هم دانشگاهی جان پارت ۳۶

.

 

 

_ اونم خیلی داره اذیت میشه

همش تقصیر منه که اینطوری شد

محبوبه: مررررگ دلوین

یه بار گفتم بهت نگو

رامتین هرجا من باشم هست

هر جا نباشم هم نیست

پس خواهش میکنم لطفا دیگه اینطوری حرف نزن

احساس غریبی میکنم

از پشت ماسک لبخند عمیقی بهش زدم

چقدر مهربون بود و من میدونستم

چقدر کمک کننده بود..

خدایا شکرت به خاطر وجود محبوبه و بقیه ی بچها تو زندگیم

حالم از خودم به هم میخورد که اونا اینهمه مهربون بودن و من اینکاری کردم

اما اگر هر لحظه برمیگشتم به عقب بازم همونکارو میکردم که اون لحظه کرده بودم

خدایا منو نمی‌بینی؟!

ضجه هامو نمی بینی؟!

گریه هامو نمی‌بینی؟!

سختی هامو نمیبینی؟!

از همون بچگی میبایست سختی بکشم؟!

الآنم باید سختی بکشم؟!

مگه تو دوست داره بنده هات نیستی؟!

چرا الان منو نمی بینی؟!

قهری باهام؟!

چیکار کردم مگه؟!

کاری جز شکر تو انجام دادم؟!

شکستن دل آریا انقد تاوان داره؟!

اگه تاوان به این نمیگن پس به چی میگن؟!

چیکار کنمممممممممم؟؟؟!

قطرات اشک گوشمو نوازش میداد

جاری شدنشون صورتمو تو بغل میگرفت

دیدم تار شده بود و رامتین رو نمی دیدم

از موهای اشفته اش مشخص بود دیشبو نخوابیده امروزم کلشو سر پا بوده

خدایا منو ببخش

همیشه از اینکه دل یکی دیگه رو بشکنم بیزار بودم

ولی وقتی دل من داشت می‌شکست چییییی؟؟؟؟

آریا کجااااا بوددددد؟!

چیکار میکررررررد؟!

با حرص دندونامو رو هم فشار میدادم

دهنم نمی بایست بسته باشی اما بسته بودمش

دلم قدم زدن طولانی با نیکا رو میخواست

حرفای بچگونه اما مزه دارش

مهم تر از همه بغلش

**

اصلا دلم نمی‌خواست برم اتاق آریا

دلم نمیخواست ببینمش حتی

بره…

فقط خداکنه خدا صبری اندازه ی حضرت زینب بهم بده که بتونم آریا رو فراموش کنم

خدایا به امییید تووو

 

( بچها ببخشید گوشیمو گم کرده بودم الان پیداش کردم

تا پیدا کردم اومدم پارتمو گذاشتم))

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۰ / ۵. شمارش آرا ۰

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مرا به جرم عاشقی حد مرگ زدند pdf از صدیقه بهروان فر

  خلاصه رمان :       داستانی متفاوت از عشقی آتشین. عاشقانه‌ای که با شلاق خوردن داماد و بدنامی عروس شروع میشه. سید امیرعباس‌ فرخی، پسر جوون و به شدت مذهبیه که به خاطر حمایت از زینب، دختر حاج محمد مهدویان، محکوم به تحمل هشتاد ضربه شلاق و عقد زینب می شه. این اتفاق تاثیر منفی زیادی روی زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان افگار
دانلود رمان افگار جلد یک به صورت pdf کامل از ف -میری

  خلاصه: عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست رفته اش،دوباره پا در عمارت مجد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی

  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن‌. حالا اون جدا از کار و دستور، یه

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ژینو
دانلود رمان ژینو به صورت pdf کامل از هاله بخت یار

  خلاصه: یاحا، موزیسین و استاد موسیقی جذابیه که کاملا بی‌پروا و بدون ترس از حرف مردم زندگی می‌کنه و یه روز با دیدن ژینو، دانشجوی طراحی لباس جلوی دانشگاه، همه چی عوض میشه… یاحا هر شب خواب ژینو و خودش رو می‌بینه در حالی که فضای خوابش انگار زمان قاجاره و همه چی به یه کابوس وحشتناک ختم میشه!حتی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکبار نگاهم کن pdf از baran_amad

  خلاصه رمان : جلد اول     در مورد دختری ۱۵ ساله است به نام ترنج که شیفته دوست برادرش ارشیا میشه اما ارشیا اصلا اونو جز ادم ها حساب نمیکنه … پایان خوش.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز ۰ / ۵. شمارش آرا ۰

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آفرودیته pdf از زهرا ارجمندنیا

  خلاصه رمان :     داستان در لوکیشن اسپانیاست. عشقی آتشین بین مرد ایرانی تبار و دختری اسپانیایی. آرون نیکزاد، مربی رشته ی تخصصی تیر و کمان، از تیم ملی ایران جدا شده و با مهاجرت به شهر بارسلون، مربی دختری به اسم دیانا می شود… دیانا یک دختر اسپانیایی اصیل است، با شیطنت هایی خاص و البته، کمی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ثنا
ثنا
2 سال قبل

یه خواهش دارم از کسانی که کامنتهای منفی میزارن ببینید یه نویسنده وقتی می نویسه یعنی یه مقصد و منظوری داره تو ذهنش که می خواد برسونه و درست هرکسی حق نظر دادن داره اما خوب نیست وقتی نویسنده ای انقدر پشتکار داره شما بیایین زرتی یه کامنت منفی بدین بهش با تشکر از نویسنده

ثنا
ثنا
پاسخ به  Delvin
2 سال قبل

خدا نکنه خوشگلم واقعا من دوست دارم قلمتون رو 🥰❤️😍

N0face
N0face
پاسخ به  Delvin
2 سال قبل

سلام میخوام داستانم رو تو سایت بذارم امکانش هست راهنماییم کنی؟
ممنون میشم❤️

neda
neda
پاسخ به  N0face
2 سال قبل

سلام عزیزم..
ادمین فعلا قبول نمیکنه…
بازم کامنت رو میخونن دیگ.

بی تام
بی تام
2 سال قبل

خیلی بی مزه و لوسش کردی زود

سپیده
سپیده
2 سال قبل

اشکال نداره گلم
مثل همیشه رمانت عالی

ادا
ادا
2 سال قبل

دستت درد نکنه عزیزم ما الان بیشتر داریم حرص دلارای رو میزنین که هنوز ترسیده به دستمون

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x