رمان عشق صوری پارت 199

5
(2)

 

آقا رهام بی خبر از احساسی که پسر خودش و دختر زنش بهمدیگه داشتن با هیجان و لحنی بشاش و شاد گفت:

-شام رو تو باغ پشتی میخوریم…بساط چایی و قلیون هم تو حیاط…تاریخ رو هم همون شب مشخص میکنیم!
هدیه ی شب عروسی من بهتون خونه ویلاییه اقدسیه اس!
فرداشب کلیدشو میدم به ژینوس هرجور دوست داشت بچینش!

با حسرت شهرام رو که صم بکم نشسته بود نگاه کردم.
راستش ته دلم همچنان امیدوار بودم به حرف بیاد و به پدرش بگه بیخیال بشه اما…
اما اینطور نشد!
هیچی نگفت تا منو به این باور برسونه تمام حرفهایی که بهش زدم و تمام فکرهایی که درموردش کردم همشون درست بودن!

آقا رهام وسط حرفهاش پرسید:

-نظر تو چیه شهرام !؟هان؟

خم شد و بجای جواب دادن به سوال پدرش خواست پاکت سیگارش رو از رو لبه میز برداره که آقا رهام مانعش شد و گفت:

-نکش! اینجا نکش…

منصرف شد.دستشو پس کشید و دوباره تکیه اش رو به عقب داد.
و من بودم که بجای اون گفتم:

-ایده های شما همیشه خیلی خوب بوده آقا رهام…شام تو باغ پشتی و چایی زعفرونی و قلیون تو حیاط زیر آلاچیق!به به خیلی حال میده …من مطمئنم که فرداشب خاطره انگیز ترین شب عمر آقا شهرام میشه!

تا این رو گفتم شهرام سرش رو بالا گرفت وبا طمیانینه نگاهم کرد.
آقا رهام بشکنی زد و گفت:

-احسنت! مگه تو قدر بدونی! البته…بهت قول میدم واسه خودتم سنگ تموم میزارم به شرطی که زودتر شوهر کنی…

اون خندید و من که منتظر همین فرصت بودم لبخند معنی داری روی صورت نشوندم و سرمو چرخوندم سمت مامان و گفتم:

-اتفاقا میخوام همچی رو بسپرم دست مامانم!
هر کی رو اون واسه من انتخاب کنه نه نمیگم…حتی همین حالا

حرفهای من دونفر رو شوکه کرد.
مامانم که هرگز فکرش رو نمیکرد روزی من خودمو دستش بسپارم و شهرام که گمون میکرد کقتی تنها بودیم حرفهایی که بهش زده بودم همه از سر دلخوریه و به زودی همه رو فراموش میکنم و به هیچکدومشون عمل نمیکنم!

مامان شوکه سرش رو چرخوند سمتم.
دیگه حتی از اون نوشیدنی هم نچشید.
بهت زده پرسید:

-واقعااااا !؟

لبخندی روی صورتم نشوندم و جواب دادم:

-بله مامان جون! هرکی رو شما بگین من نه نمیگم!
من خیلی به حرفهاتون فکر کردم.
به این نتیجه رسیدم که حق با شما بوده!
مم نمیخوام سن ازدواجم بالا بره!

هر حرفی زدم مزخرف اندر مزخرف بود!
من فقط و فقط میخواستم حرص شهرام رو دربیارم ورفتارهاش رو تلافی بکنم.
مامان اما ذوق زده و هیجان زده لیوان توی دستش رو کنار زد و خودش رو به من نزدیک کرد.
دستمو گرفت و گفت:

-قربونت برم من الهی!
میدونستم تو دختر عاقلی هستی…همیشه اینو میدونستم!

لبخند تلخی زدم.
به تلخی احوالاتی که داشتم ماست مالیشون میکردم.
شهرام اما دیگه نتونست اون فضا رو تحمل کنه.
پاکت سیگار و سوئیچ ماشین و تلفن همراهش رو از روی میز برداشت و گفت:

-من دیگه میرم!

آقا رهام متعجب تماشاش کرد و پرسید:

-عه! کجا !؟ تو که قرار بود شام رو بمونی پسر…

یه نگاه ترسناک به من انداخت و بعد هم رو به پدرش گفت:

-کار دارم…نمیتونم بمونم!

اون رفت و من با زدن یه پوزخند دست به سینه خیره شدم به میز…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.6 (5)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مریم
مریم
1 سال قبل

میشه بگید کی پارت های بعد میزارید
و لینک اگ امکان داره بیشترش کنید زود زود هم بدید

نگین
نگین
1 سال قبل

همتون میگین کار شهرام اشتباهه ولی من میگم حتما واسه سکوتش دلیل داره وکار شیوا که زود تصمیم میگیره اشتباهه و رفتاراش بچگونس

سامان
سامان
1 سال قبل

چرا پارت هارو مثل ثبل طولانی نمیکنی خیلی کوتاهن پارتا

Bahareh
Bahareh
1 سال قبل

خدایا کشم اینقده کش نمیاد که این رمان کش پیدا کرده. این رمان و رمان دلارای واقعا خسته کننده شدن البته دلارای که خسته کننده بود .

آینده
آینده
1 سال قبل

وایییییییییی لعنتی جای حساس بود
یعنی پارت های بعد عروسی شهرام و ژینوس هست برای اولین بار بعد از مدت ها خوندن پارت های بی محتوا برای پارت آینده هیجان دارم 🤭

دسته‌ها

5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x