رمان حورا پارت 170 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

ابروهایش بالا پرید و سریع از جا برخاست:

_ پس برای همین نتونستی باردار شی، همسرت شاید مشکل داشته اما بخاطر کیست تو، بارداری غیرممکن شده! الان کاملا خوب شدی؟برات سونوگرافی بنویسم؟ چندتا آزمایش…

 

شانه‌ای بالا دادم:

_ نمیدونم من که کاملا خوبم، دیگه دردی نداشتم!

 

لبخندی زد و نسخه را برداشت و مشغول نوشتن شد:

_ برات سونو و یه ازمایش نوشتم، چرا به ذهنم نرسیده بود، شاید اگه همسرت دل به کار میداد و اونم ازمایش میداد، و لجبازی نمی‌کرد میشد زودتر بریم سراغ درمان و بفهمیم…اما خب، دیر هم نشده!

 

گیج شدم، کاغذ را به سمتم گرفت:

_ ازمایش همسرت هم گیر میارم از آزمایشگاه نگرانش نباش، فقط اسم و فامیلیشو یبار دیگه بگو و خودتم اینارو انجام بده که مطمئن شیم دیگه مشکلی نداری!

 

بی حرف نسخه را گرفتم، با گفتن نام کامل قباد، خداحافظی کرده بیرون زدم.

نفس عمیقی کشیدم و طوری که انگار خیالم راحت شده باشد به سمت در رفتم، اگر اینگونه میشد بفهمم که قباد مشکل دارد و بارداری لاله غیرمنطقی‌ است، میشد به همه‌یشان بفهمانم که خراب کردن زندگی من یعنی چه!

 

 

به چند سونوگرافی سر زدم و بخاطر نداشتن نوبت نزدیک، ناچارا برای هفته‌ی بعد نوبتی گرفتم، به خانه برگشتم و باقی روز را هم خود را با درس و کتاب سرگرم کردم.

 

اما زیاد طول نکشید که کیمیا طبق معمول آمد و برخلاف این مدت که به هم زیاد محل نمیدادم، اینبار بخاطر حس خوبی که نسبت به قضیه‌ی آزمایش و دکتر داشتم، ساعت‌ها در اتاقم نشسته، با هم حرف زدیم!

 

از هر دری میگفتیم، از وحید میگفت، از کارهای عجیبی که برای ابراز علاقه و مراقبت از کودکش انجام میدهد، هنوز هیکلش تغییری نکرده بود اما انگار کنار امده بود، دیگر قصد سقط و بدبخت کردن خودش را نداشت، به گمانم همینکه بعد از ان سقط وجیع باز هم توانست باردار شود جای شکر داشت.

 

_ کنکور کِیه؟ چه رشته‌ای میخوای اصلا که انسانی شرکت کردی؟

 

لبخند کمرنگی زدم و به کتاب‌ها اشاره کردم:

_ حقوق…بدجور دلم میخواد وکیل شم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 240

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان قاصدک های سپید به صورت pdf کامل از حمیده منتظری

    خلاصه رمان:   رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر میندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم میزنه. پدرش تصمیم میگیره که پول توجیبی اون رو قطع بکنه و

جهت دانلود کلیک کنید
رمان هتل ماهی
دانلود رمان هتل ماهی به صورت pdf کامل از بهاره حسنی

    خلاصه رمان هتل ماهی :   فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن..  حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده.. قاتل کسی نیست جز…………     به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن

    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی میشود . رمان لهیب انتقام ، عشق و نفرت را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دوباره سبز می شویم به صورت pdf کامل از زهرا ارجمند نیا

    خلاصه رمان: فلورا صدر، مهندس رشته ی گیاه پزشکی در سن نوجوونی، شیفته ی دوست برادرش می شه. عشقی یک طرفه که با مهاجرت اون مرد ناکام می مونه و فلورا، فقط به خاطر مهرش به اون پسر، همون رشته ای رو توی کنکور انتخاب می کنه که ونداد آژند از اون رشته فارغ التحصیل شده بود. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهار
بهار
9 ماه قبل

آخ حقوق پدرتو درمیاره بشین تا وکیل شی
حالا زارت فردا وکیل میشه پرونده طلاق قبادم خودش ب عهده میگیره

شخص سوم
شخص سوم
9 ماه قبل

چه رمان چیپی بود
مطمئنم اولین رمان نویسنده اس هیچ نظری در مورد اینکه چه جوری قرار تموم کنه نداره و صرفا هر چند روز یه بار یه چی می نویسه تا ببینه چی پیش میاد
نویسنده یه دختر ۱۰-۱۲ساله اس که‌کمبود توجه داره و اینجوری می خواد جلب توجه کنه
تمام

Esfp99
Esfp99
9 ماه قبل

یعنی نویسنده‌‌ شورشو‌درآورده‌با‌این‌رمانش‌
خودش‌یادش‌میره‌چی‌نوشته‌ازبس‌داره‌
کشش میده 😑

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط fatemeh Afjeeh
رهگذر
رهگذر
9 ماه قبل

تا جایی که من‌یادمه‌ کنکور هنر میداد

معتاد رمان
معتاد رمان
9 ماه قبل

دقیقا حورا میخواست کنکور هنر بده😑😑😒

هیفا
هیفا
9 ماه قبل

نویسنده انقدر کشش داد انقدر شر و ور نوشت
خودش یادش رفت که این بدبخت میخواست کنکور هنر بده

هیفا
هیفا
9 ماه قبل

نویسنده انقدر کشش داد انقدر پست شعر نوشت
یادش رفته که این خانوم میخواست کنکور هنر بده

حانی
حانی
9 ماه قبل

ازمایش هم میگه هورا بارداره 🙂

ایسان
ایسان
9 ماه قبل

خیلی متنش زیاد بود خسته شدم اخ چشام درد گرفته🙄😇

نمیدانم
نمیدانم
9 ماه قبل

این مگه هنر نمی خوند؟
دیگه نویسنده هم یادش رفته چی نوشته

خواننده رمان 2
خواننده رمان 2
9 ماه قبل

نظری ندارم!
بعد دو روز خیلی کوتاه بود و نمیتونم در مورد پارت نظر بدم
ممنون ادمین

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x