رمان حورا پارت 337 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

نفس عمیقی کشید، کیمیا ریز خندید و خودش هم گفت:

 

_ هیچی…دکتر…چیز، دکتر گفت ممکنه زودتر شروع شه دردت، یا…بخواد زودتر بیاد، یعنی…بچه زودتر بیاد، خب…ترسیدم دردت بگیره نگی!

 

ابرو بالا دادم:

 

_ چرا دردم بگیره و نگم؟

 

لحظه‌ای عصبی نگاهم کرد، اما بعد نفس عمیقی کشید:

 

_ چون…خب میگم شاید فکر کنی لگد میزنه جدی نگیری…یعنی، چمیدونم ای بابا…ترسیدم دیگه، حالا تو خوبی؟

 

خندیدم، متعجب نگاه کرد اما واقعا خنده‌دار شده بود، ترسیده و رنگ پریده!

 

دست به دیوار گرفتم و از جا برخاستم:

 

_ فعلا که کم مونده تو بزایی، وگرنه من حالم خوب خوبه!

 

کیمیا و وحید زیر خنده زدند، رو به اتاق رفتم و او هم دوباره دنبالم کرد، انکار ماشین برف‌روب بود! هرچه سر راه بود را سریع برمیداشت تا رد شوم.

 

_ این کارات رو اعصابه قباد!

 

در نهایت پرده‌ی اتاق را کنار زد و تا تخت همراهی‌‌ام کرد:

 

_ پاهام ورم کرده…رو زمین میشینم خواب میره!

 

_ ده بار گفتم بذار صندلیو بیارم برات گفتی میخوای رو زمین بشینی، بیا اینم نتیجه‌ش!

 

خنده‌دار شده بود، حالاتش زیادی بامزه بود، غر زدنش، هول شدنش و ترسیدنش، تند تند کار کردنش، حتی این یک ماه اخیر ندیده بودم کار شرکت را پیش ببرد و مدام پیگیر من بود!

 

_ قباد من خوبم…میشه بری بیرون استراحت کنم؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 137

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شهر بی یار pdf از سحر مرادی

  خلاصه رمان :     مدیرعامل بزرگترین مجموعه‌ی هتل‌‌های بین‌الملی پریسان پسری عبوس و مرموز که فقط صدای چکمه‌های سیاهش رعب به دلِ همه میندازه یک شب فیلم رابطه‌ی ممنوعه‌اش با مهمون ویژه‌ی اتاقِ vip هتلش به دست دخترتخس و شیطون خدمتکار هتلش میفته و…؟   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید» به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سکوت سایه ها pdf از بهاره شریفی

  خلاصه رمان :       رمان حاضر در دو زمان حال و گذشته داستان زندگی و سرگذشت و سرنوشت دختری آرام، مهربان و ترسو به نام عارفه و پسری مغرور و یکدنده به نام علی را روایت می کند. داستان با گروهی از دانشجویان که مجمعی سیاسی- اجتماعی و….، به اسم گروه آفتاب به سرپرستی سید علی، در

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نبض خاموش از سرو روحی

    خلاصه رمان :   گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود. این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه )

    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده نیلا که نمی‌خواست پدر و مادرش غم ترک شدن اون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دیوانه و سرگشته pdf از محیا نگهبان

  خلاصه رمان :   من آرمین افخم! مردی 34 ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم! دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه. خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من بشه، اما این تازه شروع ماجراست، درست شب عروسی من

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
11 ساعت قبل

ممنون از‌پارت گزاری‌منظم
کاشکی بقیه هم یاد بگیرن‌

Mamanarya
Mamanarya
7 ساعت قبل
پاسخ به  ناشناس

عزیزم اگه شما قوم و خویش نویسنده ای بش بگو ی سر بیاد سایت کامنتا رو بخونه

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x