رمان تارگت پارت 357

4
(4)

 

 

 

 

 

برعکس دفعه پیش انقدر محترمانه رفتار کرد که دیگه نمی تونستم با جدیت بگم که احتیاجی نیست.. ولی بعد از شنیدن حرفاش.. واقعاً پیشش خجالتزده بودم و روم نمی شد بیشتر از این بهش زحمت بدم که گفتم:

– همچین فکری نمی کنم ولی.. شما گفتید کار دارید.. منم نمی خوام مزاحم بشم. خودم می رم!

– با این حالت که به خاطر حرف های من ایجاد شده.. نمی ذارم تنها بری.. پس آدرست و بگو!

در حالی که خدا خدا می کردم گر گرفتن لحظه ای صورتم.. باعث قرمز شدن گونه هام نشده باشه.. آدرسم و بهش گفتم و تو سکوت گوش دادم به صدای موزیک قشنگی که با ولوم پایین توی ماشین پخش می شد..

موزیکی که یه بارم تو ماشین میران شنیده بودمش.. اون شبی که تو ماشین خوابم برد و وقتی بیدار شدم که دریا رو به روم بود..

همون روزایی که کم کم داشتم متوجه تغییر رفتار میران می شدم و حس می کردم از هر طریقی.. حتی موزیک های ماشینش.. سعی داره بهم بفهمونه چقدر پشیمونه از بلاهایی که سرم آورده.. ولی.. هیچ کدوم اون قدری روی من تاثیر نداشت که بخوام بی خیال نقشه هایی که تو سرم داشتم بشم..

..بوی تو می دهد آغوش خالی ام..

..ای واقعیت عشق خیالی ام..

..مست تو ام که قنوتم ترانه شد..

..چون مومن تو شدم لا ابالی ام..

..بعد از تو بی خبرم از خودم بگو..

..این روزها چه شدم در چه حالی ام..

چشمام و بستم و سعی کردم حداقل تو لحظه هایی که دارم کنار این آدم سپری می کنم.. آدمی که یه زمانی حس های شدیدی به من داشت.. به میران و همه اتفاقاتی که بینمون افتاده فکر نکنم..

ولی دست خودم نبود که حتی پشت پلک های بسته ام هم.. تصویر میران و می دیدم که انگار داشت با یه نگاه پر سرزنش.. لباش هماهنگ با این آهنگ حرکت می کرد..

..روزی یقین تو بودم ولی گذشت..

..امروز فاجعه ای احتمالی ام..

..شعرم شکفتن بارانی تو بود..

..حالا فقط خبر خشکسالی ام..

میران نزدیک تر شد.. حالا قاطی صدای خواننده صدای خودشم می شنیدم انگار که داشت می گفت:

..بی هیچ دلهره حال مرا بپرس..

..روزی که من جسدی این حوالی ام..

 

 

 

 

 

 

صدای بوق ماشینی که از کنارمون رد شد من و به خودم آورد و وحشت زده چشمام و باز کردم.. بازم بدون این که خودم متوجه باشم پرت شده بودم تو خیالات و توهم!

ولی حالا به جز میران.. مسئله دیگه ای هم بود که باید حلش می کردم.. هرچند نمی دونستم چه جوری.. اونم وقتی معذرت خواهی کرده بودم بابت کاری که کاملاً ناخودآگاه انجامش دادم..

آهنگ بعدی که تو ماشین پیچید.. بی اجازه دستم و دراز کردم و صداش و کامل قطع کردم تا بازم تو یه فضای دیگه پرت نشم..

نگاهش که از دستم به صورتم خیره شد روم و برگردوندم و آروم لب زدم:

– پس.. دلیل دشمنی استاد تقوی با من و این که.. هر بار نگاهش می کردم یه کینه و نفرت توی چشماش می دیدم همین بود؟ که من و مسببِ.. به هم خوردن برنامه هاتون می دونست.. و البته مسبب کما رفتن شما؟

– آره.. فقط اون بود که از همه چیز خبر داشت و این که توی اون شیش ماه.. خودش و کنترل کرده بود تا نیاد سراغت و چیزی ازت نپرسه واقعاً کار سختی بود که خدا رو شکر از پسش بر اومد.. ولی بعد از بیهوشیم.. از همین طریق تونست من و به حرف بیاره.. وقتی هرچی پرسید این بلا چه جوری سرم اومده و من سکوت کردم.. یهو زد به سیم آخر.. می دونست روز حادثه می خواستم برم سراغ تو که باهات حرف بزنم.. فقط مطمئن نبود که این مسئله به تو ربط داشته باشه.. ولی یهو گفت الآن می رم و از همون دختره که باعث و بانی این اتفاق بوده همه چیز و می پرسم که با خواهش و التماس ازش خواستم این کار و نکنه و بعد خودم همه چیز و بهش توضیح دادم!

نفسی گرفت و ماشین و پشت چراغ قرمز نگه داشت..

– هرچند که بازم.. دید منفیش نسبت به تو تغییر نکرد.. بازم می گفت اگه تو نبودی.. هیچ وقت.. هیچ کدوم از این اتفاقا نمی افتاد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
1676877298840

دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا 1 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۴۰۱۳۵

دانلود رمان کد آبی از مهدیه افشار 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         همه می‌گن بزرگترین و مخ ترین دکتر تهرون؛ ولی من می‌گم دیوث ترین و دخترباز ترین پسر تهرون! روزبه سرمد یه پسر سی و چند ساله‌ی عوضی نخبه‌س که تقریباً تمام پرسنل بیمارستان خصوصیش؛ از زن و مرد گرفته تو کَفِش…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۰۶۴۴۶

دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۹۱۷۶۲۱

دانلود رمان انار از الناز پاکپور 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد…
download

رمان رویای قاصدک 5 (1)

5 دیدگاه
  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی…
2

رمان قاصدک زمستان را خبر کرد 0 (0)

1 دیدگاه
  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت…
رمان هکمن

رمان هکمن 0 (0)

8 دیدگاه
دانلود رمان هکمن   خلاصه : سمیر، هکر ماهری که هیچکس نمی تونه به سیستمش نفوذ کنه، از یه دختر باهوش به اسم ماهک، رو دست می خوره و هک می شه و همین هک باعث یه کل‌کل دنباله دار بین این دو نفر شده و کم کم ماهک عاشق…
IMG 20230127 015421 7212 scaled

دانلود رمان بیراه عشق 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       سها دختری خجالتی و منزوی که با وعده و خوشی ازدواج می‌کنه تا بهترین عروس دنیا بشه و فکر می‌کنه شوهرش بهترین انتخابه اما همون شب عروسی تمام آرزو های سهای قصه ما نابود میشه …
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۲ ۱۱۲۵۵۲۴۵۵

دانلود رمان کام بک pdf از آنید 8080 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : کام_بک »جلد_دوم فلش_بک »جلد_اول       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی..
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
10 ماه قبل

اخییییی

دسته‌ها

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x