فریاد زد و صدای جیغ دخترانه‌ای که شنید را هم بی اهمیت کرد، کیومرث شوکه بود و نمیدانست چه خبر است، اما مگر میشد قباد را نشناخت؟

 

دهان گشود حرفی بزند، اما مشت محکمی به صورتش کوبیده شد.

اینبار ان جیغ دخترانه بلندتر به گوشش رسید، خشمگین به سمتش برگشت و با دیدن دختری که ان روز همراه با لاله و کیومرث بود، ان هم با لباس خواب، شوکه‌اش کرد.

 

متعجب نگاهش را میانشان چرخاند و کیومرث که فهمید از دیدن اوضاع گیج شده، نیم خیز شد:

_ اروم بگیر مرد…بذار حرف بزنیم!

 

پر از خشم لگدی نثارش کرد:

_ نکنن، زدی کشتیش…بسه!

 

به ان دختر اهمیتی نداد:

_ خفه شو، افتادی دنبال زنم حورا، ادای خواستگار دراری، ازین‌ور لاله رو میرسونی دکتر و میاریش…تو کی هستی حرومزاده، هااان؟

 

کیومرث پوزخندی زد، دختر قدم به جلو گذاشت که کیومرث غرید:

_ برگرد تو اتاق، لباساتو بپوش…

 

سپس رو به قباد کرد:

_ یکیشون ولت کرد، یکیشون هرزه از اب درومد…بکش بیرون از ما، حورا از اول هم از سرت زیادی بود…

 

جمله‌ی اولش در مغزش پررنگ‌ شد، همین هم شد دلیلی برای دوباره حمله‌ور شدن به سمتش:

 

_ تو میدونی حورا کجاس نه؟ تو میدونی…میدونی که گذاشت رفت، از کجا میدونی؟ هااان؟ کمکش کردی؟ آرههه؟ دنبالش بودی…حواست پیش بود، عوضی…حورا کجاااس؟

 

کیومرث دستش را مقابل صورتش گرفته بود و سعی میکرد مهارش کند، اما خشم قباد غیرقابل کنترل بود:

_ حرومزاده، کجا قایمش کردی، هااا؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۲ / ۵. شمارش آرا ۱۸۲

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی

      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه ی ما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی گناه به صورت pdf کامل از نگار فرزین

            خلاصه رمان :   _ دوستم داری؟ ساعت از دوازده شب گذشته بود. من گیج و منگ به آرش که با سری کج شده و نگاهی ملتمسانه به دیوار اتاق خواب تکیه زده بود، خیره شده بودم. نمی فهمیدم چرا باید چنین سوالی بپرسد آن هم اینطور بی مقدمه؟ آرشی که من می شناختم

جهت دانلود کلیک کنید
رمان در امتداد باران

  دانلود رمان در امتداد باران خلاصه : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان متوجه می شود که این دختر را می شناسد و در دوران دانشجویی با او همکلاس بوده است… این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی به این

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خلافکار دیوانه من

  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز ۵

جهت دانلود کلیک کنید
رمان زیر درخت سیب
دانلود رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی

  خلاصه رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی :   من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود   فشاری که روی جسم خسته و این روزها روان آشفته اش سنگینی میکند، نفسهای یکی در میانش را دردآلودتر و سرفه های خشک کویری اش را بیشتر و سخت تر کرده او اما همچنان میخواهد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روح پادشاه به صورت pdf کامل از دل آرا فاضل

    خلاصه رمان :   زمان و تاریخ، مبهم و عجیب است. گاهی یک ساعتش یک ثانیه و گاهی همان یک ساعت یک عمر می‌گذرد!. شنیده‌اید که ارواح در زمان سفر می‌کنند؟ وقتی شخصی میمیرد جسم خود را از دست می‌دهد اما روح او در بدنی دیگر، و در زندگی و ذهنی جدید متولد میشود و شروع به زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ریحان
ریحان
3 ماه قبل

ای بمیری نویسنده چرا اینجوری پارت میدی خسته مون کردی

دریا
دریا
پاسخ به  ریحان
3 ماه قبل

دقیقا دیگه گندشو دراورده

آخرین ویرایش 3 ماه قبل توسط دریا
دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x