رمان سکوت تلخ پارت 50 - رمان دونی

 

 

 

 

چشم دزدید و هاکان با تامل نگاهش را از او گرفت

 

سوی سوفی برگشت و ادامه داد

 

– نگفتی خواهر فضوله …

 

– قهر کردین با هم؟

 

سوال سوفی بود

 

تمام دلیلی که به ذهنش میرسید همین بود .

 

هاکان که جوابش را نمیدهد روی نظرش پا فشاری میکند

 

– پس بگو

تازه عروس و داماد واسه هم رفتن تو قیافه…

 

مانلی همچنان سرش پایین بود

 

هاکان اما با اخم داشت خواهرش را تماشا میکرد

 

– شاید اگه تو شر رو کم کنی من و زنم زودتر آشتی کنیم!

 

لبهای سوفی به خنده کش می آید و با شیطنت می گوید

 

– میخوای از خواب پا نشده کارای بی ادبی کنی؟

خب حق داری منم بودم از خواب پا میشدم زنمو با اون شکل و شمایل میدیدم مزاحم رو از خونه‌میپروندم

 

هاکان تک ابرویی بالا میدهد

 

– همین که میدونی مزاحمی خوبه ، کی شرتو کم میکنی؟

 

سوفی حین خندیدنش می گوید

 

– طاقت نداریا داداش

خیله خب

الان میرم‌

فقط سریعتر اشتی کنید

ترجیحا حین اشتی کردنتون هم به عمه شدن من فکر کنید .

 

#پارت_صدوشصت‌وهشت

 

تمام ارزوی مانلی خفه شدن سوفی بود

 

چرا دهانش را نمی بست

 

کاش میتوانست یک لگد نثار دهانش کند

 

چرا مسخره بازی درمی آورد

 

او که بی نمک نبود

 

البته که تمام این تفاسیری که برای سوفی داشت از شدت حرص بود

 

اگرنه که رفتار سوفی بد نبود

 

کمی شیطنت پیاده کرده بود.

 

برخلاف هاکان او سوفی را بدرقه کرده بود

 

سوفی هم طی رفتنش از هم زدن دست برنداشته بود

 

مدام برایش مزه می ریخت

 

سفارش سفید و تپل بودن بچه را هم میکرد

 

تاکید هم داشت برای موهایش گزینه فر را انتخاب کنند

 

آخر بار هم پرسیده بود روز روشن خجالتشان نمیشود؟

 

حداقل تا شب صبر کنند که هوا تاریک شود بعد ..

 

رُسش را کشیده بود تا رضایت به رفتن داده بود .

 

در را می بندد

 

دستی به صورت گر گرفته و داغ خود میکشد

 

حالا چطور از پیش چشم هاکان میگذشت و به اتاقش می رفت؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 194

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بوی گندم
دانلود رمان بوی گندم جلد دوم pdf از لیلا مرادی

      رمان: بوی گندم جلد دوم   ژانر: عاشقانه_درام   نویسنده: لیلا مرادی   مقدمه حالا چند ماه از اون روزا میگذره، خوشبختی کوچیک گندم با یه اتفاقاتی تا مرز نابودی میره   تو این جلد هدف نویسنده اینه که به خواننده بفهمونه تو پستی بلندی‌های زندگی نباید شونه هم رو خالی کرد و خدای نکرده با رها

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طواف و عشق pdf از اکرم امیدوار

  خلاصه رمان :         داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی براش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه… ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تقاص یک رؤیا

    خلاصه رمان:   ابریشم دختر سرهنگ راد توسط گرگ بزرگترین خلافکار جنوب کشور دزدیده میشه و به عمارتش برده میشه درهان (گرگ) دلبسته ابریشمی میشه که دختر بزرگترین دشمنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه باورود ابریشم به عمارت گرگ رازهایی فاش میشه که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا
سارا
6 ماه قبل

اینطور که معلومه این رمان دلارای دومه وحورای سوم ،اینقدر کش دادن یه موضوع چیه آخه خب مگه ما مسخره تونیم فقط یه کلمه میگفتی سوفی سربسرش گذاشت واز خصوصیات بچه گفت اول تا آخرش شد نظر سوفی وای ک چقدرم زیاد بود چشم درد گرفتم تا تموم شد خخخ

خواننده رمان
خواننده رمان
6 ماه قبل

خب این پارت یه کم بهتر از پارت قبلی بود
ان‌شاءالله روند طولانی شدن پارت‌ها همینطوری افزایش پیدا کنه

Shiva
Shiva
6 ماه قبل

والا پسر ۱۶ ساله نیست با یه بار تصویر به فنا بره اینطور که معلومه نویسنده تیپ شخصیتی مردای بالای ۳۰ سال رو نمیشناسه که اینجوری تصویر کرده

نام نامدار
نام نامدار
6 ماه قبل
پاسخ به  Shiva

اونم هاکانی که شب و روز یکی جلوشه و مانلی اولین زنی نیست که جلوشه

Shiva
Shiva
6 ماه قبل
پاسخ به  نام نامدار

دقیقا

دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x