رمان حورا پارت 326 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ میتونی بلند شی عزیزم…

 

در جواب دکتر لبخندی زدم، دستمالی به سمتم گرفت اما قبل از من، قباد آن را گرفت و مشغول تمیز کردن شکمم شد.

دستانش میلرزید، اخم کردم:

 

_ بدش به خودم…

 

سری تکان داد:

 

_ نه تو اذیت میشی، این قسمتو نمیبینی.

 

قسمت زیر برامدگی شکمم را میگفت که دکتر ژل زده بود. بهانه‌ای بیش نبود، بیشتر قصدش لمس کردنم و تجربه‌ بود، دلش میخواست حضورش را نشان دهد، میخواست هرطور شده ماه‌های نبودنش را جبران کند.

 

_ براشون تاریخ دقیق نوشتم، سر تاریخ بیاید که بستری بشن و روزهای اخر رو تحت نظر باشن، چون ممکنه بدن مادر زودتر از موعد اصلی واکنش نشون بده، بهتره حواسمون بهش باشه.

 

دستمال را در سطل انداخت و لباسم را پایین کشید:

 

_ ممنون دکتر…

 

دستانش میلرزید، شدید! اضطراب و نگرانی از سر و رویش میبارید، نگران چه بود؟ مردن بچه‌اش؟

پوزخندم دست خودم نبود، کمک کرد از تخت پایین بیایم:

 

_ خواهش میکنم، حورا جان ویتامین‌هاتو مرتب مصرف کن، خورد و خوراکت که مشخصه خوبه و مشکلی نداری، همینطوری ادامه بده، چند هفته دیگه میبینمت!

 

لبخند و خداحافظی با هم همراه شد.

بیرون رفتیم و من هنوز هم بعد از تمام این روزها، دلم هوس چیزی را داشت که نمیدانستم چیست.

 

پشت فرمان که نشست، کمربندش را هم بست:

 

_ چیزی نمیخوای؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 182

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شهر بی شهرزاد

    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی یار pdf از سحر مرادی

  خلاصه رمان :     مدیرعامل بزرگترین مجموعه‌ی هتل‌‌های بین‌الملی پریسان پسری عبوس و مرموز که فقط صدای چکمه‌های سیاهش رعب به دلِ همه میندازه یک شب فیلم رابطه‌ی ممنوعه‌اش با مهمون ویژه‌ی اتاقِ vip هتلش به دست دخترتخس و شیطون خدمتکار هتلش میفته و…؟   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید» به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حس مات pdf از دل آرا دشت بهشت

  خلاصه رمان:       داستان درباره سه خواهره که در کودکی مادرشون رو از دست دادن.پسر دوست پدرشان هم بعد از مرگ پدر و مادرش با اونها زندگی میکنه ابتدا یلدا یکی از دختر ها عاشق فرزین میشه و داستان به رسوایی میرسه اما فرزین راضی به ازدواج نیست و بعد خواهر دوم یاسمین به فرزین دل میبازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سرپناه pdf از دریا دلنواز

خلاصه رمان :       مهشیددختری که توسط دوست پسرش دایان وبه دستورهمایون برادرش معتادمیشه آوید پسری که به خاطراعتیادش باعث مرگ مادرش میشه وحالاسرنوشت این دونفروسرراه هم قرارمیده آویدبه طور اتفاقی توشبی که ویلاشو دراختیاردوستش قرارداده بامهشید دختری که نیمه های شب توی اتاق خواب پیداش میکنه درگیر میشه آوید به خاطر عذاب وجدانی که از گذشته داره

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خسته
خسته
1 ماه قبل

«خورد و خوراکش خوبه » رو خوب اومد دکتر .😆 دست گذاشت رو نقطه عطف رمان که همش توی خوردن خوابیدن حورا خلاصه میشه

me/
me/
1 ماه قبل

شاید دلش پرورشگاهو بخواد شاید

در انتظار...
در انتظار...
1 ماه قبل

این چرا ویارش تموم نمیشه واقعا !!!
حالا مثلا ما نمیدونیم به بوی عماد ویار کرده .

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x