رمان حورا پارت 229 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ آخرشم بعد سه سال خودش افتاد گوشه قبرستون، دوباره وحیدو دادن مادرش، دلشون برا خواهرم سوختا، وگرنه خونه بابابزرگ وحید نمیدادنش که…

 

شوکه‌تر از این نمیشدم، من فکر میکردم پدر وحید فوت شده، یعنی…فقط اینطور فکر میکردم! نمیدانستم چه سرگذشتی داشته‌اند و چه شده‌است…

 

و حالا اضطراب هم به جانم افتاد، اگر بعد از ان، سالها قباد برای گرفتن فرزندم از من پیگیر باشد و ازارم دهد؟

 

نابود میشدم…به خدا که از بین میرفتم! تحمل نداشتم دیگر، طاقت این همه سختی و زندگی پیچیده و مزخرف را ابدا نداشتم!

 

اما حداقلش برای مادر وحید خوشحال بودم، بعد از پدر واقعی وحید همسری نصیبش شد که جای یک پدر واقعی را برای پسرش پر کند، هیچوقت ندیدم وحید به آن مرد به چشم بد، یا ناراضی نگاه کند، حتی او را بابا عیسی صدا میزد!

 

_ میگی چیکار کنم خاله‌حلیمه؟ تو که همه چیو نمیدونی…هیچکدومتون نمیدونید، زندگیمو بازی داد، سه سال فداش شدم، آخرش زن گرفت چون حامله نمیشدم!

 

با تعجب نگاهم کرد، نگاهش به شکمم برگشت که گفتم:

_ کیست داشتم، بعد جراحیم، حامله شدم…اما قباد هم مشکل داره، یعنی با کمک دارو یا درمان میتونه بچه‌دار شه…زن جدیدش هم بهش خیانت میکنه خودش خبر نداره، بچه یکی دیگه رو انداخته گردن قباد!

 

تشک را تا زد و رویش نشست:

_ بیا اینجا ببینم، درست بگو چجوری زن گرفت!

 

نشستم و همه چیز را تعریف کردم، از اینکه خودم رضایت دادم، از رفتارهای مادرش و نقشه‌هایی که کشیدند تا من راضی شوم…

همه چیز را گفتم، کامل و دقیق…او هم فقط گوش داد.

 

در اخر دستم را گرفت و گفت:

 

_ قباد خریت کرد، اما خریت بزرگ رو تو کردی…میاد منت کشی، زانوش هم سوراخ بشه ول کنت نمیشه، موی سفیدمو پای این حرف میذارم دختر، شوهرت تا دوباره به دستت نیاره ول کنت نیست!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 197

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تریاق pdf از هانی زند

خلاصه رمان : کسری فخار یه تاجر سرشناس و موفقه با یه لقب خاص که توی تموم شهر بهش معروفه! عالی‌جناب! شاهزاده‌ای که هیچ‌کس و بالاتر از خودش نمی‌دونه! اون بی رقیب تو کار و تجارته و سرد و مرموز توی روابط شخصیش! بودن با این مرد جدی و بی‌رقیب قوانین خاص خودش‌و داره و تاحالا هیچ زنی بیشتر از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پالوز pdf از m_f

  خلاصه رمان :     این داستان صرفا جهت خندیدن نوشته شده و باعث می‌شود که کلا در حین خواندن رمان لبخند روی لبتان باشد! اين رمان درباره یه خانواده و فامیل و دوستانشون هست که درگیر یه مسئله ی پلیسی هستن و سعی دارن یک باند بسیار خطرناک رو دستگیر کنن.کسانی که اگر اون هارو توی وضعیت عادی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد )

  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر اخم داشت غر می‌زد: “بعد از یه سال و خرده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی

  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی مخفیانه‌ی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر

    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم خواسته‌ی برادرش میشه… روز عقد می‌فهمه تنها مخالف این ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لی لی
لی لی
5 ماه قبل

مث همه رمانای دیگه قباد میاد دنبالش بعد که میفهمه بچه داره از طریق بچه و تهدید به اینکه بچه رو ازش میگیره و ازش شکایت میکنه به زور محبور میکنه باهم زندگی کنن بعد اونجام لابد چند سال معطل ماجراهای مسخره بینشون میشیم که خانم ناز کنه قباد خریدار باشه و تموممم

Prnya
Prnya
5 ماه قبل

معلومه قباد میاد دنبال حورا ولی با کلی منت کشی و عذر خواهی اگر حورا و قباد با هم نباشند رمان بی معنی میشه خواستگار حورا هم هم دست لاله از اب در اومد فقط کاشکی حورا شرط بزار خونه جدا از مادر قباد بگیرن تا مادر قباد هم بسوززززه

...
...
پاسخ به  Prnya
5 ماه قبل

اینو دوس دارم

آنی
آنی
5 ماه قبل

خواهش میکنم بچه هارو فدای خریت خودتون نکنید…یا حورا باید احمق باشه و کارای قباد رو فراموش کنه و دوباره عاشقش بشه تا اون بچه خوشبخت بشه یا نه هیچ وقت فراموش نکنه و طلاق عاطفی بگیرن و کنار هم زندگی کنن که بازم خریته..بخدا بچه ها مامان باباشون رو جدا از هم ببینن خیلی بهتره که توی خانواده ای بزرگ بشن که طلاق عاطفی گرفتن و یکسره جنگ اعصاب دارن..به جای بچه ها تصمیم نگیرید بچه ها صرفا دوتا آدم زیر سقف نمی خوان بلکه خوانواده ای می خوان که ازشون عشق یاد بگیرن ازشون محبت کردن و مهرورزی یاد بگیرن

سارا
سارا
5 ماه قبل

خخخ میاد دنبالت خب معلومه که میاد چون خرترازحورا پیدا نمیکنه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

آره میاد دنبالت ولی اگه تو قبول کنی خریت محضِ

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x