چشمانے غرق בر عسل. پارت پنجم - رمان دونی

چشمانے غرق בر عسل. پارت پنجم

لیوان چایی رو روی میز گذاشتم

با چشمای پر شده به عکس ابا و مامان نسرین نگاه کردم….

 

که صدای در بلند شد….

قاب عکس رو پشت به تصویر روی میز خوابوندم

_بفرمایید!

در باز شد و دلبر خانم آمد داخل

دلبر:اجازه هست؟

از جام بلند شدم و گفتم

_بله بفرمایید

آمد و نشست روی مبل کنار پنجره

منم نشستم کنارش

دلبر: واقعا خوشگلی!

سرمو انداختم پایین و لبخند کوچیکی زدم

_شما لطف دارید دلبر خانم

دلبر:بگو بهم مامان تو جای گمشده منی……

••••••••••••••••••••••••••••••••••

•کارن•

خسته روی تخت دراز کشیدم

نفس عمیقی کشیدم

که عطر شیرینی هوش از سرم برد

زیر چشمی نگاهش کردم

ابرو های دخترونه…..موهای لختش….صورت معصومش…

تو این یک ماه

منوچهر نیومد سراغش

عجب پدر نمونه ای!

فقد جهان تا پنج روز پیش میومد جلوی در عمارت….

کشیدمش توی بغلم…

عطرشو عمیق بو کشیدم

داشت چشمام گرم خواب میشد…

که قطره اشکی چکید روی سینه لختم….

با ابرو های بالا رفته چشامو باز کردم…

به صورت رنگ پریدش توی خواب نگاه کردم…..

از خودم جداش کردم….

ناله میکرد…

کمک میخواست

صداش زدم

+جانان!جانان! جانان بلند شو

تکونش دادم

صداش زدم….

چشاش و باز کرد ….و شروع کرد به نفس نفس زدن

چشای عسلیش در عرض دو ثانیه پر شد….

خودشو توی بغلم جا کرد….

شروع کرد به گریه کردن…

کمرشو لمس کردم و بیخ گوشش آروم زمزمه کردم!

+هیش چیزی نیست خواب دیدی!آروم آروم ….

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان قاصدک های سپید به صورت pdf کامل از حمیده منتظری

    خلاصه رمان:   رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر میندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم میزنه. پدرش تصمیم میگیره که پول توجیبی اون رو قطع بکنه و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سیطره ستارگان به صورت pdf کامل از فاطمه حداد

          خلاصه رمان :   نور چشمامو زد و پلکهام به هم خورد.اخ!!!از درد دوباره چشمامو بستم. لعنت به هر چی شب بیداریه بالخره یه روز در اثر این شب بیداری ها کور میشم. صدای مامانم توی گوشم پیچید – پسرم تو بالخره یه روز کور میشی دیر و زود داره سوخت و سوز نداره .

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان راز ماه

    خلاصه رمان:         دختری دورگه ایرانی_آمریکایی به اسم مهتا که در یک رستوران در آمریکا گارسونه. زندگی عادی و روزمره خودشو میگذرونه. تا اینکه سر و کله ی یه مرد زخمی تو رستوران پیدا میشه و مهتا بهش کمک میکنه. ورود این مرد به زندگی مهتا و اتفاقای عجیب غریبی که برای این مرد اتفاق

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه
دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه

  دانلود رمان گلوگاه به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه خلاصه رمان:   از گلوی من بغضی خفه بیرون می زند… از دست های تو ، روی گلوی من دردی کهنه… گلوگاه سد نفس های من است… و پناه تو چاره این درد… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار
دانلود رمان قرار ما پشت شالیزار به صورت pdf کامل از فرناز نخعی

    خلاصه رمان قرار ما پشت شالیزار :   تابان دخت با ناپدید شدن مادر و نامزدش متوجه میشه نامزدش بصورت غیابی طلاقش داده و در این بین عموش و برادر بزرگترش که قیم اون هستند تابان را مجبور به ازدواج با بهادر پسر عموش میکنند چند روز قبل از ازدواج تابان با پیدا کردن نامه ای رمزالود از

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مبینا۰
مبینا۰
1 سال قبل

چرا این مرده ک تو عکس رمانه تو رخت خواب ساعت داره؟!!؟!؟!؟؟!

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط مبینا۰
مبینا۰
مبینا۰
پاسخ به  Maedeh
1 سال قبل

شاید😂

مهتاب
مهتاب
1 سال قبل

خداوکیلی خسته نباشی نویسنده
بعد چند ماه با این پارتی که دادی ۱ ساعت داشتم میخوندمش

علوی
علوی
1 سال قبل

ممنون
بعد از مدتها دلمون تنگ شده بود

علوی
علوی
پاسخ به  Maedeh
1 سال قبل

عزیزم، می‌دونم قصد طعنه نداشتم.
کار منم با اینترنته و مدت‌هاست درگیر هستم. گاهی برای ارسال یک فایل مجبورم چندین بار شبکه عوض کنم که از پس ارسالش بر بیام.
بازم ممنونم که داستانی که داری نقل می‌کنی رو با ما به اشتراک می‌ذاری. بقیه رو نمی‌دونم ولی فکر من یکی که درگیر ماجراهای احتمالی رمانت شده از الان

𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
پاسخ به  Maedeh
1 سال قبل

به به چطوری کجا بودی؟ نبودی

الہہ افشاری
الہہ افشاری
1 سال قبل

خسته نباشی دلاور بعد چند وقت خسته شدم تمومی نداشت آنقدر زیاد بود

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x