رمان حورا پارت 184 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با صدای در چشم گشودم و به مراجعه کننده‌ای که خارج شد چشم دوختم، شکم بزرگش، و مردی که از روی صندلی‌ها برخاست و به کمکش رفت، بغض کردنم بخاطر تغییر هورمون‌ها بود دیگر، نه؟

 

چشم گرفتم قبل از اینکه اشک بچکد. از جا برخاستم و سریع داخل رفتم، دکتر با دیدنم لبخندی زد و خوش‌آمد گفت اما انگار از چهره‌ام به چیزی پی برد:

 

_ چیشده حوراجان؟

 

جلو رفتم، مقابلش روی صندلی نشستم و ازمایشات را روی میز گذاشتم:

 

_ باردارم دکتر!

 

با شوک نگاهم کرد:

_ تو که گفتی شوهرت دیگه نمیاد سمتت و رفته زن گرفته؟

 

سری به تایید تکان دادم:

_ اره، ناخواسته بود…

 

سری به تاسف تکان داد و مشغول بررسی ازمایشات شد، در پایان نفس عمیقی کشید و عینکش را برداشت:

 

_ دکتر سونوگرافی که رفتی، دکتر خوبیه، بهت گفت جریان از چه قراره؟

 

سر به تایید تکان دادم:

 

_ بله، بارداری پرخطره ظاهرا…

 

سری جنباند:

_ نه که پرخطر، اما باید احتیاط کنی، چیز خیلی جدی‌ای نیست، بخاطر جراحی و کیستیه که داشتی، برات ویتامین و داروهاتو مینویسم مرتب مصرف کنی، یه سری داروها و چیزا هم نباید کلا مصرف کنی، مثل قهوه، قند زیاد، نشاسته‌ی زیاد، چربی و روغن، سعی کن همه چی بخوری اما اگه مثلا غدا برنجه، کم بخور بجاش با پروتئین جبران کن!

 

سری تکان دادم. مشغول نوشتن شد:

_ ارامش اعصاب داشته باش، جای شلوغ نرو، سعی کن فکر و ذکرت غم و غصه نباشه، یکم خودتو شاد کن، از تنش و دعوا هم دوری کن! به منشی هم بگو برای غربالگری و ماه بعد نوبت بذاره واست.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 175

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا

  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو مقصر میدونن، پدرش طلاقشو غیابی از مبین میگیره، حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی

      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه ی ما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سیاه سرفه جلد اول pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         مهری فرخزاد سال ها پیش به خاطر علاقه ای که به همکلاسیش دوران داشته و به دلیل مهاجرت خانوادش، تصمیم اشتباهی میگیره و… دوران هیچوقت به اون فرصت جبران نمیده و تمام تلاش های مهری به در بسته میخوره… دختری که همیشه توی محیط کارش جدی و منضبط بوده با اومدن نامی بزرگمهر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دارکوب به صورت pdf کامل از پاییز

    خلاصه رمان:   رامین مهندس قابل و باسواد که به سوزان دخترهمسایه علاقه منده. با گرفتن پیشنهاد کاری از شرکتی در استرالیا، با سوزان ازدواج می کنه، و عازم غربت میشن. ولی زندگی همیشه طبق محاسبات اولیه، پیش نمیره و….     نویسنده رمان #ستی و #شاه_خشت     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه عشق ترگل pdf از فرشته تات شهدوست

  خلاصه رمان :     داستان در مورد دختری شیطون وبازیگوش به اسم ترگل است که دل خوشی از پسر عمه تازه از خارج برگشته اش نداره و هزار تا بلا سرش میاره حالا بماند که آرمین هم تلافی می کرده ولی…. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیتاریست شرور به صورت pdf کامل از ماه پنهان و هانیه ثقفی نیا

    خلاصه رمان :   داستان درباره دختری به اسم فرنوشه که شب عروسیش، بی رحمانه مورد تجاوز گیتاریست شیطان پرستی قرار میگیره و خانوادش اونو از خودشون میرونن. درنهایت فرنوش مجبور میشه به عقد اون مرد مرموز دربیاد ولی با آشکار شدن رازهای زیادی به اجبار پا به دنیایی میذاره که به سختی ازش فرار کرده بوده و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
8 ماه قبل

سلام ، فاطمه من یه سوال داشته 😅
ولی یه ذره روم نمیشه

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
8 ماه قبل

میگماا 😅 امکان داره یه رمان که متعلق به خودم نباشه رو آپلود کنم ؟ باید از کجا شروع کنم ؟

زن آینده علیرضا
زن آینده علیرضا
8 ماه قبل

از نویسنده های مختلف ، خب توی تلگرام زیاد هست (:

نام نامدار
نام نامدار
8 ماه قبل

فکر کنم نویسنده ی رمان حورا از نویسنده ی دلارای الگو گرفته که انقدر کم مینویسه فکر میکنه رمانش جذاب میشه والا نویسنده ی رمان دلارای با اینکه قلمش خوبه ولی دیگه طرف دارهاشو از دست داده بااین پارت گذاریش

خواننده رمان
خواننده رمان
8 ماه قبل

چقدر این پارت طولانی بود،خسته شدم تا تمومش کردم😑😑😑😑
به این میگن یه پارت یا یه بند؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
تا میای شروع کنی به خوندن میبینی تموم شد😶‍🌫️😶‍🌫️😶‍🌫️😑😑😑😑

ناشناس
ناشناس
8 ماه قبل

عالی شد تا یک ماه فعلا تو مطب دکتر زنان هستیم
دانشجویان مامایی بیاین که این پارتا مختص خودتونه😂
چرا اینقد با جزئیات مینویسه
رفته رفته هم کم میشه از پارتا
از دفعه بعدم که میشه حورا گف
رفت تا قسمت بعدی😑

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x