رمان دلارای پارت 249

4.5
(13)

 

 

 

دستش را روی چشمانش گذاشت و هم زمان دخترک عطسه کرد

 

توجهی نشان نداد

 

عطسه بعدی و یکی دیگر پشت سرش

 

بی اعصاب با همان چشمان بسته غرید

 

_ برو زیر پتو

 

_ سردمه

 

_ پتو رو بکش رو سرت گرم میشی

 

دلارای مظلوم پرسید

 

_ بیام بغلت؟

 

آلپ‌ارسلان آب دهانش را فرو داد

 

چشمانش را بسته بود تا برهنگی او را نبیند و حال…

 

دندان روی هم سایید و دستش را باز کرد

 

دلارای بدون حرف سرش را روی بازویش گذاشت و صورتش را در گردنش فرو برد

 

_ بغلم کن دیگه

 

ارسلان مثل کسی که هیپنوتیزم شده کاری که او گفت را انجام داد و دخترک باز هم رهایش نکرد

 

_ محکم تر

 

_ میخوابی یا بفرستمت تراس؟

 

 

 

دلارای بی توجه با انگشتش نوازش وار روی سینه مردانه‌اش اشکال نامفهوم کشید و گرفته زمزمه کرد

 

_ ارسلان؟

 

ارسلان بی حوصله هوم کشید

 

_ ارسلان؟

 

_ چیه؟

 

_ من دلم خیلی واست تنگ شده بود

فکر نمیکردم دلم تنگ بشه ولی شد

تو که نبودی یک چیزی کم بود

 

ارسلان سکوت کرد

 

او هم به حضور دخترک در خانه اش عادت کرده بود

 

کاش بچه ای در کار نبود تا این حضور ادامه دار باشد…

 

_ ارسلان؟

 

_ چرا نمیخوابی؟

 

_ نمی‌تونم… اهورا لگد میزنه

 

خدایا…

زودتر این ساعات بگذرد

زودتر فردا رد شود

 

دلارای بیشتر در آغوشش جمع شد و برآمدگی سینه اش درست به بدن ارسلان فشرده شد

 

_ گرم شدی … برو اونور بخواب

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 13

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230123 235746 955

دانلود رمان آمیخته به تعصب 1 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     شیدا دختریه که در کودکی مامانش با برداشتن اموال پدرش فرار میکنه و اون و برادرش شاهین که چند سالی از شیدا بزرگتره رو رها میکنه.و این اتفاق زندگی شیدا و برادر و پدرش رو خیلی تحت تاثیر قرار‌ میده، پدرش مجبور میشه…
رمان هم قبیله

دانلود رمان هم قبیله به صورت pdf کامل از زهرا ولی بهاروند 4.2 (6)

1 دیدگاه
      دانلود رمان هم قبیله به صورت pdf کامل از زهرا ولی بهاروند خلاصه رمان: «آسمان» معلّم ادبیات یک دبیرستان دخترانه است که در یک روز پاییزی، اتفاقی به شیرینی‌فروشی مقابل مدرسه‌شان کشیده می‌شود و دلش می‌رود برای چشم‌های چمنی‌رنگ «میراث» پسرکِ شیرینی‌فروش! دست سرنوشت، زندگی آسمان و…
IMG 20240622 231247 222

دانلود رمان هیچ ( جلد دوم) به صورت pdf کامل از مستانه بانو 5 (1)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل…
IMG 20230123 230208 386

دانلود رمان آبان سرد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام…
IMG 20230127 013752 8902 scaled

دانلود رمان نیم تاج pdf از مونسا ه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       غنچه سیاوشی،دختر آروم و دلربایی که متهم به قتل جانا ، خواهرزاده‌ی جهان جواهری تاجر بزرگ تهران و مردی پرصلابت می‌شه، حکم غنچه اعدامه و اما جهان، تنها کس جانا… رضایت می‌ده، فقط به نیت اینکه خودش ذره ذره نفس غنچه‌رو بِبُره!
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۰۶۴۴۶

دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۱ ۲۰۰۸۰۲۶۰۸

دانلود رمان لانه‌ ویرانی جلد دوم pdf از بهار گل 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :         گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سالها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و به‌طور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و به‌قتل رسیدن پدرش مجبور می‌شود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریایی‌ها شود…
با مرد مغرور

رمان ازدواج با مرد مغرور 1 (2)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود.
IMG 20230128 233719 6922 scaled

دانلود رمان جانان 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     جانان دختریه که در تصادفی در سن 17 سالگی به شدت مجروح می شه و صورتش را از دست می دهد . جانان مادر و برادرش را مقصر این اتفاق می داند . پزشک قانونی جسد سوخته دختری را به برادر بزرگ و…
IMG 20230128 233813 8572 scaled

دانلود رمان شکارچیان مخفی جلد اول 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       متفاوت بودن سخته. این که متفاوت باشی و مجبور شی خودتو همرنگ جماعت نشون بدی سخت تره. مایک پسریه که با همه اطرافیانش فرق داره…انسان نیست….بلکه گرگینه اس. همین موضوع باعث میشه تنها تر از سایر انسان ها باشه ولی یه مشکل…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

32 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یکی از شما 🖤
یکی از شما 🖤
1 سال قبل

من تا شروع کردم تموم شد🙁

ستاره
ستاره
1 سال قبل

بچه ها امشب بالاخره پارت جدید میاااد, بالاخرههههه

sogand
sogand
1 سال قبل

واقعا که دلارای خیلی خودخواهه روز اول میدونست ارسلان بچه نمیخواد بعدم که بچه دار شد باید قبل اینکه قلبش تشکیل بشه یه غلطی می کرد نه اینکه اینجوری نگهش داره

Roya
Roya
1 سال قبل

این نویسنده ی بدبخت رمانو کتابی نوشته ولی یه ذره سانسور نکرده

Behnam Barikani
Behnam Barikani
1 سال قبل

سلام ببخشید میدونم به اینجا ربطی نداره توروخدا اگه کسی میتونه راهی داره کمکم کنه من الان نزدیک سه ماهه سرم گیج میره منگه انگار تو سرم هوا صدا میده گوشام .دست پاهام بی جون میشه شدید اصلا نمیتونم کاری انجام بدم .ام ار ای هم دادم سالم بود ازمایش خون همه چی سالم اینقد دکتر رفتم خسته شدم .همش استرس دارم نکنه ام اس یا چیز بدی باشه …

Zahra...
Zahra...
پاسخ به  Behnam Barikani
1 سال قبل

سلام ببین اگه سرت خالیه حنا یا دوای سر بزن قطعا جواب میده.. آزمایش خون دادی؟ چون سرگیجه بیشتر برای کم‌خونی یه…. اگه خوب نشد حتما حتما به یه دعانویس خوب مراجعه کن شاید کسی چشمت زده باشه

Asfh
Asfh
پاسخ به  Behnam Barikani
1 سال قبل

ببین اگه سرگیجه داری حتما از دندان و گوش یه معاینه بشو،ممکنه عفونت گوش یا دندون باشه داداشم مثه شما دوماه سرگیجه داشت اصلا قرار نداشتیم تا اینکه دندون عقلش کشید سرگیجه اش واقعا ول شد انشاالله که شما هم چیزی نیست

Asfh
Asfh
پاسخ به  Behnam Barikani
1 سال قبل

البته یه چیز دیگه ،از سردی معده هم می‌تونه باشه

دکتر ماما دلی
دکتر ماما دلی
1 سال قبل

یه کاری دستش میده امشب😂😂

Nazanin
Nazanin
1 سال قبل

یعنی من اگه بخام از پارت اول تا پارت ۲۴۹رو خلاصه کنم ۳ خط بزور میشه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Nazanin
Aida
Aida
1 سال قبل

این رمانم شده مثل فوتبالیستا😐😐اون یک هفته کشش میداد تا یه توپ گل کنه توام یک هفته کشش میدی تا یه شب وصبح کنی

آمین
آمین
1 سال قبل

بابادهن دخترع ، با خودخواهی تمام تو این وضعیت بچه رو نگه داشته ک حالا بزرگ باشه و نشه سقطش کرد ، خب ی ذرع مسئولیت پذیر باش زودتر ازین خونه برو بیرون تا نزده بچه رو بکشه ارسلان ، اصن نمیشه ب ارسلان خورده گرفت درستع ک رفتارش انسانی نیست ولی اخههه این بچه انتخابشش نبووووده دلارای خودخواهانه ی نفره تصمیم گرفت تو این وضعیت گووووه ی بچه هم اضاف کنه ، ریدم تو قیاقه دوتاتون ک دارین میرینین تو زندگی ب بچه بی گناه بی پدرا ،

نفس
نفس
1 سال قبل

چگدددههههههه زیااااااد چشمام درد گرفتههههههههه😐🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

تنها
تنها
1 سال قبل

منم نمیدونم چی رو دنبال میکنم یه ساله مسخره ی این رمانیم انگار جیره بندیش کرده نویسنده. مفهوم خاصی هم نداره. چهار خطی هم که مینوسه فقط به درد خودش میخوره. اگه یه رمان خوب باشه بین رمانا رمان خلسه بود قبلا الانم طلوع.

Ana
Ana
پاسخ به  تنها
1 سال قبل

دقیقا .. تنها رمانایی که خوندم و لذت بردم از قلمش رمانهای مهناز ابهام بوده از خلسه بگیر تا گرگها که بینظیر بود ..بر دل نشسته ..در پناه آهیر ، آدم وقتی رمانای ایشونو میخونه میفهمه چقدر قلمش قویِ چقدر قشنگه که دیگ‌ این مدل رمانا ب چشم نمیاد مگر از سر کنجکاوی اونم نوشت نوشت ، ننوشت ب سلامت ..یعنی میخوام بگم اونقدرا ادم لحظه شماری نمیکنه ک پارت بعدی چیه اگر رمانای ب قلم مهناز ا رو بخونن متوجه منظورم میشن دوستان ..

تنها
تنها
پاسخ به  Ana
1 سال قبل

آره واقعا…رمان باید مفهوم داشته باشه…به فرهنگ ما هم بخوره….رمانای همتا شاهانی هم دوست داشتنین و پر هیجان

دریا فرهمند
دریا فرهمند
1 سال قبل

یاللعجب ارسلان دلی رو برهنه دید و هیچکاری نکرد بعد از اونور دلارای خجالتی چسبید بغل ارسلان
فک کنم نویسنده دچار دو قطبی شده 😂😂نویسنده عزیز لطفا تکلیف مارو روشن کن یه بار میگی اون خوبه یه بار میگی اون بده 😂😂ساقیتو عوض کن لااقل

یه زندگی
یه زندگی
پاسخ به  دریا فرهمند
1 سال قبل

دوستان اونجور که اون دختره تو پیام نوشته بود نویسنده پارت ها رو میفروشه برا همین کم هست،پس کاسبی خوبی هست براش و فکر کنم حالا حالاها این رمان تموم بشه…

هیچکی
هیچکی
1 سال قبل

ولی ب ارسلان حق میدم…

سون
سون
1 سال قبل

فقط میتونم واسه قوه کنجکاوی خودم ک نمیتونه رمان رو رها کنه تاسف بخورم 😶 😐 🙄

&&&&&&&
&&&&&&&
پاسخ به  سون
1 سال قبل

همه وضعمون همینه به خدا😂😂😂تنها نیستی😂

سون
سون
پاسخ به  &&&&&&&
1 سال قبل

ممنون هم دردی😅

یکی
یکی
پاسخ به  سون
1 سال قبل

خیلی حق میگی، چون منم همینم

سون
سون
پاسخ به  یکی
1 سال قبل

والا به قرآن…
دستمون ک به نویسنده نمیرسه

Asfh
Asfh
1 سال قبل

خیلی بیشعوری که اینجوری مینویسی

Asfh
Asfh
1 سال قبل

متاسفم واست با رمان نوشتنت

زهرا
زهرا
1 سال قبل

چرا اینقد گند می‌نویسد لا اقل متن بیشتر کنید دوکلمه میخونی تمام

𝑫𝒊𝒏𝒂
𝑫𝒊𝒏𝒂
1 سال قبل

چقدددددددددددررررررررررررر زیااااااااااااد
گندش بزنن نویسنده رو، نمیمیره هم هر چی دعا می‌کنیم لااقل اینجوری عذرش موجه میشه ک مرده نمی‌تونه دیگ رمان رو ادامه بده ولی اینجوری ک الان زنده س و داره به ریش ما می‌خنده دوس دارم خفش کنم

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل

دوست دارم فاز ارسلانو بفهمم مرتیکه خوددرگیر خو چتههههههه ولی بچم مقصر نیست تقصیر حاجیه دیگه با این تربیتش یه آدم عقده ای و کینه ای بار اورده که از پدر شدن هم میترسه💔دلم میسوزدددد و کاری ز دستم برنمی‌آید🗿

ازهار
ازهار
1 سال قبل

هنوز صبح نشده وای خدایا😑

Gn 🌱
Gn 🌱
پاسخ به  ازهار
1 سال قبل

🤌🏻 😂

دسته‌ها

32
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x