رمان حورا پارت 190 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

پرتقال را پوست کندم و با برش‌های دایره‌ای کنار هم چیدمشان، سیب را هم قاچ قاچ کرده کنارش چیدم.

روی مبل مقابل تلویزیون نشستم و مشغول خوردن شدم، تا جایی ک در جریان بودم کسی خانه نبود!

 

دو روزی از تماس ان مردک، همدانی گذشته بود و در این دو روز هم اتفاق خاصی نیفتاده، امروز هم قرار بود کیمیا سر بزند.

امیدوار بودم که خبر جدیدی داشته باشد! مثلا یک جای خوب برایم در نظر گرفته و…

 

با صدای زنگ خانه افکارم پراکنده شدند. نگاهی به در انداختم، کسی نبود…

 

ناچار ظرف میوه را گذاشتم روی میز و به سمت در رفتم، از چشمی در که نگاه کردم علاوه بر کیمیا گوشه‌ای از وحید هم دیدم.

در را گشودم:

 

_ سلام، خوش اومدین…

 

هردو سلام کردند، از جلوی در کنار رفتم:

_ بیاین تو…

 

نگاهی به هم انداختند:

_ میشه حاضر شی بریم بیرون؟

 

ابروهایم بالا پرید، قضیه داشت پیچیده میشد، اما فکر اینکه برایم راهی یافته‌اند و در خانه نمیتوانند راجع به ان حرفی بزنند، سری به تایید تکان دادم:

_ اره، اره، اما بیاید تو منتظر نمونید دم در…

 

سپس خودم چرخیدم و به سمت پله‌ها پا تند کردم، نیمه‌ی راه پشیمان شده، برگشتم تا ظرف میوه‌ام را بردارم، جدیدا از خوراکی نمیگذشتم!

هرچه که بود مهم نبود…فقط خوردنی باشد!

 

به اتاق رفتم تا بلکه سریعتر حاضر شوم، کاش کسی مشکوک نشود، این روزها استرس عضو جدانشدنی از قلبم شده بود!

لباس پوشیده، حاضر و اماده پله‌ها را پایین رفتم، هردو کنار هم بودند و گاهی پچ پچ میکردند.

 

گونه‌های سرخ کیمیا هم نشان از شیطنت کردن وحید میداد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 201

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گیتاریست شرور به صورت pdf کامل از ماه پنهان و هانیه ثقفی نیا

    خلاصه رمان :   داستان درباره دختری به اسم فرنوشه که شب عروسیش، بی رحمانه مورد تجاوز گیتاریست شیطان پرستی قرار میگیره و خانوادش اونو از خودشون میرونن. درنهایت فرنوش مجبور میشه به عقد اون مرد مرموز دربیاد ولی با آشکار شدن رازهای زیادی به اجبار پا به دنیایی میذاره که به سختی ازش فرار کرده بوده و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلشوره

    خلاصه رمان:       هم اکنون داستان زندگی پناه را تهیه کرده ایم، دختری که بین بد و بدتر گیر کرده و زندگی اش دستخوش تغییراتی شده، انتخاب مردی که برای جان خودش او را قربانی میکند یا مردی که همه ی عمرش عاشقانه هایش را با او رقم زده، ماجرایی سراسر عشق و نفرت و حسرت،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مانلی
دانلود رمان مانلی به صورت pdf کامل از فاطمه غمگین

    خلاصه رمان مانلی :   من مانلیم…..هجده سالمِ و از اونجایی که عاشق دنیای رنگ‌ها هستم، رشته هنر رو انتخاب کردم و در حال حاضر   سال آخر هنرستان رو پشت سَر می‌ذارم. به نظرم خیلی هیجان انگیزِ  که عاشق نقاشی و طراحی باشی و تو رشته مورد علاقه‌ات تحصیل کنی و از بازی با رنگ‌ها لذت ببری. در کنار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اوهام به صورت pdf کامل از بهاره حسنی

      خلاصه رمان : نیکو توی بیمارستان به هوش میاد در حالی که همه حافظه اش رو از دست داده.. به گفته روانشناس، نیکو از قبل دچار مشکلات روانی بوده و تحت درمان.. نیکو به خونه برمیگرده ولی قتل های زنجیره ایی که اتفاق میوفته، باعث میشه نیکو بخاطر بیاره که……..   به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اشرافی شیطون بلا

  دانلود رمان اشرافی شیطون بلا خلاصه : داستان درباره ی دختریه که خیلی شیطونه.اما خانواده ی اشرافی داره.توی خونه باید مثل اشرافیا رفتار کنه.اما بیرون از خونه میشه همون دختر شیطون.سعی میکنه سوتی نده تا عمش متوجه نشه که نمیتونه اشرافی رفتارکنه.همیشه از مهمونیای خانوادگی فرار میکنه.اما توی یکی از مهمونی ها مجبور به شرکت کردن میشه و سوتی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه‌ ویرانی جلد دوم pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :         گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سالها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و به‌طور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و به‌قتل رسیدن پدرش مجبور می‌شود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریایی‌ها شود و بین خانواده‌ای قرار بگیرد که نابودی تنها بازمانده کهکشان

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
8 ماه قبل

جدا درک نمیکنم، حاملس بعدا خجالت میکشه؟ داداش از چی خجالت میکشی؟ سایز کفشتم میدونه از چی خجالت میکشی؟ مسخره

بهار
بهار
8 ماه قبل

طولانی و پر محتوا////:

نام نامدار
نام نامدار
8 ماه قبل

تنها جایی که خیلی کشش نداد حاضر شدن حورا بود 🤣🤣نیست که خانم ها هم موقع حاضر شدن تیز و فرزن نویسنده دیگه نتونست کشش بده 🤣🤣از بس هر چی رو جز به جز و ریز به ریز گفت دیگه منم عادت کردم گفتم الان دو روز تو اتاقم تا حورا حاضر بشه🤣🤣

نام نامدار
نام نامدار
8 ماه قبل

آخه نیست که کیمیا خیلی هم خجالتی و چشم و گوش بسته بود سریع با یه حرف سرخ و سفید میشه

فاطمه
فاطمه
8 ماه قبل
پاسخ به  نام نامدار

همووووووونننننن

رها
رها
8 ماه قبل

واقعا” خسته نباشید

درنا
درنا
8 ماه قبل

چقدر طولانی….

خسته
خسته
8 ماه قبل

مسخره کردین ملتو والا

♡ روا ♡
♡ روا ♡
8 ماه قبل

دیگه خیلی رمان مسخره ای شده دق دق ما سیب خوردن یا گشنه شدن حورا نیست نویسنده عزیز اصل مطلب فراموش کردی گیر دادی به خوردن حورا

لی لی
لی لی
8 ماه قبل

😂😂
نمیشه یه کاری کنین نویسنده آوای توکا برا بقیه نویسنده ها کلاس آموزشی بذاره؟اینجوری ۹۰ درصد مشکل هممون حل میشه😂

رهگذر
رهگذر
8 ماه قبل
پاسخ به  لی لی

اونم فعلا میخواد مخاطب جذب کنه خرش از پل بگذره عین بقیه نویسنده ها پارتاش کوتاه میشه

اشک
اشک
8 ماه قبل
پاسخ به  لی لی

انقدر توکا طولانیه که من وفت نکردم ۳ ۴پارتشو بخونم😂

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x