رمان حورا پارت 243 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

پشت در آی‌سی‌یو، روی صندلی نشسته و قدم‌رو های وحید روی مغزش بود، مدام داشت زمین را با قدم‌هایش متر میکرد و هر از گاهی هم با تلفن صحبت.

کیمیا هم فین‌فینش را کنترل میکرد و سعی داشت با دیدن خشم نگاه قباد، حرفی نزند.

 

_ داداش، اینطوری نمیشه…زنگ زدم بهترین متخصص بیاد، باید کلی آزمایش و اسکن گرفته شه!

 

کلافه لب زد:

_ خاله اومد اون هرزه‌ رو ببره؟

 

کیمیا به ارامی گفت:

_ نه، گفت زن قباده دیگه…وقتی اینکارو کرده قباد غیرت نداشته آدمش کنه!

 

چنان گردنش به سمت کیمیا برگشت که صدای ترق استخوان‌هایش به گوششان رسید:

_ همینو با همین رک بودن گفت؟

 

کیمیا از ترس در خود جمع شد و سر به تایید تکان داد:

_ قباد، اروم پسر…کیمیا بارداره، یادت که نرفته؟

 

حساسیت وحید روی کیمیا را میدانست، نمیخواست اب در دلش تکان بخورد:

 

_ میکشم اون کثافتو…

 

از جا برخاست که جفت دستان وحید روی شانه‌هایش نشست:

 

_ بشین سر جات پسر…الان انقدر احمقانه تصمیم نگیر، مثلا میخوای چیکار کنی؟ قاتل شی؟ کیو بکشی؟ لاله‌رو؟ بچه‌شو؟ خاله‌تو؟

 

دستان وحید را پس زد و به صندلی تکیه داد:

_ جفت پا زدن به زندگیم، نابودم کردن میفهمی؟ خاله‌م، دخترخاله‌م، مادرم…ادم ازینا باید بخوره تو زندگیش مگه؟ جز اینا به کی باید اعتماد میکردم؟ هااان؟ حورا حتی خودش هم با بی اعتمادی به من و خواستگاری کردن از لاله تموم تصوراتم از خودشو بهم زد…تو اصلا میفهمی چی میگی وحید؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 192

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بغض پاییز

    خلاصه رمان :     پسرك دل بست به تيله هاى آبى چشمانش… دلش لرزيد و ويران شد. دخترك روحش ميان قبرستان دفن شد و جسمش در كنار ديگرى، با جنينى در بطن!!   قسمتی از داستان: مردمک های لرزانِ چشمانِ روشنش، دوخته شده بود به کاغذ پیش رویش. دست دراز کرد و از روی پیشخوان برداشتش! باورِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان می تراود مهتاب

    خلاصه رمان :       در مورد دختر شیطونی به نام مهتاب که با مادر و مادر بزرگش زندگی میکنه طی حادثه ای عاشق شایان پسر همسایه ای که به تازگی به محله اونا اومدن میشه اما فکر میکنه شایان هیچ علاقه ای به اون نداره و برای همین از لج اون با برادر شایان .شروین ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به من نگو ببعی

  خلاصه رمان :           استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش به صورت pdf کامل از مهرنوش صفایی

        خلاصه رمان اتاق خواب های خاموش :   حوری مقابل آیینه ایستاده بود و به خودش در آیینه نگاه می‌کرد. چهره‌اش زیر آن تاج با شکوه و آن تور زیبا، تجلی شکوهمندی از زیبایی و جوانی بود.   یک قدم رو به عقب برداشت و یکبار دیگر به خودش در آیینة قدی نگاه کرد. هنر دست آرایشگر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خسته
خسته
5 ماه قبل

خجالت هم خوب چیزیه مخاطب کلی منتظر میمونه اونوقت سه چهار خط پارت میدین و تمام ؟!

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

یکم فیلم هندی نشد مادره یهو قلبش گرفت رفت بیمارستان فلان بعد قباد چقدر احمقه که لاله گذاشته خونه

LadN
LadN
5 ماه قبل
پاسخ به  ♡ روا ♡

این رمان جذابیت داره ولی پارت هاش خیلی زیاد داره میشه دیگه داره خسته می کنه فکر کنم عمر ما تموم بشه این رمان تموم نمیشه

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل
پاسخ به  LadN

جذابیت ؟؟؟
تو ۱۰ پارت اخیر جذابیتی در کار نبود این رمان کلا تو حاشیه است وگرنه مادره که خوب بود

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x