رمان حورا پارت 213 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

برخاستم و نزدیکتر رفتم، جای قشنگی بود:

_ خیلی قشنگه…چرا اینجوری میکارید؟

 

دستش مکثی کرد، نم هوا میگفت که شاید امروز باران ببارد:

_ هرسال این تاریخ یکی میکارم…

 

ابروهایم بالا پرید، پس میشد گفت هشت سالیست که میکارد:

_ چرا؟ هشت سال؟

 

اخرین قسمت پای نهال را خاک ریخت و با تکاندن دستانش از جا برخاست:

_ همسرم هشت سال پیش فوت شد…عاشق طبیعت بود، این باغ هم مال اون بود…

 

متاثر شدم، نگاهی به باغ انداختم، پس زیبایی اینجا بی دلیل نبود:

_ متاسف شدم، روحش شاد باشه… اما هشت سال پیش… برای شما، یکم زیادی جوون نبودین؟

 

نگاهش اینبار با اخم به چهره‌ام گره خورد:

_ دو سال با هم بودیم، دو سال متأهل بودم و بعدش مریض شد، ازدواجمون سنتی بود اما خب…

 

ادامه نداد، لبخند تلخی به لب نشاندم، رو به باغ ایستادم:

_ همسر خوش شانسی داشتین…

 

دروغ چرا، حسادت کردم، به خوب بودن این مرد در حق زنش، به اینکه من چنین قسمتی نداشتم، چرا باید هیچوقت در زندگی شانس نداشته باشم؟

 

_ من برای داشتنش خوش شانس بودم.

 

بی اراده پوزخندی زدم:

_ باور کنید، به عنوان کسی که متأهله و تو زندگیش مشکل داره، با دیدن این چیزا میبینم کی خوش شانس بود!

 

قدم برداشتم که به باغ برگردم اما:

_ باهاش خوب نبودم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 242

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 19
دانلود رمان بوسه با طعم خون

    خلاصه رمان:     شمیم دختر تنهایی که صیغه ی شهریار میشه …. شهریارِ شیطانی که بعد مرگ، زنده ها رو راحت نمیذاره و آتش کینه ای به پا میکنه که دودش فقط چشمهای شمیم رو می سوزونه …. این وسط عشقی که جوونه می زنه و بوسه های طعمه خونی که اسمش شکنجه س ! تقاص پس

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آخرین چهارشنبه سال pdf از م_عصایی

  خلاصه رمان :       دختری که با عشقی ممنوعه تا آستانه خودکشی هم پیش میرود ،خانواده ای آشفته و پدری که با اشتباهی در گذشته آینده بچه های خود را تحت تاثیر قرار داده ،مستانه با التماس مادرش از خودکشی منصرف میشود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهائی عجیب عشق واقعی خود را پیدا میکند ….

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اسمارتیز

    خلاصه رمان:     آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم …

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لیلی به صورت pdf کامل از آذر _ ع

    خلاصه رمان:   من لیلی‌ام… دختر 16 ساله‌ای که تنها هنرم جیب بریه، بخاطر عمل قلب مادربزرگم  مجبور شدم برای مردی که نمیشناختم با لقاح مصنوعی بچه بیارم ولی اون حتی اجازه نداد بچم رو ببینم. همه این خفت هارو تحمل کردم غافل از اینکه سرنوشت چیزی دیگه برام رقم زده بود     به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
7 ماه قبل

فاطمه خانم برای بار چندم هستش که میپرسم!!
رمان آوای توکا رو کی قراره پارتگذاری کنید؟!!
والا شما اینجا رمان گذاشتین و هر چی میپرسیم هم جواب نمیدین
کی قراره پارت بدین؟؟؟

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

من موندم این نویسنده کمی محترم که میگن حتا نگاهش نکرد اینا بخاطر اینکه حجاب نداشت بعد یهو چیشد اومد باهاش گرم گرفت ….؟

me/
me/
7 ماه قبل

ی جوریه که انگار مَرده داداش ناتنی وحیده نباشه هم ی چیزی هست (توی فکرم )

‌‌‌‌
‌‌‌‌
7 ماه قبل

این حورا خودش همیشه میگفت لاله میچسبیده به شوهرش و مردای دیگه
الان خودش ک بدتره
هی این اصرار داره به مرده بگه زنت خیلی خوششانسه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

جالبه !
کسی که حتا نگاه به صورتش نمی‌کرد اومده پیشش داره راجب گذشته اش صحبت میکنه
نویسنده چیزی میزنی ؟
حس میکنم از یه جا به بعد خودت هم متوجه نمیشی چی مینویسی فقط مینویسی ؟

Tiny 6561
Tiny 6561
7 ماه قبل

بعد یک سال اومدو گفتم تموم شده این رمان رو می خونم کمتر حرص میخورم حالا تموم که نشده هیچ هر روزم چهار خط می زاره می ره

Tiny 6561
Tiny 6561
7 ماه قبل

من بعد یک سال اومدو گفتم تموم شده این رمان رو می خونم کمتر حرص میخورم حالا تموم که نشده هیچ هر روزم چهار تا خط می زاره می ره 😞😞

...
...
7 ماه قبل

مشکلات بیرونی در زندگی همه هست اما، مشکلات درونی خود آدم که حل بشه کم‌کم همه چیز درست میشه، حتی آدمای اطرافت هم عوض میشن. اگرم حل نشه تو هرجا بری و با هرکی ازدواج کنی برات مشکل پیش میاد..

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل
پاسخ به  ...

دقیقا باهات موافقم

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x