بالشی که برای محمد پرت کرده بودم را از روی زمین برداشتم:

 

_ فقط میخوام اشتباهی که سالهاست تکرار کردمو تموم کنم، باباشو میخواد، بخوادش…اما وقتی طلاق گرفتم!

 

_ خودخواهی نکن، اون بچه به پدر و مادرش با هم نیاز داره، اگه نمیخواستیش نگهش نمی‌داشتی!

 

با تعجب نگاهش کردم، از اینکه چنین حرفی را از زبان او میشنیدم متعجب بودم، انتظار نداشتم از کشتن فرزندم بگوید، اصولا وقتی از سقط برای بزرگتر‌ها میگفتی، دست نصیحت میگرفتند که گناه است و قتل است و نعمت خدا است!

 

_ اما خاتون…

 

_ اما اگه نیار، خودت کرم داری دختر، دلت میخواد خودتو انگولک کنی…وقتی نگهش داشتی باید باباشم بخوای…

 

دهانم بازتر از این نمیشد، خاتون هم وقتی عصبی میشد دهانش به بدگویی میگشود:

_ شما نباید الان بگی…

 

دوباره حرفم را برید:

_ من میگم اشتباهی کردی پاش وایسا، مثل خواهر من نکن، وحیدو زایید، بی خبر از شوهرش… آخرم فرار کرد، با کلی کتک و بدبختی طلاق گرفت، تا اون بچه‌رو هم رسوند به هفت سال زجرکش شد، بعدشم باباش اومد وحیدو گرفت ازش…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 192

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.3 (6)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
9 روز قبل

والا. فک کن به بچه‌ت بگی ببخشید بابات نیست آخه من عرضه نداشتم یه زمانی حرفی رو که از مادرشوهرم پشت تلفن شنیدم راست آزمایی کنم و فک کردم لال شم خیلی خفنم. بعدشم تو رو نگه داشتم آخه فک کردم بچه، عروسک پلاستیکیه. بعد از اونم چون تو رو داشتم، مث دزدا فرار کردم. تازه این وسط وقتم کردم با پسر مش حسن گرم بگیرم آخه نمیدونی چشاش چه گیرایی خاصی داشت..بچتم بوست کنه بگه مرسی مامان عاقلم، میخوام بزرگ شدم مثل تو باشم.
پ.ن: یعنی توی این ۳۰۰ پارت تنها کاری که دیدم حورا درست انجامش داد، گوجه ای بستن موهاش بود.

آخرین ویرایش 9 روز قبل توسط ...
آنا
آنا
پاسخ به  ...
8 روز قبل

قشنگ سیصد تا پارت رو توی یه پارت خلاصه کردی ، دمت گرم 😂

LADY SHIN
LADY SHIN
9 روز قبل

دیگه واقعا داره چرت میشه

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x