رمان عشق با چاشنی خطر پارت 45

5
(1)

 
_هنوزم هست
اشکی:آره
_مهم نیست
اشکی:نمیخوای باهاش حرف بزنی؟
_نه
اشکی:پس با ماشین بریم
تمام ذوقم کور شد
_چراااااا؟
اشکی:من با اینکه با ماشین هم میرم همیشه میپره جلوم و التماس میکنه که بزارم تو را ببینه ولی من نزاشتم اما اگه الان تو رو ببینه و با موتور باشیم دیگه فکر نکنم بیخیال بشه
_اوکی با ماشین بریم
رفتم سمت ماشینش که خودشم اومد نشستیم تو ماشین. اشکی ماشینو حرکت داد و تا از پارکینگ خارج شد امیر پرید جلو ماشین. قیافش داغون بود و هنوز هم همون لباسی هایی تنش بود که دو روز پیش تنش بود. با دیدنم لبخندی رو لباش اومد و خیره خیره نگام می کرد. اگه هر زمان دیگه ای بود از نگاهش استقبال میکردم ولی دیگه این نگاه را نمیخواستم. دیگه نمیخواستم خودمو گول بزنم. چشم ازش گرفتم و رو به اشکی گفتم: برو
اشکی:میبینی که جلو ماشین وایساده
_نمیخوام حتی برای یه لحظه دیگه هم ببینمش فقط برو
و برو رو با داد گفتم چون دیگه داشتم عصبی میشدم
که این اشکی دیوونه هم پاشو همچین گذاشت رو گاز که ماشین از جاش کنده شد و امیر خیلی سریع خودشو پرت کرد کنار. سریع برگشتم سمت امیر و به امیر نگاه کردم که ببینم اتفاقی براش افتاده یا نه که خداروشکر براش اتفاقی نیوفتاده بود ولی افتاده بود روی زمین
اما این دلیل نمیشد که رو کار اشکی سرپوش بزارم و با حرص گفتم
_ این چه کاری بود که کردی؟
اشکی:خودت گفتی برو منم حرکت کردم
با حرص بیشتری گفتم:اینجوری اگه میخورد بهش چی؟؟؟؟؟؟؟؟
پوزخندی زد
اشکی:هییی دوست نداره اگه داشت بعد از دو روز که بالاخره دیده بودت از جلو ماشین تکون نمیخورد حتی اگر ماشین بهش میخورد
مثل خودش پوزخندی زدم
_چرت میگی اشکی یعنی اگه الان خودت بودی از جلو ماشین تکون نمیخوردی
اشکی:اگه طرفو واقعا دوست داشته باشه نه تکون نمیخوردم
دست خودم نبود و ناخودآگاه لب زدم
_پس خوش به حال زنت
وقتی این حرفو زدم که تازه فهمیدم چه گندی زدم. سریع برگشتم سمتش که پوزخندش بیشتر کش اومد
اشکی:زنم که الان تویی و منم هیچ حسی بهت ندارم
نمیدونم چرا اما ته ته دلم یکمی از این حرفش ناراحت شدم.
نمیدونستم کجا داره میره

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
Screenshot 20221015 143117 scaled

دانلود رمان مارتینگل 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         من از کجا باید می‌دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی لخت و عور سعی داشتم حرف بزرگترهارو گوش کنم تا شوهرم رو تو تخت رام خودم کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام…
سکوت scaled

رمان سدسکوت 0 (0)

4 دیدگاه
  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار…
IMG 20230126 235220 913 scaled

دانلود رمان مگس 0 (0)

3 دیدگاه
    خلاصه رمان:         یه پسر نابغه شیطون داریم به اسم ساتیار،طبق محاسباتش از طریق فرمول هاش به این نتیجه رسیده که پانیذ دختر دست و پا چلفتی دانشگاه مخرج مشترکش باهاش میشه: «بی نهایت» در نتیجه پانیذ باید مال اون باشه. اولش به زور وسط…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 4 (4)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
عاشقانه بدون متن e1638795564620

دانلود رمان مرا به جرم عاشقی حد مرگ زدند pdf از صدیقه بهروان فر 0 (0)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :       داستانی متفاوت از عشقی آتشین. عاشقانه‌ای که با شلاق خوردن داماد و بدنامی عروس شروع میشه. سید امیرعباس‌ فرخی، پسر جوون و به شدت مذهبیه که به خاطر حمایت از زینب، دختر حاج محمد مهدویان، محکوم به تحمل هشتاد ضربه شلاق و عقد…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۶ ۱۰۵۵۵۹۲۹۹

دانلود رمان انتقام آبی pdf از مرجان فریدی 0 (0)

7 دیدگاه
  خلاصه رمان :   «جلد دوم » «جلد اول زندگی سیگاری»   این رمان از یه رمز شروع می شه که زندگی دختر بی گناه قصه رو زیر و‌رو می کنه. مرگ پدر دختر و دزدیده شدن دلسای قصه تنها شروع ماجراست. یه ماجرای عجیب و پر هیاهو.
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۲ ۱۱۲۵۵۲۴۵۵

دانلود رمان کام بک pdf از آنید 8080 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : کام_بک »جلد_دوم فلش_بک »جلد_اول       محراب نیک آئین سرگرد خشن و بی رحمی که سالها پیش دختری که اعتراف کرد دوسش داره رو برای نجاتش از زندگی خطرناکش ترک میکنه و حالا اون دختر رو توی ماموریتش میبنه به عنوان یک نفوذی..
IMG 20230128 234015 1212 scaled

دانلود رمان رقصنده با تاریکی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     کیارش شمس مرد خوش چهره، محبوب و ثروتمندیه که مورد احترام همه ست… اما زندگی کیارش نیمه پنهان و سیاهی داره که هیچکس از اون خبر نداره… به جز شراره… دختری باهوش و بااستعداد که به صورت اتفاقی سر از زندگی تاریک کیارش…
IMG ۲۰۲۴۰۳۳۰ ۰۱۳۴۳۶

دانلود رمان هایکا به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری 3.6 (15)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:   -گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه! حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد.. -خودم…
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

عجببببب 😏 

ثنا
ثنا
1 سال قبل

یه جوری حس پیدا کنی که به غلط کردن بی افتی …

M.h
M.h
1 سال قبل

دیگه کاملا دارم به روانی بودن اشکی پی میبرم

ARMY
ARMY
1 سال قبل

رمانت خیلی قشنگه مرسی❤️❤️❤️
فقط یخورده بیشتر بزار فداط شم با قطره چکون بهمون پارت میدی؟😂😂😂

دسته‌ها

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x