جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 22

        دیدن برق تحسین توی چشمان خانواده ام، وجودم را پر از شعف کرد.   حاج یوسف، آقاجان، عمورضا و بقیه با دیدنم لبخندشان پهن تر می شد و مهربانی نگاهشان مرا به اوج می رساند.   نگاهی به دورتا دور کافه انداختم و با دیدن ان

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 174

    نگاه خیس سراب ناباور شد. چه در دل مردش می‌گذشت و او بی خبر بود.   سرش را تند و تند به چپ و راست تکان داد و دست روی گونه ی حامی گذاشت.   _ نه… نه… هیچی تقصیر تو نبود حامی…   حامی نفسی گرفته و

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان قاصدک های سپید به صورت pdf کامل از حمیده منتظری

    خلاصه رمان:   رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر میندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم میزنه. پدرش

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده

    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای

ادامه مطلب »
رمان گلادیاتور
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 300

        در حالی که نگاهش را از او می گرفت و به سینی بزرگ درون دستش می داد ، آب دهانش را پایین فرستاد و گوشه زبانش را گزید .       این ضربان قلب بالا رفته ………….. این نفس های به لرز افتاده ………… این

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 161

      دستشو روی دستم گذاشت.   _ فکر کردی هامین از اول اینقدر ناامید بود؟ بچمم روزها و ماه‌ها و تمام یک سال اول دنبال درمان بود. اما هربار به جای پیشرفت بااین جمله رو به رو می‌شدیم.   نگاشو به میز دوخت.   _ شمارش اینکه چقدر

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 273

            آب دهانم را قورت دادم و نفس عمیقی کشیدم:   _ نپرس…منو برسون، برسون هتل…   متعجب‌تر شد:   _ هتل چرااا آخه؟ نریم روستا؟ همش دو ساعته؟   اشک از چشمانم جاری بود و من عصبی‌تر از آن بودم که بخواهم با اهالی

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 2

    یک ثانیه هم طول نکشید تا پشیمانی و ندامت تنم را در آغوش بگیرد. با خجالت لب گزیده و سرم را سمت پنجره چرخاندم.   احتمال میدادم حرفم به اوی عزب مانده بر بخورد و ترکش های عصبانیتش دامنم را بگیرد.   اما چند دقیقه ای میانمان به

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 313

    با کف دستش روی بازوم رو نوازش کرد و اون هم با لحنی پر از ارامش لب زد: -ممنون..   -برای چی؟..   روی موهام رو بوسید و سرش رو خم کرد و تو گوشم پچ پچ کرد: -برای اینکه قبول کردی با مامان حرف بزنم..قول میدم هیچوقت

ادامه مطلب »
آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 71

        صورت هر دویشان خیس از اشک بود!     -چه خبره اینجا؟ چیکار دارید می‌کنید شما؟!     صدای پر از جدیتش باعث شد با سرعت از هم فاصله بگیرند و وقتی اخم های درهمش را دیدند، ماهین لوس شده بیشتر زیر گریه زد و مایا

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 21

      نگاه خیره اش توی چشمانم نشست و مردمک هایش لرزیدند. خنده ام گرفت اما باز هم دست از کرم ریختن برنداشتم.     صورتش چنان سرخ شد که با پوست برنزه اش بیشتر به کبودی می زد… سرش را کج کرد و چشم بست. داشت خودش را

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار

          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان

دانلود رمان عاصی

    خلاصه رمان:         در انتهای خیابان نشسته ام … چتری از الیاف انتظار بر سر کشیده ام و … در

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان نیلوفر آبی

    خلاصه رمان:     از اغوش یه هیولابه اغوش یه قاتل افتادم..قاتلی که فقط با خشونت اشناست وقتی الوده به دست های یه

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان خلسه

    خلاصه رمان:       “خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد

ادامه مطلب »
دسته‌ها