تا سوار ماشین شدن هم پشت سرم آمد، قدمی دور نمیشد و دستش هم به تنم نمیخورد، انگار فهمیده باشد بدم می‌آید.

 

قبل از آنکه به ماشین برسم، خودش جلوتر رفت و در را باز کرد، خیره و بی انعطاف نگاهش کردم، منتظر اشاره کرد سوار شوم اما من از دنده‌ی لج خارج نمیشدم.

 

در عقب را خودم باز کردم و به ارامی نشستم:

 

_ حورا عقب تنگه اذیت میشی! جلو بازتره، از من بدت میاد و خوشت نمیاد کنارت باشم حداقل به بچه‌ رحم کن!

 

از کی تا بحال برای بچه‌ای که شک داشت برای خودش باشد یا نه دل میسوزاند؟ مردک بی خاصیت!

 

در را محکم بستم و منتظر ماندم، در نهایت مقابل لجبازی من کوتاه آمد و پشت فرمان نشست، به راه افتاد و تا رفتن به روستا دو ساعت راه را سعی کردم بخوابم.

 

سکوت بود و گهگاهی صدای موزیک آرام و بی کلام اتاقک ماشین را پر میکرد.

بوی عطر تنش، حس گرم حضورش، احمق بودم که هنوز به این‌ها واکنش میدادم.

 

احمق بودم که هنوزم دوستش داشتم، فکر میکردم کنار آمدن با همه چیزش، می‌تواند همه چیز را درست کند…

آن که گند زد خود بودم، و خود کرده را تدبیر نیست!

 

سرم را به شیشه تکیه دادم و خیره‌اش شدم، آینه را روی من تنظیم کرده بود اما در تاریکی شب چیز زیادی مشخص نبود که بخواهد نگاهم کند، در عوض من به موهایی که شقیقه‌هایش جوگندمی شده بود، نیم رخم اخم آلود و آن استخوان کشیده‌ی بینی‌اش خیره شدم.

 

هنوز هم به چشم من جذابترین مرد دنیا مینمود، انگار چشمانم هنوز از عشق کور بود، اما تلفیقی از عشق و نفرت دیگر فایده نداشت. رو گرفتم و به بیرون چشم دوختم، دیگر هیچ چیز مثل قبل نمیشد…

 

درواقع نمی‌خواستم که بشود، قبل مگر چه داشت؟ جز تحقیر، توهین، ناسزا، تهمت و خرد شدن دوباره‌ی ذرات عزت نفسی که به زور جمع کرده بودم…

 

پس ای کاش هیچگاه مثل قبل نشود…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۲ / ۵. شمارش آرا ۱۶۴

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی

  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا هم ازش نا امید شده به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان والادگر نیستی
دانلود رمان والادگر نیستی به صورت pdf کامل از سودا ترک

      خلاصه رمان والادگر نیستی : ماجرای داستان حول شخصیت والادگر، مردی مرموز و پیچیده، به نام مهرسام آشوری می‌چرخد. او که به خاطر گذشته‌ای تلخ و پر از کینه، به مردی بی‌رحم و انتقام‌جو تبدیل شده، در جستجوی عدالت و آرامش برای خانواده‌اش است. اما وقتی که عشق در دل تاریکی و انتقام جوانه می‌زند، همه چیز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اوج لذت
دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته که نباید ، اتفاقی که زندگی پروا رو زیر رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری

  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را بگیرد و مبارزه اش را از همون ابتدای ورود به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم

  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه میزنم و !از عشق قدرت سالوادرو داستان دختریست که به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو همیشه بودی pdf از رؤیا قاسمی

  خلاصه رمان :     مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادرشوهرش ازدواج می کند؛ برادرشوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد،

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جیگر خون شده ی یک خواننده
جیگر خون شده ی یک خواننده
10 روز قبل

الان ک دقت میکنم قلم نویسنده چقدر چرته چقد هنوز دلم برای این مرد میرود؟انگار ی بچه پنج ساله نوشته

Baran
Baran
11 روز قبل

مردشور این رمان مضخرفت رو ببرن . وای خدایا خیره به بینی کشیده اش شد و هنوز هم عاشقش بود و نمیتواند کسی را جای او بگذارد اما از او متنفر هم هست اما وقتی در بغلش است گر میگیرد . خداوکیلی .پارت که نمیدی هیچ ما رو هم اسکل فرض کردی پارتی چرت و پرت تر از قبلی میدی یا تمومش کن یا دیگه ادامه نده این داستان مضخرفو

ستاره
ستاره
پاسخ به  Baran
10 روز قبل
  1. خوشت نمیاد میتونی دنبال نکنی رمانو الکی حس منفی میدی به طرف
Baran
Baran
پاسخ به  ستاره
10 روز قبل

فعلا که همه اعتراض دارن نسبت به قلم نویسنده و متنی که بیشتر به داستان قبل خواب بچه های سه ساله شباهت داره تا یه مثلا رمان .

آخرین ویرایش 10 روز قبل توسط sepideh izadi
admin
مدیر
12 روز قبل

فعلا اینترنت ایرانسل اختلال داره از سایر نت ها استفاده کن

خسته
خسته
12 روز قبل
در انتظار تایید

چرا سایت اینجوری شده؟ من پارتهای ۳۰۲ به بعد رو نمیتونم ببینم باز نمیشه سایت رماندونی مشکل داره. چیکار باید بکنم؟

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x