رمان حورا پارت 310 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ میدونستی من مشکلی ندارم؟

 

فقط سکوت کرد، جلوتر رفتم و انگشت اشاره‌ام را به سینه زدم:

 

_ میدونستی، من، مشکلی ندارم؟ اره؟

 

صدایم داشت بالا میگرفت:

 

_ با‌ توام! جواب منو بده، میدونستی؟

 

او اما عصبی‌تر از جا برخاست و فریاد زد:

 

_ نه حورا…نه!

 

دستی به موهایش کشید:

 

_ نمیدونستم چون کور بودم، دکتر گفت مانع نداری برای حاملگی…گفت مشکلی نداری اما وقتی فهمیدم که لاله حامله بود، بهش گفتم زن دومم بارداره و مشکل از من نیست…گیج بودم، همون موقع به خیلی چیزا شک کردم اما نمیخواستم باور کنم…نمیخواستم، نمیخواستم گند بخوره تو زندگیم، نمیخواستم بچه‌ای که نیومده شده بود عزیز دلم رو با فکر و خیال به چشم خودم نابود کنم!

 

فریاد میزد و مشت میکوبید به سینه‌اش، رگ پیشانی‌اش ورم کرده بود و چشمانش رو به سرخی میرفت:

 

_ لاله هرچییی میگفتم نه نمیاورد حورا، هرچی میگفتم با چشم عشقم و چشم عزیزم جواب میداد و منو خر کرد، مادرم و خاله‌م گند زدن به زندگیم، خر شدم، فهمیدی؟ لاله هرزه بود، حرفه‌ای بود و من از رو سادگی اینکه دخترخاله‌مه و خوبی و پدر شدنمو میخواد قبول کردم همه چیو… وقتی هم اومد گفت حامله‌س…چجوری میفهمیدم؟ تو بگو من چجوری باید میفهمیدم؟

 

نفس تندی کشید، چشمان سرخش از اشک خیس شد و طولی نکشید که قطره‌ای چکید، حتی من هم بغض کرده بودم:

 

_ تو اشتباهو زودتر ازون کرده بودی قباد…وقتی که شب عروسیت با لاله منو دیگه ول کردی اشتباه کردی، وقتی که راحت منو کنار گذاشتی، میدونی چرا؟ چون من اپنقدر احمق بودم که حاضر شدم با تموم اون بدبختیایی که کشیدم بازم باهات بخوابم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 184

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زمان صفر
دانلود رمان زمان صفر به صورت pdf کامل از مدیا خجسته

      خلاصه رمان زمان صفر :   داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد‌‌ و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوس پر از خواب pdf از مریم سلطانی

    خلاصه رمان :   صدای بگو و بخند بچه‌ها و آمد و رفت کارگران، همراه با آهنگ شادی که در حال پخش بود، ناخودآگاه باعث جنب‌و‌جوش بیشتری داخل محوطه شده بود. لبخندی زدم و ماگ پرم را از روی میز برداشتم. جرعه‌ای از چای داغم را نوشیدم و نگاهی به بالای سرم انداختم. آسمانِ آبی، با آن ابرهای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شیطان کیست به صورت pdf کامل از آمنه محمدی هریس

      خلاصه رمان:   ویرجینیا بعد از مرگ پدر و مادرش، برای اولین بار نزد پدربزرگ و خانواده مادریش می‌رود. در آنجا با رفتارهای متفاوتی از سوی خاله‌ها و داییش و فرزندانشان مواجه می‌شود. پرنس پسرخاله‌اش که وارث ثروت عظیم پدری است با چهره‌ای زیبا و اخلاقی خاص از همان اول ویرجینیا را شیفته خود می‌کند. اتفاقات ناخوشایند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بادیگارد pdf از شراره

  خلاصه رمان :     درمورد دختریه که بخاطر شغل باباش همیشه بادیگارد همراهشه. ولی دختر از سر لجبازی با پدرش بادیگاردها رو میپیچونه یا … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان راه سبز به صورت pdf کامل از مریم پیروند

        خلاصه رمان:   شیوا دختری که برای درس خوندن از جنوب به تهران اومده و چندوقتی رو مهمون خونه‌ی عمه‌اش شده… عمه‌ای که با سن کمش با مرد بزرگتر و پولدارتر از خودش ازدواج کرده که یه پسر بزرگ هم داره…. آرتا و شیوا دشمن های خونی همه‌ان تا جایی که شیوا به خاطر گندی که

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Baran
Baran
2 ماه قبل

بی محتوایی از سر و روی این پارت میباره

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x