دانلود رمان - رمان دونی

جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 44

      نمیدونه بعضی شبا سرشو میذاره رو میز تراس و اشک میریزه به خاطرشون نه؟ شایدم براش فقط مهم که تو رفاه و ثروت دست و پا بزنه…..   _بچه ی شماس و خودتون بیشتر میشناسیدش……اگرم اینبار خواست بیاد دیگه جلوشو نمیگیرم…..اصلا بیاد ببینه مادر و خواهر برادرش

ادامه مطلب »
رمان برای من برقص
رمان برای من برقص

رمان برای من برقص پارت ۱۶

وقتی به خانه رسیدند هونر چمدان را کنار در گذاشت و همانجا وسط هال دستهایش را برای نیلوفر باز کرد. _بیا ببینم توی فرودگاه نتونستم طوری که میخوام بغلت کنم   نیلوفر به سویش پرواز کرد و طوری در آغوش هم فرو رفتند که تپش قلب یکدیگر را حس می‌کردند.

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 74

    چند روزی از ماندنم در زیرزمین میگذشت. عامر هر چند ساعت یک بار برایم غذا و خوردنی و دارو میاورد و هر وقت به سرویس احتیاج پیدا میکردم با کوبیدن به در میفهمید و سراغم می آمد.   از آن تخت گرم و نرم به زمین سیمانی و

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 365

            دیگر قباد را تا دو هفته ندیدم، فقط میدانستم که کیمیا برای گرفتن نیاز می‌آمد. آن هم فقط برای اینکه قباد دلتنگ دخترش میشد، گویا طور بدی دلخورش کرده بودم. حتی خودم کمی عذاب وجدان داشتم اما خب، درک حال من برایش سخت بود؟

ادامه مطلب »
رمان برای من برقص
رمان برای من برقص

رمان برای من برقص پارت ۱۵ (هدیه)

در نمایشگاه گل آمستردام، گل‌ها مدام نیلوفر را به یاد هونر آوردند و در پایان روز وقتی به هتلش رفت برای او نوشت _انقدر ظریفی که مثل لغتنامۀ گل‌ها هستی و اینجا هر گلی تو رو یادم میاره در طول روز عکس‌های زیادی از نمایشگاه و گل‌های فوق‌العاده زیبا برای

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان ماهاراجه به صورت pdf کامل از مهتاب ر

      خلاصه رمان:   گیلدا دختر به شدت زیبا و جذاب که خانوادشو از دست داده و پیش داداشش زندگی میکنه یه روز که داداشش به ماموریت رفته زنداداشش اونو به یه نفر میفروشه تا اونو با خودش به هند ببره و اونجا پرستار ماهاراجه مردی فلج بشه…

ادامه مطلب »
رمان برای من برقص
رمان برای من برقص

رمان برای من برقص پارت ۱۴

عبدی پشت میزش نشست، نگاه مشکوکی به لپ‌تاپش انداخت و به حرفهایش با مردها ادامه داد. از وارد کردن مواد اولیه و گران شدن قیمتش حرف می‌زدند و هونر و نیلوفر بدون حرکت سینه به سینه‌ی هم پشت پرده ایستاده بودند. نیلوفر حتی به راحتی نفس هم نمی‌کشید و می‌ترسید

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 364

            _ میخوای بگی هیچوقت نمیبخشیش؟   سینه‌ام را به داخل لباس برگرداندم و نیاز را روی تخت میان دو بالش خواباندم. چهار دست و پا راه رفتنش اختیار اینکه ازاد بگذارمش را از من میگرفت.   _ بحث بخشش نیست کیمیا، ببخشمش هم…نمیتونم با

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 43

      _حقیقتش گفتم شما فقط آمار پدرتو میخوای بقیه ش به ما ربطی نداره…..اینارم اون کامی دهن لق یه بند ردیف کرد منم به شما گفتم   _یعنی الان نمیدونی کجان؟   _نه دیگه…..   _شماره ی اون پسرورو برام بفرست…..   _چشم آقا…..   گوشی و قطع

ادامه مطلب »
رمان برای من برقص

رمان برای من برقص پارت ۱۳

هونر با لبخند گرمی گفت _بکن   دستها و بازوهای ظریفش را دور بدن و بازوهای مردانه‌ی هونر پیچید و وقتی گرمای سینه‌شان به همدیگر سرایت کرد دختر سرش را روی شانه‌ی او گذاشت و گفت _چقدر خوب و خاص هستی. هیچ‌کس تابحال هدیه‌ای بهم نداده بود که روحم رو

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 73

    بدون هیچ حرکتی در همان حالت ماندم. اوضاعم اسفناک بود و بدبختی در چهره ام بیداد میکرد.   اشک و آب بینی ام روی تمام صورتم خشک شده بود و تمام تنم از یک جا ماندن زق زق میکرد.   با روشن شدن لامپ غیر ارادی پلک هایم

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان خانوم خلافکار من به صورت pdf کامل از مبینا و ریحانه آصفی

    خلاصه رمان :   داستان راجب پسریه که سن زیادی داره؛ با خیلی از مردم ارتباط داشته اما تاحالا دلبسته کسی نشده و عشق رو تجربه نکرده. به خاطر گذشته تلخش و زجرهایی که پدرش کشیده به سمت راه پر پیچ و خمِ انتقام قدم برمی‌داره. در کوچه

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها