_ خب…چیزی خواستی بهم زنگ بزن، تو هم اگه میری پاشو برسونمت…یا بمون پیشش تا برگردم، اومدنی میگم وحید هم بیاد با هم برگردین!

 

کیمیا پیشنهادش را قبول کرد:

 

_ باشه پس داداش ماشین منو ببر، بذار بمونه…با ماشین وحید با هم بیاید، دیگه مجبور نشم شب رانندگی کنم!

 

سوییچ را به قباد داد و او رفت. کیمیا که به سمت بچه‌هایش رفت، از روی تخت برخاستم، نیاز به کمی پیاده راه رفتن داشتم، کمی هوای تازه:

 

_ میرم یکم تو باغ قدم بزنم…زود میام!

 

_ مواظبت کن، میخوای بیام باهات؟

 

سری به طرفین جنباندم و از خانه بیرون زدم.

سمت باغ پشتی رفتم، همانکه دقیقا کنار خانه‌ی محمد بود. گرمای تابستان دیگر شدت گرفته بود، رو مخ و داغ!

 

صدای چاه آب وادارم کرد نزدیکش شوم، یک حوض بزرگ و چاه داشتند، نمیدانم به کانی راه داشت یا قنات بود. اما هوای خنکی از ان ساطع میشد که لذتش گولم زده کنار چاه روی تخته سنگی نشستم.

 

صدای جریان آب در حوض و خنکایش در این گرما لذتبخش بود.

 

_ مهمون نمیخوای؟

 

با دیدن محمد که با لباس کار نزدیک میشد لبخندی زدم، ان سمت حوض نشست و بیل و کلنگ را زمین انداخت:

 

_ اقاتون نیستن گیر بدن؟

 

پوزخند کنار لبش تلخ بود:

 

_ معذرت میخوام محمد، اخلاقش همیشه همین بوده…سختگیر و زورگو و غیرتی!

 

سری به معنای تفهیم تکان داد، دست در اب حوض فرو برد و مشتی برداشت تا دستانش را بشورد:

 

_ نه راستش میفهمم…منم برا همسرم اینجوری بودم، میدونی…سخته دیدن نگاه یکی دیگه رو کسی که حس میکنی تمام و کمال باید واسه تو باشه…سخته، حسودی میکنه ادم، میگی یه وقت نکنه یه چیزی ببینن که مال منه، نکه چون بحث ناموس و غیرتی و حجابه…نه!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۴۷

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری

  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد

  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونه‌اش چند سال زندانی میکنه

جهت دانلود کلیک کنید
رمان رویای قاصدک

  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی گناه به صورت pdf کامل از نگار فرزین

            خلاصه رمان :   _ دوستم داری؟ ساعت از دوازده شب گذشته بود. من گیج و منگ به آرش که با سری کج شده و نگاهی ملتمسانه به دیوار اتاق خواب تکیه زده بود، خیره شده بودم. نمی فهمیدم چرا باید چنین سوالی بپرسد آن هم اینطور بی مقدمه؟ آرشی که من می شناختم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه ی لیلا به صورت pdf کامل از فاطمه اصغری

      خلاصه رمان :   ده سالم بود. داشتند آش پشت پایت را می‌پختند. با مامان آمده بودیم برای کمک. لباس سربازی به تن داشتی و کوله‌ای خاکی رنگ کنار پایت روی زمین بود. یک پایت را روی پله‌ی پایین ایوان گذاشتی. داشتی بند پوتینت را محکم می‌کردی. من را که دیدی لبخند زدی. صاف ایستادی و کلاهت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نفرین خاموش جلد دوم

    خلاصه رمان :         دنیای گرگ ها دنیای عجیبیست پر از رمز و راز پر از تنهایی گرگ تنهایی را به اعتماد ترجیح میدهد در دنیای گرگ ها اعتماد مساویست با مرگ گرگ ها متفاوتند متفاوت تر از همه نه مثل سگ اسباب دست انسانند و نه مثل شیر رام می شوند گرگ، گرگ است

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 روز قبل

غیرته و حجابه نویسنده ساقیت زنده میخواهم محمد الان دیگه حکم برادر حورا دارههههه آخه …..

Baran
Baran
2 روز قبل

به به چه پر محتوا و عالی 🥲🤨

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x