رمان حورا پارت 207 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

میدانست لاله این روزها زیادتر میخوابد، سریعتر خوابش میبرد، بعد از نیم ساعتی، از جا برخاست و به اتاق برگشت، ندیدن موبایل لاله در جای قبلی‌اش، اخم‌هایش را در هم کشید.

 

نگاهش دور تا دور تخت چرخید، شاید نزدیک به خودش قرارش داده بود، اما نبود، ندیدش!

به سمت تخت رفت، شک کرد لاله شاید بیدار باشد و همین رفتار‌هایش داشت به شک و تردیدش اضافه میکرد.

 

چرا هیچوقت برایش مهم نبود لاله چه دوستانی دارد؟ کجاها میرود؟ چرا حتی یکبار برای چک کردن گوشی‌اش کنجکاوی نکرده بود، تا به امشب و آن هم با دلیل موثق!

 

روی تخت نشست و دوباره اطراف را با دقت نگاه کرد، نمیخواست لاله را بیدار کند، نمیخواست بفهمد قصدش چیست. اگر لاله تا به امروز در سکوت خیانت کرده بود، راهی برای پیچاندنش داشت، میدانست چگونه او را از سرش باز کند!

 

‌روی تخت دراز کشید، و برای باز هزارم احساس انزجار در وجودش پیچید، امشب داشت همه‌ی تناقضات را حس میکرد، چطور نفهمید شب اول رابطه‌ی زوری‌اش با لاله، او باکره نیست؟

 

دستش را زیر سر گذاشت، شاید هم هست و حرف‌های حورا دروغ باشد، اما…

وقتی به رفتارهای لاله، به تنهایی دکتر رفتن‌هایش، رفتارهایش قبل از اینکه زندگی‌اش با حورا به هم بریزد را به یاد می‌آورد، فقط شک در مغزش میپیچید…

 

حورا حق داشت، از اینکه مدام تذکر میداد از دخترخاله‌ات دوری کن، حالا دخترخاله‌اش به عنوان همسر، کنارش روی تخت خوابیده بود، با شکمی که معلوم نبود از او بالا امده یا مردی دیگر!

 

کلافه چشم بست و تلاش کرد شده کمی بخوابد تا مغزش از این تنش فرار کند، حتی شده برای چند ساعت، اما نشد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 218

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان چشم های وحشی روژکا به صورت pdf کامل از گیلدا تک

      خلاصه رمان:   دختری به نام روژکا و پسری به نام فرهمند پارسا… دخترمون بسکتبالیسته، همزمان کتاب ترجمه میکنه و دانشگاه هم میره پسرمون استاد دانشگاهه     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 3 تا الان رای نیامده!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سونات مهتاب

  خلاصه رمان :         من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست. حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
رمان جاوید در من

  دانلود رمان جاوید در من خلاصه : رمان جاويد در من درباره زندگي آرام دختريست كه با شروع عمليات ساخت و ساز برابر كافه كتاب كوچكش و برگشت برادر و پسرخاله اش از آلمان ، اين زندگي آرام دستخوش نوساناتي مي شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در حسرت آغوش تو pdf از نیلوفر طاووسی

  خلاصه رمان :     داستان درباره ی دختری به نام پانته آ ست که عاشق پسری به نام کیارشه اما داستان از اونجایی شروع میشه که پانته آ متوجه میشه که کیارش به خواهرش پریسا علاقه منده و برای خواستگاری از پریسا پا به خونه ی اونها میذاره اما طی جریاناتی کیارش مجبور میشه که پانته آ رو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تکتم
تکتم
3 ماه قبل

سلام باباچه خبره یه رمان داری انقدرطول میدی پارت بزاردیگه هرسیری میزاری دوتاخط میزاری الان دوسال بیشتررده شده

فاطی
فاطی
7 ماه قبل

به چرت ترین حالت ممکن رمان ادامه پیدا میکنه
آخه این چصصصص پارت به چ درد میخوره

گیلیلییی
گیلیلییی
7 ماه قبل

دوستان من دارم توهم میزنم یا واقعا تو پارا هایی لاله و قباد شب حجله گرفته بودن بعد حورا شنید ک لاله جیغ کشید یعنی بکارتش پاره شده بود اون موقع دیگه😐😐😐

اشک
اشک
7 ماه قبل

قباد ادم عاشق نیست. آدم عاشق به معشوقه و زنه خودش شک نمیکنه. الان قباد لاله دوهزاری و پاپتی رو قبول داره و با خودش مبگه شاید حورا دروغ مبگه؟ کسیکه واقعا عاشق باشه نه شک مبکنه به همسرش نه اینجوری باهاش بخاطر تنبیه احمقانه رفتار مبکنه

اشک
اشک
7 ماه قبل
پاسخ به  اشک

در این مورد شک بی جا بوده. وقتی مدرک داره لاله هم مشکوکه دیگه شک چیه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل
پاسخ به  اشک

دوستان واقیعت همینه اصلا قباد عاشق نیست قباد یه هوله

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

فقط دلم می‌خواهد اعصبانیت قباد گریه زجه های لاله ببینم و شرمندگی مامان قباد خالش
قباد فقط فقط یه مردیکه هولِ که حتا به پرده داشتن نداشتن لاله هم توجهی نکرده
لاله هم یه زن خیانت کار و خرابه که تنها خواستش بهم زدن زندگی حورا بوده
حورا هم یه زن ضعیفِه که حتا نتونسته شوهرشو راضی کنه که برن تو یه خونه جدا زندگی کنن

Mamanarya
Mamanarya
7 ماه قبل
پاسخ به  ♡ روا ♡

تا فردا حق 🥲👌

FIFI
FIFI
7 ماه قبل

خیلی پارتا کمهههههههههههههههههههههه😐

سارا
سارا
7 ماه قبل

ای لعنت به هرچی نویسنده اس که بیخود رمانشونو کش میدن ونمیرن راحت سراصل مطلب الان یک سالم گرفتاریم ومعطل ببینیم کی قباد موفق میشه یواشکی گوشی لاله هفت خط برداره ایکاش لاله وامثال لاله تیکه تیکه بشن والا به هیچ جای دنیا بر که نمیخوره جا برا تنفس بازترم میشه .

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل
پاسخ به  سارا

خدا از دهنت بشنوه خدایش بد دردیه حالا فکر کن رمان حورا از رو واقعیت نوشته شده باشه

خواننده رمان
خواننده رمان
7 ماه قبل

قبلا کم بود ولی هر روز بود چرا دیگه چن روز یبار شده

نام نامدار
نام نامدار
7 ماه قبل

آخه یه آدم چقدر می تونه احمق باشه وااااای
عشق و علاقه ی خودش به حورا رو به لا له فروخت حالا که دست لاله رو شده میگه شاید حورا دروغ میگه

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط نام نامدار
♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل
پاسخ به  نام نامدار

قباد یه احمق به تمام معناست

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x