دیگر طاقت نیاورد
آرام جلو رفت و سرد پرسید
_ حالش چطوره؟
دلارای از جا پرید و هاوژین به دنبال صدایش چشم گرداند
_ کی اومدی؟
او هم مثل خودش خشک پرسیده بود!
_ الان ، کی باید میومدم؟
دلارای بی آنکه نگاهش کند به سردی جواب داد
_ تبش تازه قطع شده ولی نصفه شب دوباره داغ میشه
ارسلان پوزخند زد و بچه را از میان دستانش بیرون کشید
_ تو این مدت پزشکی خوندی خانم دکتر؟
هاوژین غرولند کنان سمت مادرش برگشت و دلارای پوزخند زد
_ نخیر ، تو این مدت مادری کردم!
البته هم مادری ، هم پدری
بچه با لب های برگشته دستش را سمت دلارای دراز کرد
_ ماما
دلارای خواست در آغوشش بگیرد که آلپارسلان با اخم بچه را عقب کشید
هاوژین زیر گریه زد و دلارای غرید
_ چرا اذیتش میکنی؟
کوری نمیبینی مریضه؟
ابروی راست آلپارسلان بالا پرید
_ زبونت دراز شده دخترحاجی
_ نمیشناست ، غریبی میکنه
ارسلان چشم غره رفت و بچه را بغل دلارای برگرداند
هاوژین که ادای گریه کردن در می آورد به سرعت آرام شد
_ من دهن اونی که باعث شده بچم بغل من غریبی کنه رو سرویس میکنم
دلارای بچه را روی تخت خواباند و به تراس اشاره زد
_ خوبه ، پس برو بیرون دهن خودتو سرویس کن
بچه رو میخوام بخوابونم
ارسلان دستش را در جیب شلوارش فرو برد و با پوزخند سر تکان داد
_ بتازون دخترحاجی
تا بچم مریضه و وابستته بتازون
نوبت منم میرسه
دلارای بی اهمیت سری برایش تکان داد و او با اخم به وسایل روی تخت اشاره زد
_ اینا چیه؟
جمعشون کن
دلارای زیرلب جواب داد
_ لوازم بچه ، دارم جمع میکنم بریم اتاق خودمون
آلپارسلان سیگاری از جیب کتش بیرون اورد
_ بچهی من جایی میمونه که خودم هستم
تو ناراحتی هری
دلارای دندان روی هم سایید
_ صبح ولی یکی دیگه ناراحت بود و اومد تا ازم بخواد بیام این اتاق
راسته میگن وی ای پی ۵۰۰ تا پارت جلوتره؟؟؟
نگووووو 😩 😩 😩 😰 😰 😰 😰 😱 😱 😱 😱 😱 😱
۵۰۰ تا پارت داده باشه که میمیره نویسنده😂😂😂😂از این توقع ها نداشته باشین ازش
یکی از ارزوهام اینه بیام اینجا ببینم ۵ ۶ تا پارت گذاشتی اسم اخری هم هست پارت اخر …..🥲
🥲 😭 😭 😭
این نویسنده نمیتونه این رمانو تموم کنه داره ی رمان دیگه هم مینویسه الحق که گاو جلو این کم میاره
دانشجوهای سایت روزتون مبارک🤪🤪🤪🤪🤪❤
نویسنده هم اگه دانشجوعه امیدوارم تو این روز فرخنده پریودی درجه چهار بگیره دلمون خنک شه🤣
البته اگه دختره
اگرم پسره که باباش مچشو بگیره دلمون خنک تر شه🤪🤣
چه خوب که دوباره اواتار قبلی روگذاشتن
تصور من از دلارای همینه
بیشعور ترین نویسنده ای اخه، این چه وضعشه لطفا مدیر سایت رسیدگی کنه ، یماه یماه پارت میزاره اونم پارتای کوتاه ، حتما الانم با خوندن کامنتای منو دوستان میخندی ب ریشمون حقمونم هس وگرنه رمان نویسنده بی مسئولیتی مثل تو ارزش خوندن نداره ، این کارتم یجور حق الناسه روز قیامت جواب گو باشی الهی
دقیقا البته وقتی به خدا اعتقادی نداشته باشه دیگه فرقی نمیکنه بخواهد حق بقیه پایمال کنه یا نه
بلاخره یه روزی این همه معطلی و اذیت شدن ما رو اون دنیا پس میده
سلام رمانت خیلی قشنگه ولی اگه یکم بیشتر پارت گزاری کنی ممنونت میشیم
دلم خنک شد از اینکه حال ارسلانو گرفت
بعد ۳،۴ ماه اومدم فقط ۱۰ پارت گذاشته ولی خداییش حال داد ۱۰ پارت رو یه دفعه خوندن
نویسنده کم کاره باید حتما بگیری …. تا پارت بده 🚶🏻♀️
دوستان دقت کرده باشین از مران ۱۰۸ تا ۱۱۴ کلا یه روز گذشته ولی واسه مایه عمر گذشت احساس میکنم خیلی پیر شدم
نمیری دختر 😂😂 تقریباً نصف روزه فک کنم کامل نشده ولی ما انقد فشار خوردیم یه سال از عمرم کم شد به مولا
نمیشه یجایی ازش شکایت کنیم ؟ چه وضعشه اخه
نه کجا کی میدونه اصلا اسم واقعی اطلاعاتش چیه
عامو ریدی فقط
هم واسه خودم متاسف هستم که دارم این رمان رو دنبال می کنم هم برای تو ای نویسنده 🤕🙂
۳سال وقت گذاشتیم هنوزم ک هنوزه ادامه داره
داشتم فک میکردم منظورش از صبح که اومدن دنبالش کیه که یادم افتاد پارت چند ماه پیش منظورشه:)
😂😂😂
منم به خدا همین فکر را کردم اصلا یادم نبود الان صبحه یا شب سه بار جمله آخرا خوندم تا یادم امد چی به چیه
میخواهی بنظرم دیگه پارت نده یه جمله یا بیت بگو بعد برو تا سال دیگه سال به سال برا شبا عید هستی اونموقع دو جمله چرت پرت بنویس الحق نویسنده که نیستی نویسنده بودی یکم انسانیت هم داشتی
والا همین الانم پارتاش حکم همون یکی دو بیت شعر رو داره
دیگه جواب نمیده بنظرم یه یه خط چصی بنویسه بره حداقل بدونیم رمان هنور پا بر جاست هر چند که دیگه نویسنده لیاقت خودشو نشون داد
بابت این چصی پارت چی بهت بگم وظیفه ات بوده دیگه نویسنده ای دیگه عم جوری شده واسم فرقی نمیکنه گذاشتی گذاشتی نزاشتی هم نمیخونم ولی کاش کاش یکم انسانیت داشتی
خب بلاخره دلارای داره زبون باز میکنه ولی چه دیر …..
این پارت دادن ب درد پارت روزانه هم نمیخوره چی فکر کردی با خودت ک ملت رو سر کار میذاری
میگم حالا ک اینقد خسته شدی ک اییییییییین همه پارت طولانی گذاشتی، برو بخواب دست و پنجه ت رو استراحت بده برا تایپ دو خطی ماه بعد،ی وقت نیاز ب فیزیوتراپی پیدا نکنی😏😏😏
نگران نباش با یه چند تا از بچه های سایت قراره بریم خونش دستش رو ماساژ بدیم
مرسی ولی احساس نمیکنی با این پارت کوتاه هم ب خودت توهین کردی هم ب خواننده خودت انصاف داشته باش با این همه اذیت وازاری ک میده ولی بازم طرف دار رمانتیم لطفا رمانتو بزار رو 2x
جووون دارای چه آدم شده خوشمان آمد😂😂
ولی بعد ۳۰۰ پارت:|
نه دیگه الان مامان شده کلشم خراب شده 😂
وای دستت طلا همون رمان های که دوست دارم و گذاشتی بوس به کلت