49 دیدگاه

چالش🦋

4.5
(11)

+عجیب ترین و یا خنده دار ترین اتفاقی که

تو عروسی یا ختم کسی دیدین ؟؟؟؟بگین برامون؟؟👇🏻✍🏻

 

 

 

(خنده دارین یا باحال ترین اتفاقا رو بگید،👀👏🏻)

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 11

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۵۵۵۳۹۷

دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و…
InShot ۲۰۲۳۰۴۲۱ ۱۷۱۹۲۰۰۳۸

دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم pdf از لیلا نوروزی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور می‌شه مدتی همخونه‌ی خسرو ملک‌نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به‌خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین…
IMG 20240717 155824 919 scaled

دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای…
رمان اوج لذت

دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی 4 (38)

بدون دیدگاه
  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته…
IMG 20240530 001801 346

دانلود رمان قصه ی لیلا به صورت pdf کامل از فاطمه اصغری 3.1 (37)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان :   ده سالم بود. داشتند آش پشت پایت را می‌پختند. با مامان آمده بودیم برای کمک. لباس سربازی به تن داشتی و کوله‌ای خاکی رنگ کنار پایت روی زمین بود. یک پایت را روی پله‌ی پایین ایوان گذاشتی. داشتی بند پوتینت را محکم می‌کردی.…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۱ ۰۷۱۹۰۴۲۳۰

دانلود رمان آوای جنون pdf از نیلوفر رستمی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       سرگرد اهورا پناهی، مأموری بسیار سرسخت و حرفه‌ای از رسته‌ی اطلاعات، به طور اتفاقی توسط پسرخاله‌اش درگیر پرونده‌ی قتلی می‌شود. او که در این راه اهداف شخصی و انتقام بیست ساله‌اش را هم دنبال می‌کند، به دنبال تحقیقات در رابطه با پرونده، شخص…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۶ ۱۱۰۶۰۷۴۴۳

دانلود رمان کنعان pdf از دریا دلنواز 1 (1)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       داستان دختری 24 ساله که طراح کاشی است و با پدر خوانده اش تنها زندگی می کند و در پی کار سرانجام در کارخانه تولید کاشی کنعان استخدام می شود و با فرهام زند، طراح دیگر کارخانه همکار و …
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۴ ۰۱۴۵۲۱۲۷۵

دانلود رمان تریاق pdf از هانی زند 0 (0)

بدون دیدگاه
خلاصه رمان : کسری فخار یه تاجر سرشناس و موفقه با یه لقب خاص که توی تموم شهر بهش معروفه! عالی‌جناب! شاهزاده‌ای که هیچ‌کس و بالاتر از خودش نمی‌دونه! اون بی رقیب تو کار و تجارته و سرد و مرموز توی روابط شخصیش! بودن با این مرد جدی و بی‌رقیب…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۲ ۱۱۲۵۳۶۰۸۸

دانلود رمان فلش بک pdf از آنید 8080 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : فلش_بک »جلد_اول کام_بک »جلد_دوم       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی..
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

49 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مریم
مریم
5 ماه قبل

سلام‌ .یکی از اقوام پدرشون فوت شد.واسش ختم نگرفتن.هیچ مراسمی براش نگرفتن.
فقط زمان دفنش رو اعلام کردن و همه رفتن سر خاک متوفی همین.
واقعا برام خیلی خیلی عجیب بود

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط مریم اسماعیلی
admin
مدیر
پاسخ به  مریم
5 ماه قبل

بهترین کارو کردن کاش این مراسم های بیخودی جم بشه فقط جیب تالار و غذا خوری ها پر میشه

مریم
مریم
پاسخ به  admin
5 ماه قبل

عزیزم من کار به تالار ندارم چون خودم هم مخالفش هستم ولی کاش یه مراسم ختم ساده داخل مسجد میگرفتن،یه قرآن برای مرده اشون ختم میکردن.
حتی با یک استکان چای و دانه ای خرما.
جریانِ نه به اون شوری شور نه به این بی نمکی هست

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  مریم
5 ماه قبل

چه کار خوبی کردن

مریم
مریم
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
5 ماه قبل

منظورم مراسم تجملاتی نبود.میتونستن یه ختم داخل مسجد بگیرن.خیلی ساده.

نازنین
نازنین
5 ماه قبل

مامان بزرگم به رحمت خدا رفته بود بعد دیدیم پسر کوچیکه خالم که هفت سالشه خودشو انداخته روزمین وهای های گریه می‌کنه خلاصه همه دورش جمع شدیم وگریه میکردیم می‌خواستیم آرومش کنیم وقتی سرشو بلند کرد دیدیم داره ازخنده بیهوش میشه داییم یکی زد پشت گردنش گفت پاشو پدرسوخته مارو عنتر خودش کرده خلاصه همه وسط گریه زدن زیر خنده

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  نازنین
5 ماه قبل

😂😂😂

بانو
بانو
5 ماه قبل

سلام بزارین منم بگم😊
پدربزرگم فوت شده بود بعد خاکسپاری خانوما میومدن تو خونه برا تسلیت،، بعد یکی از دخترعمه هام وایساده بود جلو در ملت بدرقه کنه…موقع خداحافظی مردم میگفتن خدا رحمتش کنه این بدبخت به یکی گفت خدا قسمت شماهم بکنه😂خودشم متوجه نشد ،هیچی دیگه ما ترکیدیم از خنده مجبور شدیم با بچه ها بریم بیاریمش توخونه😬😆

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  بانو
5 ماه قبل

😂😂😂😂😂😂

P:z
P:z
5 ماه قبل

من فیلم عروسی مامان بابامو کامل ندیدم به دلیل اینکه انگار طلسم شده
شاید باورتون نشه ولی هر وقت میرم ببینم یه اتفاقی میوفته نمیشهه😂😂
یه بار مهمون میاد یه بار لپ تاپ خراب میشه
آخرین بارم سی دیش کار نمیکرد باید بریم دوباره از روش بزنیم
شانس ندارم😂😂
ولی یه تیکه ش خیلی برام جالب و خنده دار بود

مامانم و بابام و مادربزرگ پدربزرگم داشتن تو یه اتاقی با هم خدافظی میکردن و همه گریه گریه بعد آهنگ فریدون آسرایی خدانگهدار هم روشه.. وقتی داشتم میدیدم همینطور اشک از چشام میومد.
بعد یهو فیلمبردار دوربینو گرفت اونطرف تر دیدم خاله م محکم به در چسپیده از مامانم پرسیدم چرا به در چسپیده گفت برای اینکه بچه ها نیان تو فیلمم خراب نشه😂😂
باور نمیکنین انقدرررر خندیدم که خدا میدونه
خیلی خیلی بد بودد😂😂😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  P:z
5 ماه قبل

😂😂😂😂😂

P:z
P:z
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

بمیرم برا دلت ننه ندا😂😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

خااک😂😂

نازنین
نازنین
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

وای خدا🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

ماهی
ماهی
5 ماه قبل

یبار مداح ناشی بود
گفت سه ضرب بزن حالشو ببر

ماهی
ماهی
5 ماه قبل

عروسی…وسط عروسی عروس مادرش پدرش خواهرش
بغض گریه..غش…کلن فیلم هندی بود واقعن

توکای بدبخت
توکای بدبخت
5 ماه قبل

عروسی یکی از اقوام تیپ پسرونه زده بودم، چون قربون خدا برم کاملا صافم مشخص نبود واقعا جنسیتم چیه..😂دیدم یهو مامانم اومد گفت فلانی اومده گفته این پسره کیه؟ چندسالشه؟ کار و زندگی داره؟ تو نگو واسه دخترش پرسیده بوده‌.‌ خلاصه با مامانم رفتیم اونجا از نزدیک که دیدم گفت : اع وا ! مریم تویی؟‌😂😂
بعد از یسال هنوز تو شوکم.. لامصب بدجور تخریب کرد😂😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  توکای بدبخت
5 ماه قبل

😂😂😂😂😂😂😂

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
5 ماه قبل

نوح خون متن شو رو پاکت واجبی نوشته بود

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  زن آینده علیرضا
5 ماه قبل

الکی؟؟😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

دو سه بار بخون 😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

😂😂

Fsh
Fsh
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

من نفهمیدم،چند بارم خوندمش

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
پاسخ به  Fsh
5 ماه قبل

کسی که نوحه میخوند روی پاکت تیز بر ( پودرای که میزنن به بدن تا موها کنده بشه ) متن شو نوشت بود

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
5 ماه قبل

والا ، نه فقط من بلکه مردم داشتن می پوکیدن از خنده به زور جلو خودشونو گرفته بودن

P:z
P:z
پاسخ به  زن آینده علیرضا
5 ماه قبل

مگه میشهههه😂😂😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

🤣🤣🤣

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

وای🤣🤣🤣
برا من یکی از چیزایی که زیاد یادم میوفته این بود که اون موقع ها عروس مثلاً دلش تنگ میشد که میخواد بره گریه می کرد،،بعد روز عروسیه ما همه گریه میکردن بجز من😐 هر چی زور زدم فایده نداشت حتی شوهرمم گریه میکرد😂😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

😂😂
حالا من خیلی آدم احساسیما ولی اون لحظه نمیومد

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

الان بغض کردم 😂

P:z
P:z
پاسخ به  neda
5 ماه قبل

😂 😂 😂 😂 😂 😂

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
مدیر
5 ماه قبل

تا من یادم میاد خودت اولیشو بگو

دسته‌ها

49
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x