رمان حورا پارت 171 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

ابروهایش با تعجب بالا پرید، شوق و شعف در چشمانش پدیدار شد:

_ وای…وای خداجون…

 

بلند خندید و دست روی دهانش گذاشت، از حالتش به خنده افتادم که خودش را جلو کشیده محکم بغلم کرد:

 

_ وااای، حورااا، فکر کن وکیل شی…بعد بت بگن خانم وکیل، وای چه شود!

 

میخندم و او با خودش خیال‌پردازی میکند:

_ بعد فکر کن، پرونده‌های جنایی رو بهت بدن، تو بیوفتی دنبال اینکه کی قاتله کی نیست…وای چقد حال بده!

 

خندیدم و روی بازویش کوبیدم:

_ چرا هندیش میکنی؟ وکیل کیفری میشم، دادگاه‌های خانواده، به زن‌ها کمک کنم حقشونو بگیرن…کسایی که مورد ازار بقیه قرار میگیرن…تو خونواده، از برادر، پدر، همسر!

 

لبخندی که زد پر از امید و شوق بود، گونه‌ام را بوسه‌ای زد:

_ دوست دارم حورا، هرموقع هرجا کمک خواستی رو من حساب کن، باشه؟

 

با لبخند سری به تایید تکان دادم.

شب وحید به دنبالش امد، از اتاق بیرون نرفتم، در کمال تعجب هم، وحید آمد و با اجازه‌ی کیمیا از من دیداری کرد و خواست حالم را بپرسد، چرا که مدتی میشد از من بی خبر بود!

 

مرد خوبیست، برایشان خوشحالم…

کیمیا که رفت من هم خودم را با کارهای همیشگی سرگرم کردم، اما فکر و ذکرم منحرف نمیشد، سخت بود فکر به اینکه قرار است چه کار کنم، اینکه اگر نتایج باب میل من باشد یا نه…

 

به قباد بگویم؟ مستقیم به مادرش بگویم؟ لاله را با ان بکوبم و تهدید کنم؟ اصلا به کیمیا یا وحید اطلاعی بدهم؟

هزاران سوال در سرم شکل گرفته بود و برای هیچ یک جواب قطعی‌ نداشتم!

 

پس سعی کردم روی هدفم تمرکز کنم، روی وکالت…

روی کنکور و دانشگاه و آینده…

اما کاش همینگونه میماند، همه چیز…

کاش هیچوقت هفته‌ی بعدش نمیرسید!

 

پرخوری کردنم عجیب شده بود، دیگر حتی برایم مهم نبود قباد را خواهم دید یا نه…

مهم نبود مادرش چیزی میگوید یا نه، یا حتی لاله، حضور او که ابدا اهمیت نداشت!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 249

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سیاهپوش pdf از هاله بخت یار

    خلاصه رمان :   آیرین یک دختر شیطون و خوش‌ قلب کورده که خانواده‌ش قصد دارن به زور شوهرش بدن.برای فرار از این ازدواج‌ اجباری،از خونه فراری میشه اما به مردی برمیخوره که قبلا یک بار نجاتش داده…مردِ مغرور و اصیل‌زاده‌ایی که آیرین رو عقد میکنه و در عوضش… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهره اعتماد

    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر و پدرش رو ازش گرفته بیرون بیاد و به گذشته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلیار
دانلود رمان دلیار به صورت pdf کامل از mahsoo

      خلاصه رمان دلیار :   دلیار دختری که پدرش را از دست داده مدتی پیش عموش که پسری را به فرزندی قبول کرده زندگی می کنه پسری زورگو وشکاک ..حالا بین این دو نفر اتفاقاتی میوفته که باعث…   پایان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان راه سبز به صورت pdf کامل از مریم پیروند

        خلاصه رمان:   شیوا دختری که برای درس خوندن از جنوب به تهران اومده و چندوقتی رو مهمون خونه‌ی عمه‌اش شده… عمه‌ای که با سن کمش با مرد بزرگتر و پولدارتر از خودش ازدواج کرده که یه پسر بزرگ هم داره…. آرتا و شیوا دشمن های خونی همه‌ان تا جایی که شیوا به خاطر گندی که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
29 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
yegann
yegann
9 ماه قبل

امیدوارم امشب بذاریی پارت چصکی بعدی رو
الان هیچ ایده ای ندارم تو ذهنم ک ‌‌‌‌‌‌‌‌پارت بعد چی میشه واقعا انقد ک دلمو زده این رمان!!هی فک میکنم تمومه میشه دیگه این اعصاب خوردیا و یکنواختیا ولی باز برمیگردم سرخونه اول..معلوم نیس با این حاملگی حورا چی میخاد سرمون بیاد تو این رمان باز
خیر سرش میخاد ثابت کنه قباد مشکل داره بعد الان حاملگیشو کجای دلش بذاره آخهههه
ینی انقد قباد بگیر داره و ما نمیدونستیم ک بلافاصله بعد اینکه حورا کیستشو عمل کرد و رفتن تو کار بچه ب وجود اومد😐😂

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط yegann
Bloiisj
Bloiisj
9 ماه قبل

پارت بعدی

خودم را درون دستشویی پرتاب میکنم و عوق میزنم..
با حیرت نگاهم را به ازمایش میدوزم .. من حامله ام!
کمییا با چشمانی گشاد نگاهم میکند. مادرجان با نفرت با نگاهش به سویم اتش پرتاب میکند.. تصمیم میگیرم از خانه فرار کرده و به سوی ناکجا اباد بروم تا دست قباد بی پدر به دستم نرسد… عوققق (گلاب به رویتان بین حرف هایم بالا اوردم)
پارت بعد تررررر

۴سال بعد…
مامان یه اقایی اومده میگه بابامه😐قبادرا میبینم که با نیش باز نگاهم میکند.. من هم نیشم باز میشود و دینگ!

به همراه توله امان به سمت خانه میرویم و با خوبی خوشی زندگی میکنیم
پایان😀

آنی‌ام .
آنی‌ام .
9 ماه قبل
پاسخ به  Bloiisj

جرررررررررر🤣😂

yegann
yegann
9 ماه قبل
پاسخ به  Bloiisj

دهنتتتت😂😂😂

Bloiisj
Bloiisj
9 ماه قبل
پاسخ به  yegann

😂😂

حورا
حورا
9 ماه قبل
پاسخ به  Bloiisj

خیلی خوب بود 😂😂😂😂😂😂

آنی‌ام .
آنی‌ام .
9 ماه قبل

99% حامله‌اس حالا از ما گفتن بود پر خوری و کاش هفته دیگه نمی‌رسید و…

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط Aneyeta
حورا عقب مونده
حورا عقب مونده
9 ماه قبل

تف تو روت حورا.. همش دیالوگای تکراری.. میخوره میخوابه درس میخونه نمیخواد قبادو ببینه خودشو تو اتاق حبس میکنه بعد کیمیا میاد یه زری میزنه میره … دوباره به همین روال🫤نویسنده ی عزیز کمبود ایده داری؟ بیا خودم بهت ایده بدم دیگه این همه چرتو پرت ننویسی

خواننده رمان 2
خواننده رمان 2
9 ماه قبل

توکا رو نمیزاری؟

~~~~
~~~~
9 ماه قبل

احتمالا حورا حامله س
ولی مامان قباد و لاله میگن که بچه از قباد نیس

ساناز
ساناز
9 ماه قبل

حورا حاملس ، باز قباد بهش انگ نزنه صلوات

نونو
نونو
9 ماه قبل

ینی این حورای نکبت تو همه ی پارتاش اینو میگه
وحید مرد خوبیست برایشان خوشحالم
همش با حرفای چرت و پرت حورا تموم میشه میره خیلی کسل کنندس

ساناز
ساناز
9 ماه قبل
پاسخ به  نونو

دقیقااااااا ، خو مرد خوبیست که چی ، چیکارش کنیم الان

بهار
بهار
9 ماه قبل

بیا حاملس…/:

شیما
شیما
9 ماه قبل

هوراااااا حورا حامله س

Bloiisj
Bloiisj
9 ماه قبل
پاسخ به  شیما

وخیر نوا😔😂

ایسان
ایسان
9 ماه قبل

بازم پای حورا گیر میوفته وسط چون اگه بخاد بگه قباد مشکل داره پس حورا از هوا باردار شده یا از خاک .شایدم قباد مشکل نداشته باشه و ثابت کردن حرامزادگی لاله یه کم سخت باشه.

زلال
زلال
9 ماه قبل
پاسخ به  ایسان

نه دیگه دیدین دکتر گف کسی رو میتونه بارور کنه که با تخمکهاش نمیدونم چی باشه.لاله هم بعدا با دی ان ای معلوم میشه چون خودش گف موهاش بور بشه چیکارکنم پس از یکی دیگس

روا
روا
9 ماه قبل

حس میکنم حورا حامله میشه و بعدش هم متوجه میشه که مشکل از قباده حورا فرار میکنه لاله هم تمام مال اموال قباد میگیره ….. ولی خیلی کلیشه ای میشه ۰

لی لی
لی لی
9 ماه قبل
پاسخ به  روا

خواهر اگه حورا حامله بشه که معلوم میشه مشکل از قباد نیست دیگه:/

روا
روا
9 ماه قبل
پاسخ به  لی لی

وای یادم‌ نبود 😞

روا
روا
9 ماه قبل

فکر میکنم باردار باشه

روا
روا
9 ماه قبل

حورا که میخواست کنکور هنر بده این دیر پارت دادن ها رو خود نویسنده هم تعصیر گذاشته

رهگذر
رهگذر
9 ماه قبل

حورا جونم که حامله شده وقراره عین احمقا دوباره قباد رو ببخشه و به زندگیش ادامه بده
نویسنده هم که انقدر پارت ها رو طولانی میده که اصن آدم نمیدونه چجوری جبران کنه

زلال
زلال
9 ماه قبل

حورا که حاملس شکرخدا از پرخوری گفتنش معلومه ولی نمیدونم دیگه چه طوفانی درراهه که گف🤧🤧

هیفا
هیفا
9 ماه قبل

پرخوری‌‌.حاملههههه

اسینا
اسینا
9 ماه قبل
پاسخ به  هیفا

چرا نمیادپارت جدیدد

s.h
s.h
9 ماه قبل
پاسخ به  هیفا

مسخره بازی روزی چهار سطر شورشو در آوردید دیگه😒

دسته‌ها
29
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x