رمان حورا پارت 298 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

دیگر ندیدمش، تا وقت ناهار.

داشتم با شوق کپی برگه‌ی قراردادی کیمیا اورده بود را نگاه میکردم، حتی فکر اینکه بتوانم بعد از زایمان به این راحتی کار پیدا کنم برایم تعجب انگیز بود، البته حالا با حضور قباد سخت میشد.

 

میترسیدم بخواهد مانع شود، با اینکه بعد از به دنیا آمدن دخترم قطعا پیگیر طلاق میشدم، اما میترسیدم از همین‌ها هم استفاده کند که مانعم شود، هم مانع کار، هم تحصیل، هم طلاق!

 

مطمئنا حالا که فهمیده فرزندی دارم، و گفته‌ام که از اوست، محال است به طلاق رضایت دهد، شاید حتی پنهان کردن این موضوع را بر علیه من در دادگاه استفاده کند.

 

اضطراب داشتم اما سعی کردم حال خوشم را خراب نکنم!

بهرحال، من کار یافته بودم، یک قدم برای قوی‌تر شدن برداشته‌ام، و این برای شروع کافی بود.

 

از جا برخاستم و از اتاق بیرون رفتم، میخواستم برای ناهار چیزی دست و پا کنم، اکثر اوقات محمد برای ناهار سر زمین‌ها و کار بود و نمیرسید بیاید، برای همین خودم مشغول میشدم.

 

از مرغ بسته بندی دیروز که وحید آورده بود تکه‌ای از یخچال برداشتم و در آب جوش قرار دادم تا یخش باز شود.

هوس زرشک پلو به سرم زده بود، دیروز یکی از همسایه‌ها پخته بود و بوی غذا تا اینجا می‌آمد.

 

با کمردرد جلوی کابینت نشستم تا برنج دربیاورم، که صدای در خانه را شنیدم، و باز هم قباد بود.

 

دیدم که به سمت اتاق رفت و با ندیدنم دیوانه وار موهایش را چنگ زد و هول هولکی برگشت، اما با دیدنم در آشپزخانه اخم کرده با خیال راحت نزدیک شد:

 

_ چیکار میکنی؟ غذا اوردم نمیخواد اذیت کنی خودتو!

 

نمی‌دانستم چه آورده، اما من هوس زرشک پلو داشتم، جز ان چیز دیگری از گلویم پایین نمیرفت.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 205

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان قمار جوکر
دانلود رمان قمار جوکر به صورت pdf کامل از عطیه شکری

    خلاصه رمان قمار جوکر :   دخترک دو قدم به عقب برداشت و اخم غلیظی کرد: از من چی می خوای؟ چشمان جوکر برق عجیبی زد که ترس را به دل دخترک راه داد: می خوام نمایش تو رو ببینم سرگرمم کن! – مثله این که اشتباه گرفتی نمایش کار توعه نه من! پسرک جوکر پشت دست دختر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوگار

    خلاصه رمان :         مَــــن “داریوشَم “…خانزاده ای که برای پیدا کردن یه دُختر نقابدار ، وجب به وجب خاک شَهر رو به توبره کشیدم… دختری که نزدیک بود با سُم های اسبم زیرش بگیرم و اون حالا با چشمهای سیاه بی صاحبش ، خواب رو برام حَروم کرده…!   اون لعنتی از مَـن یه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای آرام جلد اول به صورت pdf کامل از سلاله

        خلاصه رمان :   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره… اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون رو چجوری مینویسه؟؟  

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی

  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رگ خواب از سارا ماه بانو

    خلاصه رمان :       سامر پسریه که یه مشکل بزرگ داره ..!!! مشکلی که زندگیش رو مختل کرده !! اون مبتلا به خوابگردی هست ..!!! نساء دختری با روحیه ی شاد ، که عاشق پسر داییش سامر شده ..!! ایا سامر میتونه خوابگردیش رو درمان کنه؟ ایا نساء به عشق قدیمیش میرسه؟   به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج با مرد مغرور

  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Bahareh
Bahareh
3 ماه قبل

باید یکی به حورا بگه تو کار پیدا نکردی فقط میلومبونی تازه منتظر میمونی اون محمد بیاد براتم غذا بپزه…. باخوندن این رمان حس میکنم سادیسم دارم دوست دارم خودمو آزار بدم.

Aramesh
Aramesh
پاسخ به  Bahareh
3 ماه قبل

دقیقا

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x