“خدمتکار عمارت درد”پارت ۱۳

 

مارال رو تخت افتاده بود بدنش بی جون بود

خدایا چرا نفس نفس میزنه

 

+مارال پاشو دختر ببینم

پاشو ببینمت

تو که اینقدر ضعیف نبودی

چرا اینطوری شدی؟!

پاشو میدونی بلد نیستم ناز بکشم

با دستام موهاشو پس میزدم

فرهاد محکم با زورش هلم رفتم عقب.‌‌..

 

فرهاد: داری چیکار میکنی؟!

برو کنار نمبینی نمیتونه نفس بکشه

 

به اوج دیوانگی رسیده بودم

 

+فرهاد بگو چش شده؟!

بگو حالش خوبه؟!

چرا نفس نفس میزنه…

 

فرهاد: حالش خوبه الانم باید بریم بیمارستان

برو ماشین بیار

 

فقط دوییدم رفتم سمت سوئیچ ماشین روشنش کردم

 

مارالو تو بغل فرهاد دیدم تن و بدنم لرزید

خدا من چجوری بزارم این دختر از اینجا بره…

 

با دادی که فرهاد زد به خودم اومدم

 

فرهاد: با توام حرکت کن

 

پامو رو پدال گذاشتم دیگه نفهمیدم چجوری رسیدیم بیمارستان

 

+فرهاد لعنت بهت تو چجور دکتری هستی؟!

مارال چش شده…

این دختر اینطوری نبوده…

 

فرهاد: نمیدونم شاید چیزی مصرف کرده خودمم نمیدونم

 

مارالو بردن نزاشتن من برم پیشش

 

هی خدا چرا فرهادو اجازه دادن

 

خدا طاقت مرگ مارالو ندارم بقیه رو که بردی

نزار اینم برم

 

همین طور دم در منتظر بودیم

هر ثانیه مثل یه سال واسم رد میشد

 

فرهاد: میخواستی این دختر پیشت بمونه…

داری زنده زنده میکشیش

همینو میخواستی

کوروش: نه به والا علی

چرا بکشمش

نفسم به نفسش بنده

امانت بابامه

نگو فرهاد دلو جیگرم میسوزه

اگه میزدمش صد بار خودمو لعنت میکردم

 

فرهاد: دیگه اون فرصت سه روز تمومه

فردا با خودم میبرمش…

 

انگاری هلم دادن از صخره افتادم پایین…

 

کوروش:  نه فرهاد بزار سه روز پیشم باشه

بقرآن نمیتونم تحمل کنم همین جوری ببریش

 

فرهاد: فقط سه روز بعد سه روز با خودم میبرمش…

 

کوروش: ببرش حق داری پیش من مارال پرپر میشه

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۱.۵ / ۵. شمارش آرا ۲

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طلاهای این شهر ارزانند از shazde_kochool

    خلاصه رمان :     یه مرد هفتادساله پولداربه اسم زرنگارکه دوتا پسر و دوتا دختر داره. دختردومش”کیمیا ” مجرده که عاشق استادنخبه دانشگاهشون به نام طاهاست.کیمیا قراره با برادر شوهر خواهرش به اسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار می کنه واز ایران میره.زرنگار هم در عوض خواهر هفده ساله طاها به اسم طلا راکه خودش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو فقط بمان جلد اول pdf از پریا

  خلاصه رمان :     داستان در مورد شاهین و نفس هستش که دختر عمو و پسر عمو اند. شاهین توی ساواک کار می کنه و دیوانه وار عاشق نفسه ولی نفس دوسش نداره و دلش گیر کس دیگست.. داستان روایت عاشقی کردن و پس زدن نفسه.. و طبق معمول شاهینی که کوتاه نمیاد.     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دختران ربوده شده
دانلود رمان دختران ربوده شده به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاده

      خلاصه رمان دختران ربوده شده :   مردی متولد شده با بیماری “الکسی تایمیا” و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی. در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی که از روی اجبار یا حتی از روی اختیار همگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دوباره سبز می شویم به صورت pdf کامل از زهرا ارجمند نیا

    خلاصه رمان: فلورا صدر، مهندس رشته ی گیاه پزشکی در سن نوجوونی، شیفته ی دوست برادرش می شه. عشقی یک طرفه که با مهاجرت اون مرد ناکام می مونه و فلورا، فقط به خاطر مهرش به اون پسر، همون رشته ای رو توی کنکور انتخاب می کنه که ونداد آژند از اون رشته فارغ التحصیل شده بود. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژبان pdf از گیسو خزان

  خلاصه رمان :   آریا سعادتی مرد سی و شیش ساله ای که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتیه.. بعد از دو سال.. آرایه، عشق سابقش و که حالا با کس دیگه ای ازدواج کرده می بینه. ولی وقتی می فهمه که شوهر آرایه کار غیر قانونی انجام میده و حالا برای گرفتن مجوز محتاج آریا شده تصمیم

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

اخ اخ  😭 

لیلا زارعی
لیلا زارعی
1 سال قبل

عالی بود ممنون

Ghazal
Ghazal
1 سال قبل

امروزم پارت نداریم؟!😕

...
...
1 سال قبل

چرا کوروش انقدر شُله؟😂
من فکر میکردم مغرورو یخه اما بچم شیر برنجه.
تصویر ذهنی خراب شد😑
منتظر پارت بعدی هستم💙

صغرا ۱۱
صغرا ۱۱
پاسخ به  ...
1 سال قبل

فک کنم از اوناییه که اول خوب میزنن و داغون میکنن بعد که عذاب وجدان میگیرن به غلط کردن میوافتن😅

...
...
1 سال قبل

چرا کوروش انقدر لوس حرف میزنه😂
خدا وکیلی تصویر ذهنیم از کوروش خراب شد😑
اگه امانت باباته پَ چرا میزنیش؟
من فکر کردم مغرور یخه اما اینکه مثل شیر برنج میمونه😂
منتظر پارت بعدیم💙

anisa
anisa
1 سال قبل

اجی فرشته پارت نمیزازی
تو الان بذاری اینا از مدرسع میان خوشحال میشن

My nazi
My nazi
پاسخ به  anisa
1 سال قبل

راست میگه هااا😂

Ella
Ella
1 سال قبل

از داستانش خوشم میاد ولی قلم قوی نداره
ممنون

ساحل
ساحل
1 سال قبل

ابجی فرشته میشه چنتا مورد بگم در باره رمانت گلم؟🥰

Mehrima
Mehrima
1 سال قبل

هیییی زود زود بزار حالا من تا فردا چیکار کنم

هعی
هعی
1 سال قبل

مرسی بابت پارت عرررر🥲 https://s.w.org/images/core/emoji/14.0.0/svg/1f90d.svg

هعی
هعی
1 سال قبل

ولی من کوروش رو دوس دارم🤍

ساحل
ساحل
پاسخ به  هعی
1 سال قبل

کوروشم تورو دوس داره😌👌❤

anisa
anisa
پاسخ به  ساحل
1 سال قبل

نفس قلمت فقط🤣

My nazi
My nazi
پاسخ به  ساحل
1 سال قبل

ای جان😂

بانو
بانو
1 سال قبل

عالی
پارت فقط

دسته‌ها
17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x