رمان حورا پارت 241 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ استغفرالله پسرم چی میگی؟

 

اهمیتی به صدای مادرش نداد و به لاله نزدیک شد، لاله‌ی رنگ پریده و ترسیده:

 

_ موش زبونتو خورده که، داشتی از محبت و عشق و پدری میگفتی…چیه؟ لاله، چیه؟ حرف بزن!

 

حرف بزن پایان جمله‌اش را فریاد زد، شانه‌های لاله بالا پرید و به دیوار چسبید:

 

_ قباد، دار…داری…می، میترسونیم…

 

پوزخندی زد، مماس با شکم لاله ایستاد و روی صورتش خم شد:

_ الان این بچه رو بزنم بکشم چی میشه؟ هوم؟ یه حرومزاده‌رو کشتم، یا بچه خودمو؟ هاااان؟

 

اشک‌های لاله ریخت و ترس دلش داشت از پا درش می‌آورد:

 

_ قـ…قباد…من…

 

_ خفه شو! خفه شووو، دلم به حال این حرومزاده میسوزه…دلم میسوزه که نمیزنمت…البته، حروم که دلسوزی نداره!

 

به سردی لب زد و پشت بند حرفش، سیلی محکمی به صورتش کوبید، صدای جیغ مادرش و جیغ لاله همزمان شد، بی توجه به مادرش یقه‌ی لاله را گرفت و به دیوار کوبید:

 

_ حرومزادگی کردی لاله، کثافت شدی، لاله‌ی دوران بچگیم انقد هرزه نبود، نبود لاله…حروم شدی!

 

سیلی دوم را زد و جیغش دوباره بلند شد، بلند هق میزد و یک دستش به شکمش بود:

 

_ باباش کیه، باباااش کیههه؟ هاااان؟ پدر این حرومزاده کیههه؟ کیه که تحویلت بدم بهش هااا؟ به مادرت بگم یا عموت؟ هااان؟

 

لاله که روی زمین افتاد، لگدی محکم نثار شانه‌اش کرد:

_ حیثیتتو پیش کی ببرم زنیکه؟ پیش کییی؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 228

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آفرودیته pdf از زهرا ارجمندنیا

  خلاصه رمان :     داستان در لوکیشن اسپانیاست. عشقی آتشین بین مرد ایرانی تبار و دختری اسپانیایی. آرون نیکزاد، مربی رشته ی تخصصی تیر و کمان، از تیم ملی ایران جدا شده و با مهاجرت به شهر بارسلون، مربی دختری به اسم دیانا می شود… دیانا یک دختر اسپانیایی اصیل است، با شیطنت هایی خاص و البته، کمی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پینوشه به صورت pdf کامل از آزیتا خیری
دانلود رمان پینوشه به صورتpdf کامل از آزیتاخیری

    دانلود رمان پینوشه به صورت pdf کامل از آزیتا خیری خلاصه رمان :   چند ماهی از مفقود شدن آیدا می‌گذرد. برادرش، کمیل همه محله را با آگهی گم شدن او پر کرده، اما خبری از آیدا نیست. او به خانه انتهای بن‌بست مشکوک است؛ خانه‌ای که سکوت طولانی‌اش با ورود طاهر و سوده و بیوک از هم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه صنم pdf از شیرین نور نژاد

    خلاصه رمان :       شاه صنم دختری کنجکاو که به خاطر گذشته ی پردردسرش نسبت به مردها بی اهمیته تااینکه پسر مغرور دانشگاه جذبش میشه،شاه صنم تو دردسر بدی میوفته وکسی که کمکش میکنه،مردشروریه که ازش کینه داره ومنتظرلحظه ای برای تلافیه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش به صورت pdf کامل از مهرنوش صفایی

        خلاصه رمان اتاق خواب های خاموش :   حوری مقابل آیینه ایستاده بود و به خودش در آیینه نگاه می‌کرد. چهره‌اش زیر آن تاج با شکوه و آن تور زیبا، تجلی شکوهمندی از زیبایی و جوانی بود.   یک قدم رو به عقب برداشت و یکبار دیگر به خودش در آیینة قدی نگاه کرد. هنر دست آرایشگر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ما دیوانه زاده می شویم pdf از یگانه اولادی

  خلاصه رمان :       داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا میشن و طلا میمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تو خونه عموی بزرگش پر کنه خونه ای با یه دختر و دو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Raha
Raha
6 ماه قبل

من از کانالشون تو تلگرام هزینه ی وی ای پی رو پرداخت کردم که وارد وی آی پی بشم و ادامه رمان رو بخونم ولی ادمین جوابگو نیست، کسی تا حالا وارد وی آی پیشون شده؟

دریا
دریا
پاسخ به  Raha
6 ماه قبل

نه اگه جواب داد و اوکی بود خبر بده ماهم بخریم از خماری دربیایم

مبینا
مبینا
پاسخ به  Raha
4 ماه قبل

رها جان جواب شمارو دادن ؟ چون هنوز جواب منم ندادن

...
...
6 ماه قبل

الان بعد سه روز، دو جمله و دو سیلی شد پارت؟؟
ما دیگه هیچ ولی من واقعااا دلم میخواد بدونم با کدوم رویی نویسنده اینو تحویل ادمین میده و اونم تحویل ما.
من هرچی خودمو جای نویسنده میزارم، حس شرمندگی میگیرم. اگه دبیرستانی، دانشجو یا هرکی که هستی، بیا محترمانه بگو بدلیل امتحانات چند روز پارت نداریم..این خیلی خوشایند تره تا اینکه یه عده رو هر روز مسخره کنی، دم به ساعت آنلاین شن بیان سایت ببینن پارتی نیست. بابا ما مخاطبای رمانتیم، یعنی تنها شنونده های استعداد تو. اصن متوجه ای چی میگم؟

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط ...
Mamanarya
Mamanarya
6 ماه قبل

آخ جیگرم خنک شد. حقته قباد حقته لاله و اون ننه ی از خودش بدترش هم حق شونه ننه عوضی قباد هم حقشه

شیدا
شیدا
6 ماه قبل

اوخخخخخخ دلمممم حال اومدددد جیگرم حاللللل اومدددددد
بسوزی لالهههه

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x