بی توجه به جیغ های عسل تماس را قطع کرد و خونسرد خندید
حوله دور کمرش را باز کرد و برهنه سمت اینه رفت که صدای ریز دخترانه ای از جا پراندش :
_ من … من امشب … یعنی اگر بخوای من میتونم…
مات به دختر روبه رویش خیره شد
تک دختر حاج فرهمند بود
دلارای فرهمند!
بی توجه به برهنگیاش خم شد و حوله را از روی زمین برداشت :
_ حاجی به دخترش یاد نداده در نزده نیاد تو اتاق؟
خونسرد جلو رفت
دخترک تونیک و شلوار جذبی به تن داشت و شالی نپوشیده بود
با تمسخر دستش را زیر چانه کوچک دختر انداخت و سرش را بلند کرد :
_ کشف حجاب کردی دخترحاجی!
دلارای از این نزدیکی لرزید و الپ ارسلان خندید :
_ آوازهی من به گوشت نرسیده که پا شدی تنهایی اومدی اینجا؟! از بزرگترت میپرسیدی میگفت از پشه ماده هم نمیگذرم!
دلارای از خجالت قرمز شد
اشاره ی ارسلان به حرف مادر دلارای در فرودگاه بود
نمی دانست چطور به گوش ارسلان رسیده ست
ارسلان بی اعتنا سمت کمد رفت و همانطور که لباس زیرش را بیرون میآورد سر تکان داد:
_ کارت چیه؟ مامان جونت بفهمه پیش من بودی تا نبره چکت کنن و گواهی سلامت بدن خیالش راحت نمیشه!
کم مانده بود دلارای به گریه بیفتد
زانوهایش میلرزید و از شدت خجالت و شرم سرخ شده بود
الپ ارسلان خندید
بدون خجالت پشت به دلارای ایستاد و حوله را باز کرد
لباس زیرش را پوشید و مقابل دلارای که از گونه هایش حرارت بیرون میزد ایستاد :
_ داری وقتمو میگیری دخترکوچولو
دلارای شهامتش را جمع کرد :
_ من … من ناخواسته حرفات رو پشت تلفن شنیدم
ارسلان ابرو بالا انداخت و انگشت اشاره اش را روی گونه دختر ریزاندام روبه رویش کشید :
_ ناخواسته؟!
انگشتش را سمت لبهایش کشاند
دلارای اب دهنش را فرو داد :
_ امشب … امشب تنهایی
انگشت ارسلان روی گلوی دخترک سر خورد :
_ خب؟!
دلارای نفس عمیقی کشید :
_ من دوست دارم!
ارسلان بی اعتنا انگشتش را به سمت بالا تنه دلارای فرستاد :
_ سایزت چنده؟
دلارای به معنای واقعی وا رفت :
_ چ…چی؟!
ارسلان بی حوصله سر تکان داد :
_ بیخیال … بعدش؟
دلارای اب دهنش را فرو داد :
_ من امشب میمونم! هرجور که تو بخوای
ابروهای ارسلان بالا پرید و بعد صدای خنده اش بلند شد
دلارای بهت زده نگاهش کرد
به چه میخندید؟!
الپ ارسلان خیره اش شد
نگاهش پر از سرگرمی و لذت بود :
_ دخترحاجی پیشنهاد شب موندن میده؟! وقتی از ایران رفتم وضع انقدر خراب نبود! از چندسالگی شروع کردی شما؟
فقط میتونم بگم متاسفم….واقعا ناراحتم برای دخترایی که تا این حد ساده ان و به راحتی ضربه میخورن 😪
خیلی خوبه ولی سانسور نکنین بعد هم اینکه به صورت گفتاری رمان رو ادامه بدید مرسی 🙂
سانسور نکن لطفا جذاب تر میشه مرسی♥️🥰🥰🥰🥰
میشه پارت بیشتری بزاری🙁
خیلی خوبه قسمت های سکسی هم قاطی ش کن
موافقم جذاب تر میشه🤤
توروخدا پارت بیشتر بگذار خسته کننده میشه رمانت
میشه اسم چند تا رمان سکسی بگید ممنون
بجاش بگید رمان بزرگسال
میگم سکسی حرفیه
نه قربونت هر کدوم که راحتی بگو😉😂
😂😐نشی
جر من گذاشنتمناشناس توعمگذاشتی ناشناس😂😂
عمویم نباش🤣
خودندمش 😂🥂
ای ژوووون😂😃