جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 33

        نفس های کشدار مرد نشان از حال خرابش داشت و مکثش پای قولی بود که به ستاره خانوم داده وگرنه همین امشب دخترک را به زیر خودش می کشید.     ولی در برابر این فتنه مقاومت سخت بود. دل به دلش داد. -مثلا چطوری می

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 164

    بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم از اتاق فرار کردم.   به هامین که اسممو صدا می‌زد هم اصلا اهمیت ندادم.   از پله ها بالا رفتم و وارد اتاق شدم.   درو که بستم تونستم یه نفس عمیق بکشم.   دستمو روی گونه‌های داغم گذاشتم.   یکم

ادامه مطلب »
آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 83

        -گ..گفتم که اشکالی نداره. من بهتون حق می‌دم امیدوارم خواهر‌زاده‌تون هم خوبشخت بشه و زندگی خوبی داشته باشه. من یعنی ما می‌ریم حتماً چیزی هم تا مهلتمون نمونده فقط تا… تا اون موقع که می‌تونیم بمونیم درسته؟ چون باید جا پیدا کنم و…     صورتش

ادامه مطلب »
سکوت تلخ
رمان سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 64

      حین آنکه قزن سوتین را می انداخت خطاب به اویی که لرز کرده بود زمزمه میکند   – نترس … سایزت دلخواه‌ من نیست که بخواد تحریکم کنه …   از عصبانیت مانلی و تلاشش برای کنار کشیدن خود لبخندی میزند   – هیش ، آروم بگیر

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 287

            ناچار جلو رفتم و قبل انکه قباد ضربه‌ی بعدی را نثار محمد کند بازویش را چنگ زدم:   _ نکن قباد…نکن قسمت میدم نکن!   به یکباره به سمتم برگشت و چشمان سرخ از خشمش را به من دوخت و دستش برای زدن بالا

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 12

    «عامر»   تصویر آن نگاه مبهوت و ناباور لحظه ای از مقابل چشمانم کنار نمیرفت. گوشی ای که از کنار گوشش سُر خورد و بی هوا بلند شدنش… صدای مهیب افتادن صندلی و محو شدن یکباره ی عماد…   باوان، دخترک ساده و بی تجربه… تمام آن رفتارها

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 181

    _ حالا میخواین چیکار کنین؟   رسا با استرس پرسیده بود و یاشا دست میان موهایش برد. کمی کشیدشان و به مغزش فشار آورد اما هویت اسم و رسم واقعی راغب یادش نیامد.   _ فهمیدم کیه ولی اسمش یادم نمیاد. تو میتونی به کسایی که سر اون

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 324

    سوگل به مبل دو نفره اشاره کرد و گفت: -بشین عزیزم..خوش اومدی..   تشکر کردم و روی مبل نشستم و نفس رو هم روی پاهام گذاشتم…   نگاهم رو چرخوندم و وقتی فاطمه خانم رو ندیدم گفتم: -خاله کجاست؟..   عسل لبخندی زد و گفت: -تو اتاق استراحت

ادامه مطلب »
دانلود رمان والادگر نیستی
رمان

دانلود رمان والادگر نیستی به صورت pdf کامل از سودا ترک

      خلاصه رمان والادگر نیستی : ماجرای داستان حول شخصیت والادگر، مردی مرموز و پیچیده، به نام مهرسام آشوری می‌چرخد. او که به خاطر گذشته‌ای تلخ و پر از کینه، به مردی بی‌رحم و انتقام‌جو تبدیل شده، در جستجوی عدالت و آرامش برای خانواده‌اش است. اما وقتی که

ادامه مطلب »
رمان شاه خشت
رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 106

      این میان فکر زمین‌های پسته را نکرده بودم!   به عامری سپردم، یک وجب از آن زمین‌ها را به کسی نمی‌دادم، ولو این‌که برایم حکم حبس ببرند!   _ جناب جهان‌بخش، اون زمینا خیلی هم…   به میان کلامش پریدم:   _ خیر، همون که گفتم، زمین‌ها

ادامه مطلب »
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش
رمان

دانلود رمان اتاق خواب های خاموش به صورت pdf کامل از مهرنوش صفایی

        خلاصه رمان اتاق خواب های خاموش :   حوری مقابل آیینه ایستاده بود و به خودش در آیینه نگاه می‌کرد. چهره‌اش زیر آن تاج با شکوه و آن تور زیبا، تجلی شکوهمندی از زیبایی و جوانی بود.   یک قدم رو به عقب برداشت و یکبار دیگر

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 32

        ایرج خان تنها خیره نگاهش کرد و حرفی نزد… پارسا خان که شاهد حرف هایشان بود، گفت: به نظرم درخواست منصفانه ایه ایرج خان…؟!     ایرج خان سر تکان داد. -قبوله ولی کوچکترین مشکلی نباید پیش بیاد…؟!   امیریل دوست داشت گردن مرد را بشکند

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان

دانلود رمان ضد نور

    خلاصه رمان :         باده دختری که عضو یه گروهه… یه گروه که کارشون پاتک زدن به اموال باد آورده

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان خطاکار

    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان جانان

    خلاصه رمان :     جانان دختریه که در تصادفی در سن 17 سالگی به شدت مجروح می شه و صورتش را از

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان بغض پاییز

    خلاصه رمان :     پسرك دل بست به تيله هاى آبى چشمانش… دلش لرزيد و ويران شد. دخترك روحش ميان قبرستان دفن

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان تبسم تلخ

    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره

ادامه مطلب »
دسته‌ها