رمان حورا پارت 347 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

بدخلقی از او نمیدیدم، همیشه مرتب و منظم بود، درست با بچه رفتار میکرد و پدری دلسوز بود، حتی گاهی…از دهانم در میرفت و پیش همکلاسی‌ها به عنوان شوهر، نامش می‌بردم!

 

دست خودم نبود، رفتارهایش ایده‌آل و درست بودند اما…چیزی که عذابم میداد گذشته بود. نمیتوانستم بگویم قباد خیانت کرد…

 

یعنی، کرد…شاید هم نکرد، اما بهرحال، زمینه‌اش را خودم فراهم کردم دیگر، به نوعی خودم هم گند زده بودم…

اما او هم حق نداشت تهمت و توهین را ضمیمه‌ی تمام آن صیغه‌ی مسخره‌اش کند و من را پیش چشمان مادرش و لاله خار و خفیف کند.

 

چیزی که داغ دلم را خاموش نمیکرد، همان توهین و تهمت‌ها بود، وگرنه که لاله لقمه‌ی خودم بود که برایش احمقانه پیچیدم.

او هم که حرفه‌ای، راحت‌تر قباد را گول زد و نام من را با شک و تردید‌ها به چشمش خراب کرد.

 

بهرحال…دیگر گذشته بود، لاله تیمارستان بود، مادرش به شهرستان برگشته و دیگر ندیدمشان…هیچوقت، قباد و کیمیا هم هیچ حرفی راجبشان نمیزدند.

 

اما هنوز دلم صاف نمیشد، یا بهتر بگویم…شاید هیچوقت صاف نمیشد!

 

_ شیرشو کی دادی؟

 

_ قبل اومدن، چند ساعت دیگه از شیشه‌شیر بهش بده!

 

جلوی دانشگاه ایستاد:

_ کاش از سینه بهش شیر میدادی، شیر خشک خوب نیست، عادت میکنه!

 

سری تکان دادم:

_ نه بخوره بهتره، جفتشو خوب میخوره، بعدا اگه یه وقت سینه‌م شیر نداشت یا چیزی شد حداقل به شیر خشک حساسیت نداره راحت میخوره.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 177

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان روزگار جوانی

    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه نیاره. _جون رز عاطییی! ببین من حال این رو نگرفتم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلبر مجازی به صورت pdf کامل از سوزان _ م

    خلاصه رمان:   تمنا یه دخترِ پاک ولی شیطون و لجباز که روزهاش با سرکار گذاشتنِ بقیه مخصوصا پسرا توی فضای مجازی می‌گذره. نوجوونی که غرق فضای مجازی شده و از دنیای حال فارغ.. حالا نتیجه‌ی این روند زندگی چی میشه؟ داشتن این همه دوست مجازی با زندگیش چیکار میکنه؟! اعتماد هایی که کرده جوابش چیه؟! دو نفر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی

  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی مخفیانه‌ی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x