گفت برام یه لیوان آب بیارن.
به زور یکم خوردم.

اونقدر ذهنم مشغول بود که حتی نمی تونستم بلند شم برم خونه.

با توضیح بدم که چی دیدم و توی اون فیلما چی بود.

حتی نمی دونستم دقیقا دارم به چی فکر می کنم.

ذهنم همه جا می چرخید.
ترس از آینده، از نشدن، از کمبود وقت.
فکر به اینکه کسی این وسط داره موش می دوونه

فکر به مازیار، به کارم، به زندگیم.
به خود سروش. همش باهام بود..

یکم که آروم تر شدم، موسوی صداش رو صاف کرد و با احتیاط گفت :

می تونید بگید چه مدرکی از سروش داشتید؟
خیلی تلخ بود که می گفت داشتید

حس می کردم تمام زحماتم به باد رفته.
شاید منطقی نبود و نباید تسلیم می شدم.

ولی خب منم بالاخره کم می‌آوردم.
خیلی آروم ماجرا رو براش تعریف کردم.

حرفام که تموم شد با تعجب گفت :
یعنی از پشت پنجره چیزی برداشته؟

_ بله.
_ چه عجیب!
آخه اون پشت کسی رفت و آمد نداره.
_ دقیقا نمی دونم چی بوده.

و داره چی کار می کنه.
ولی مطمئنم که حرف زد و یه چیزی هم برداشت.

_ اینکه میگید شنیدید که اون حرفو زده هم نشونه خیلی خوبیه..
و اینجوری میشه اثبات کرد که اون سالمه.

و تمام مدت خودش نمی خواست که حرف بزنه

نفسش رو فوت کرد بیرون.
_ ولی خب، باید مدرک داشته باشیم.

باز بادم خوابید.

آخه مدرک دوباره از کجا بیارم.
اگه دیگه حرف نمی زد چی؟

سرم رو انداختم پایین. سردرد بدی گرفته بودم.

دلم می خواست فقط برم خونه و خونم رو بندازم روی تختم.

_ ولی من مطمئنم یکی داره این وسط سنگ می ندازه آقای موسوی.

_ خب کی؟ به کسی مشکوک هستید؟

_ نمی دونم.
دیگه خودتون می دونید اگرم بخوام شک کنم به کیا شک می کنم.

ولی چه جوری ثابت کنم؟ مهم اینه.
لپ تاپ همش پیش خودم بوده.
کسی هم نیومده.

ولی خب، اینجا کلی آدم می ره میاد.
اصلا ممکنه چون سیستم ها به هم وصلن، کسی فیلم های اینجا رو پاک کرده

و واسه منم پریده.
_ وقتی داخل سیستم خودتون ذخیره کردید نمیشه این اتفاق بیفته

باید کسی شخصا به سیستم خودتون دسترسی داشته باشه که بتونه این کارو کنه

شاید هم هک شدین.
_ هک؟
_ بله. به راحتی لپ تاپ شما رو می تونن هک کنن و هر بلایی می خوان سر اطلاعات توش بیارن

یعنی ممکن بود؟
_ اینو جوری میشه ثابت کرد؟
_ باید برید شکایت کنید.

یا یه آدم کار کشته توی این زمینه پیدا کنید که قطعا کارشون غیر قانونیه

_ براتون ممکنه دردسر بشه.
_ اگه مراقب باشم چی؟

آخه اگه برم پیش پلیس ممکنه خیلی دوندگی داشته باشه.
اونوقت تایمی که بهم دادن تموم میشه

و من نمی تونم کارو تموم کنم.

به فکر فرو رفت.
یکم بعد گفت :
دارم میگم که خانم یاقوتیان
خیلی پر ریسکه

باید مراقب خودتون باشید.
بعد پول زیادی هم می خوان.
تازه اگر همچین آدمی پیدا کنید.

_ تلاشم رو می کنم.
شما هم اگر میشه پیگیر باشید.
ببینید دیروز یا امروز کسی سراغ دوربین ها رفته یا نه.

_ حتما. امیدوارم که اگه هست بتونیم طرف رو پیدا کنیم

_ ان‌شاءالله
****
با حالی زار برگشتم خونه. مامانم نبود.
برام یادداشت گذاشته بود که می ره خونه خالم.

از فرصت استفاده کردم و رفتم تا یکم بخوابم.
روی تخت دراز کشیدم.

لپ تاپ رو هم باز گذاشتم.
اصلا می دیدمش داغ دلم تازه می شد.

حالم خوب نبود. اصلا.
دلم گریه می خواست. دوست داشتم داد بزنم.

اونقدر تحت فشار بودم که حتی داشتم به انصراف هم فکر می کردم.

ولی نمی ذاشتم فکرام خیلی بال و پر بگیرن

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی

    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر شکل می‌گیرد. احساس و عشقی که می‌تواند مرهم برای زخم‌های

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان التهاب

    خلاصه رمان :     گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد…       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان راه سبز به صورت pdf کامل از مریم پیروند

        خلاصه رمان:   شیوا دختری که برای درس خوندن از جنوب به تهران اومده و چندوقتی رو مهمون خونه‌ی عمه‌اش شده… عمه‌ای که با سن کمش با مرد بزرگتر و پولدارتر از خودش ازدواج کرده که یه پسر بزرگ هم داره…. آرتا و شیوا دشمن های خونی همه‌ان تا جایی که شیوا به خاطر گندی که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع آغشته به خون به صورت pdf کامل از مهلا حامدی

            خلاصه رمان :   بهش میگن گورکن یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گل سرخ
دانلود رمان گل سرخ به صورت pdf کامل از زیبا سلیمانی

    خلاصه رمان گل سرخ :   ـ گلی!! صدایش مثل همیشه نبود. صدایش با من قهر بود و من مگر چند نفر بودم که ببینم و بشنوم و باز بمانم؟ شنیده‌ها را شنیده و دیده‌ها را دیده بودم؛ وقت رفتن بود. در را باز کردم و با اولین قدمم صدایش اینبار از زیر دندان‌های قفل شده‌اش به گوشم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کافه ترنج
دانلود رمان کافه ترنج به صورت pdf کامل از مینا کاوند

    خلاصه رمان کافه ترنج :   بخاطر یه رسم و رسوم قدیمی میخواستن منو به عقد پسرعموم دربیارن، واسه همین مجبور شدم پیشنهاد ازدواج برادر دوست صمیمیم رو قبول کنم با اینکه میدونستم بخاطر شرط پدرش میخواد باهام ازدواج کنه ولی چاره ای جز قبول کردنش نداشتم، وقتی عاشق هم شدیم اتفاقایی افتاد که       به

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Maaayaaa
Maaayaaa
2 سال قبل

این کار کار مازیاره آخه چه مشکلی تو با دلارام داری

nara
nara
پاسخ به  Maaayaaa
2 سال قبل

خدا لعنتش کنه ولی امیدوارم دلارام روحیشو از دست نده🥺

Maaayaaa
Maaayaaa
پاسخ به  nara
2 سال قبل

نه نمیده قوی هستش

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Maaayaaa
دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x