رمان حورا پارت 340 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

کیمیا و وحید رسیده بودند، سعی داشتند آرامش کنند، اما شدنی نبود، قباد نگران‌تر از هر لحظه بود، زود داشت زایمان میکرد و هنوز نه ماهش کامل نشده بود. میترسید بخاطر بارداری سختی که داشته بلایی به سر حورا بیاید.

 

_ داداش، اروم باش بخدا منم این حالو داشتم چیزی نمیشه، صحیح و سالم میان بیرون!

 

بی توجه به کیمیا لب زد:

 

_ پرستار پیش مامانه؟

 

_ اره نگران اون نباش…مادرزنم هم پیششه!

 

نفس عمیق دیگری کشید، ونگ به میان موهایش فرو برد:

 

_ دو ساعته داخلن…چرا؟ چرا انقد طول کشیده؟ یه چیزی شده که نمیگن…دارن میترسونن منو…چرا نمیاد بیرون؟

 

_ صبور باش داداش باید بخیه بزنن، بچه‌رو تمیز کنن، از سلامت بچه مطمئن بشن…طول میکشه دیگه!

 

سری تکان داد و نگران دوباره لب زد:

 

_ نمیشه…تو اون، کتابا…ویدیوها گفته بود تهش یه ساعته…دو ساعته تو اتاق عملن…خیلی طول کشیده!

 

وحید دست روی دهانش گذاشت و بی صدا خندید، کیمیا هم با لبخند جلو رفته برادرش را متوقف کرد و بازوهایش را گرفت:

 

_ داداش جونم…اروم باش خب؟ چیزی نمیشه!

 

قباد با صورت غمگین و صدایی که از بغض گرفته بود دستی به صورتش کشید:

 

_ تقصیر من شد…همش تقصیر منه…بخاطر من اینجوری شد، من ولش کردم، اذیتش کردم…

 

سرش را رو به سقف گرفته لب زد، طوری که کیمیا هم شنید اما به زور:

 

_ خدایا، خوب بشه…چیزیش نشه، جون منو بگیر اما چیزیش نشه…نوکریتو میکنم، جون منو بگیر بده به اون دوتا…تو رو به بزرگیت…چیزیشون نشه!

 

کیمیا نامحسوس نگاهی پر از بغض به وحید انداخت، حال قباد خوب نبود، علاوه بر علاقه و عشقش به حورا، چیزی که باعث این حالش شده عذاب وجدان و پشیمانی از کارهایش بود.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 182

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قلب سوخته pdf از مریم پیروند

    خلاصه رمان :     کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثه‌ی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهارده‌سال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه می‌سوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه‌های صدفی که اونو از بچگی بزرگ کرده اعتنایی نمی‌کنه… چون یه حس پدرانه به صدف

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آتش و جنون pdf از ریحانه نیاکام

  خلاصه رمان:       آتش رادفر به تازگی زن پا به ماهش و از دست داده و بچه ای که نارس به دنیا میاد ولی این بچه مادر میخواد و چه کسی بهتر و مهمتر از باده ای که هم خاله پسرشه هم عشق کهنه و قدیمی که چندین ساله تو قلبش حکمفرمایی می کنه… به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بچه پروهای شهر از کیانا بهمن زاده

    خلاصه رمان :       خب خب خب…ما اینجا چی داریم؟…یه دختر زبون دراز با یه پسر زبون درازتر از خودش…یه محیط کلکلی با ماجراهای پیشبینی نشده و فان وایسا ببینم الان میخوایی نصف رمانو تحت عنوان “خلاصه رمان” لو بدم؟چرا خودت نمیخونی؟آره خودت بخون پشیمون نمیشی توی این رمان خنده هست تعجب هست گریه زاری فکر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
-_-
-_-
19 ساعت قبل

ئیشالله که آشتی کنن
حیفه واقعا؛ خیلییی بهم میان
دو تا آشغال کپ هم

پناهی
پناهی
22 ساعت قبل

بخوام رمانم بزارم رمان دونی باید اشتراک بخرم یا برم مد وان ؟

admin
مدیر
19 ساعت قبل
پاسخ به  پناهی

مد وان بزارید

ماه
ماه
23 ساعت قبل

حالا ۷ ماه هم باید پارتای تو بیمارستانو بخونیم

-_-
-_-
1 روز قبل

نویسنده خودش انقد رمان خودشو دوس نداره که بعد اینکه نوشتش یه دور از سر بخونه، تا جای چنگ ننویسه ونگ یا جای مادرشوهر بنویسه مادرزن، بعد ما..

Mamanarya
Mamanarya
23 ساعت قبل
پاسخ به  -_-

😂😂😂😂😂😂😂 دهنت سرویس بغضم گرفته بود با این پیامت کلی خندیدم

نازی برزگر
نازی برزگر
22 ساعت قبل
پاسخ به  -_-

نه بابا نویسنده تو اتاق فکر میشینه بعد میگه بزار اینجا رو اینجوری بنویسم بعد گ…. میزنه چون جاش ناجوره

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x