رمان تارگت پارت 419 - رمان دونی

 

 

 

– میران؟!

با تکون دادن دستش جلوی چشمام نگاه خیره ام و با چند تا پلک گرفتم و در جواب سوالی که ازم پرسید و منتظر نظرم بودم گفتم:

– خیلی قشنگه.. ولی این جا بعضیا.. قشنگیا رو دوست ندارن!

پوف کلافه ای کشید و راه افتاد سمت پنجره اتاق..

– این مسئله تنها چیزیه که باعث می شه نخوام برای همیشه این جا زندگی کنم.

چرخید سمتم و با نگرانی ادامه داد:

– و البته هوای آلوده اش که واسه تو هم مثل سم می مونه!

– آدم کم کم به همه چیز عادت می کنه.. منم یه جوری باهاش کنار میام.. نگران نباش!

– ولی تو قول دادی وقتی شرایط کارت.. این جا اوکی شد.. بیای و اون جا یه شعبه بزنی و خودت مستقیم قطعات وارد کنی! بابا هم قرار شد از طریق دوستاش بهت کمک کنه!

چپ چپی نگاهش کردم و همون طور که می رفتم سمت میزم جواب دادم:

– قول ندادم.. گفتم بهش فکر می کنم.. در ضمن.. کی گفته من کمک اون آدم و قبول می کنم؟

– تو هنوز از بابا ناراحتی؟ یادت که نرفته با کمک همون دوستا و آشناهاش بهترین دکترا رو آورد بالا سرت و نذاشت پات و قطع کنن!

– نه یادم نرفته.. بابتشم ازش تشکر کردم. ولی اینم هیچ وقت قرار نیست یادم بره که اون آدم.. تو رو از اون زن خرید.. بدون این که فکر کنه چه بلایی سر خانواده ای که بچه اشون و از دست دادن میاد.

با ناراحتی ازم فاصله گرفت و اون سمت میز رو به روم وایستاد..

– انقدر کینه نداشته باش. بابا خودشم از این مسئله ناراحت و پشیمونه.. اگه پشیمون نمی شد.. شما هیچ وقت نمی تونستید من و دوباره پیدا کنید.

نفس عمیقی کشیدم و دیگه چیزی نگفتم.. این موضوع چیزی نبود که به این راحتی باهاش کنار بیام و از نظرم.. پدر ناتنی لی لی.. درست به اندازه مادر درین.. گناهکار بود و نقش داشت تو از هم پاشیدن زندگیمون.

 

 

 

 

 

ولی نتونستم این حس و به زبون بیارم چون.. به قول لی لی سر درمانم مدیونش بودم و وقتی برای اولین بار باهاش رو به رو شدم که قبلش مهناز بهم گفت وقتی تو آی سی یو بودم چقدر دوندگی کرده تا بهم کمک کنه و از همه اعتبارش مایه گذاشته برای پیدا کردن بهترین متخصص اون کشور..

در واقع یه جورایی خواسته از این طریق.. روی گناه شونزده سال پیشش سرپوش بذاره و منم.. هم به خاطر کمکش و هم به خاطر لی لی ناچار شدم زبونم و بسته نگه دارم..

ولی اینا دلیل نمی شد که برای کار و شغلم بهش رو بندازم.. ضمن این که.. هیچ تصمیمی برای رفتن به خارج و تاسیس شرکت واردات قطعات نداشتم و اگه گفتم بهش فکر می کنم فقط به خاطر راضی کردن موقت مهناز بود که یه کم راحتم بذاره و نخواد دوباره پا پیچ من و زندگیم بشه!

با چند ضربه ای که به در اتاق خورد.. لی لی از میز فاصله گرفت و منم از خداخواسته برای تموم شدن این بحثی که علاقه ای بهش نداشتم رو به ساحل که بیرون اتاق وایستاده بود و منتظر اجازه من بود گفتم:

– بیا تو!

اومد تو و با دیدن لی لی توی اتاق جا خورد..

– سلام.. ببخشید.. نمی دونستم مهمون دارید!

لی لی که به طرز عجیب غریبی نسبت به همه چیز ذوق داشت.. جلو رفت و با ساحل دست داد و من خیره تو چشمای گیجش معرفیش کردم:

– خواهرمه!

– عزیزم! همونی که خانوم محمدی درباره اش گفته بود؟

سرم و به تایید تکون دادم که با اشتیاق بیشتری با لی لی احوال پرسی کرد و بعد اومد سمت میز من و برگه هایی که باید امضا می کردم و جلوم گذاشت..

کارم که تموم شد.. یه کم مکث کرد و پرسید:

– امممم.. قرارداد شرکت آیکو رو نمی دید تو سیستم وارد کنم؟

– اون و که هفته پیش دادم بهت!

– مگه.. مگه امروز دوباره برای بستن قرارداد نیومده بود این جا؟

– کی؟

– خانوم کاشانی!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان به چشمانت مومن شدم

    خلاصه رمان :     این رمان راجب یه گروه خوانندگی غیرمجازی با چند میلیون طرفدار در صفحات مجازی با رهبری حامی پرتو هستش، اون به خاطر شغل و شمایلش از دوستان و خانواده طرد شده، اکنون او در همسایگی ترنج، دختری چادری که از شیراز جهت تحصیل در دانشگاه تهران آمده قرار گرفته با عقاید و دنیایی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماهرخ
دانلود رمان ماهرخ به صورت pdf کامل از ریحانه نیاکام

  خلاصه: -من می تونم اون دکتری که دنبالشی رو بیارم تا خواهرت رو عمل کنه و در عوض تو هم…. ماهرخ با تعجب نگاه مرد رو به رویش کرد که نگاهش در صورت دخترک چرخی خورد.. دخترک عاصی از نگاه مرد،  با حرص گفت: لطفا حرفتون رو کامل کنین…! مرد نفس سنگینش را بیرون داد.. گفتنش کمی سخت بود

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوگار

    خلاصه رمان :         مَــــن “داریوشَم “…خانزاده ای که برای پیدا کردن یه دُختر نقابدار ، وجب به وجب خاک شَهر رو به توبره کشیدم… دختری که نزدیک بود با سُم های اسبم زیرش بگیرم و اون حالا با چشمهای سیاه بی صاحبش ، خواب رو برام حَروم کرده…!   اون لعنتی از مَـن یه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در وجه لعل pdf از بهار برادران

  خلاصه رمان :       لعل دوست پسر و کارش را همزمان از دست می دهد و در نقطه ای که امیدی برای پرداخت بدهی هایش ندارد پاکتی حاوی چندین چک به دستش می رسد… امیرحسین داریم بسیار خفن… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور

    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه تا زمانیه که صاحب هتل ک پسر جونیه برگرده از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از هم گسیخته

    خلاصه رمان:     داستان زندگی “رها “ ست که به خاطر حادثه ای از همه دنیا بریده حتی از عشقش،ازصمیمی ترین دوستاش ، از همه چیزایی که دوست داشت و رویاشو‌در سر می پروروند ، از زندگی‌و از خودش… اما کم کم اتفاقاتی از گذشته روشن می شه و همه چیز در مسیر جدید و تازه ای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Han
Han
1 سال قبل

روی پارت ۴۲۰ک می‌زنیم ۴۱۹میاد فاطمه جون جریان چیه

admin
مدیر
1 سال قبل
پاسخ به  Han

الان درست شد

مریم
مریم
1 سال قبل

پارت ۴۲۰ مشکل داره.وقتی میخوایم بازش کنیم متن پارت ۴۱۹ رو میاره.ممنون میشم درست کنید

رویا
رویا
1 سال قبل

چرا پارک ۴۲۰ نمیاد بالا 😔😪

آیماه
آیماه
1 سال قبل

نمیشه زود به زود پارت بزاری کم کم این رمان داره بیش از حد طولانی و کسل کننده میشه

Fatemeh
Fatemeh
1 سال قبل

چرا رو پارت ۴۲۰میزنم ۴۱۹رو باز میکنه😕🚶🏻‍♂️

𝒛𝒂𝒉𝒓𝒂
𝒛𝒂𝒉𝒓𝒂
1 سال قبل

پارت ۴۲۰ چرا نمیاد میزنی روش همین پارت میاد

لیلا
لیلا
1 سال قبل

تعارف نکن اگه میخوای یه برنامه هم بچین یه ریدمان حسابی تو زندگی بی گناه ترین فرد اون خانواده انجام بده راحت باش😐😏

𝒛𝒂𝒉𝒓𝒂
𝒛𝒂𝒉𝒓𝒂
1 سال قبل
پاسخ به  لیلا

بخدا بعید نیست یه بحث انتقام هم برای این وسط بکشه

amirali
amirali
1 سال قبل

پارت ۴۱۹ کو؟؟؟؟?؟؟؟؟؟؟

رهگذر
رهگذر
1 سال قبل
پاسخ به  amirali

همینه دیگه 😐

رویا
رویا
1 سال قبل

تولو خدا یکم پارتا رو طولانی کن میای بخونی تموم میشا خب 😪

Panah
Panah
1 سال قبل
پاسخ به  رویا

عزیزم من فایل کاملشو دارم اگه میخوای آیدیتو‌ بده بفرستم برات

دیانا
دیانا
1 سال قبل

خدارو شکر زودی فهمید

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x