رمان حورا پارت 319 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

نفس عمیقی کشید و خندید:

 

_ توله سگ خودمه!

 

ابرو در هم کشیدم و سر بالا گرفتم تا ببینمش:

 

_ تو نبودی میگفتی بچه تو نیست؟

 

لبخند از لبانش پاک شد، اما نگاهش خنوز به شکمم بود، دستش هم:

 

_ اوهوم…ولی یه چیزی منو میکشونه سمتت، یه چیزی تو مغزم داد میزنه حورای من آدم کثیفی نیست که بخواد مثل لاله باشه…یه چیزی تو قلبم میگه داری بابا میشی اونم از زنی که بهش ظلم کردی…

 

حتی بغض به گلوی من هم چنگ انداخت.

نگاه بالا کشید و در حالی که انگشتانش به ارامی پوست شکمم را از روی آن پیراهن نخی و نازک نوازش میکرد خیره‌ی چشمانم شد. برق اشک آشکار بود:

 

_ بذار جبران کنم حورا…بذار بهت نشون بدم اونقدرا هم کثیف و حرومزاده نیستم…بذار نشونت بدم که پدر خوبی میشم!

 

غرور بود دیگر؟

اینکه باعث شد چانه جلو دهم، دستش را پس بزنم، و با نفرت و خیره به ان چشمان سیاه لب بزنم:

 

_ نه!

 

پشت کردم و از اتاق خارج شدم، گرمای نوازش‌هایش ماند، باد که وزید، همانجا خنکی حس کردو از درون گرم‌تر شد، انگار که معجزه‌ی دستانش بخواهد نامرئی‌گونه فرزندش را محکم نگه دارد.

 

بدم نمی‌آمد پدر خوبی باشد، بدم نمی‌آمد در زندگی دخترمان نقش مفیدی ایفا کند، اما از اینکه نزدیک خودم شود واهمه داشتم، اینکه باز هم آن اتفاقات بیوفتد، باز هم تکرار شود و من باز هم همان زن خانه نشین و تو سری خور شوم.

 

با غذایم بازی میکردم، پس از ده دقیقه‌ای او هم آمد.

روبه‌رویم نشست، مشغول لقمه گرفتن شد، چندتا را چید کنار هم و در نهایت چنگال را از دستم گرفت، متعجب نگاهش کردم:

 

_ چیکار میکنی؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 144

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان زمان صفر
دانلود رمان زمان صفر به صورت pdf کامل از مدیا خجسته

      خلاصه رمان زمان صفر :   داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد‌‌ و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سردرد
دانلود رمان سردرد به صورت pdf کامل از زهرا بیگدلی

    خلاصه رمان سردرد:   مثل یه ارایش نظامی برای حمله اس..چیزی که زندگی سه تا دخترو ساخته و داره شکل میده.. دردایی که جدا از درد عشقه… دردای واقعی… دردناک… مثل شطرنج باید عمل کرد.. باید جنگید… باید مهره هارو بیرون بندازی… تا ببری… اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند… ولی باید دردسرهارو به جون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بچه پروهای شهر از کیانا بهمن زاده

    خلاصه رمان :       خب خب خب…ما اینجا چی داریم؟…یه دختر زبون دراز با یه پسر زبون درازتر از خودش…یه محیط کلکلی با ماجراهای پیشبینی نشده و فان وایسا ببینم الان میخوایی نصف رمانو تحت عنوان “خلاصه رمان” لو بدم؟چرا خودت نمیخونی؟آره خودت بخون پشیمون نمیشی توی این رمان خنده هست تعجب هست گریه زاری فکر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان چشمان به صورت pdf کامل از نگار

        خلاصه رمان:   چشمان دختری که حاصل یک تجاوزه .که بامرگ پدرش که یک تاجر ناموفق است مجبور میشه که به خونه همکار پدرش بره تا تکلیف اموال وبدهی های پدرش مشخص بشه اما این اقامت پردردسر تو خونه بهزاد باعث متوجه شده رفتار های عجیب بهزاد بشه و کم کم راز هایی از گذشته چشمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند

  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه آقا؟! و برای آن که لال شدنم را توجیه کرده

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد سوم

  دانلود رمان ماه مه آلود جلد سوم خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
nnnn
nnnn
2 ماه قبل

چه خلوته سایت

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x