تا صدای تق تق کفش پاشنه بلند و نزدیک شدنش رو به خودم احساس کردم تکیه ام رو از جایی که بهش لم داده بودم برداشتم و سرم رو به آرومی چرخوندم به همون سمت.
مونا بود و امیر هم پشت سرش.
اون چند قدم باقیمونده رو دوید سمتم و وقتی نزدیک شد پرسید:
-چیشد ؟ چیکارت کردن؟ چی بهت گفتن؟
دعوات کردن !؟
اقا رهام بد شاکی شد هان؟
ژینوس خیلی کولی بازی درآورد آره !؟
اون یه بند سوال میپرسید و من فقط تماشاش میکردم.
حال توضیح نداشتم واسه همین گفتم:
-میشه منتظر جواب نباشی!؟ من حال حرف زدن و جواب دادن ندارم مونا…
ناخنشو لای دندونهاش جوید و بعد آهسته گفت:
-خب…خب کنجکاو بودم! حالا بیخیال…
دستشو دراز کرد سمتم.
مچ دستم رو گرفت و گفت:
-بیا بریم خونه ی ما!
خیلی آرومگفتم:
-نه…
اصرار کرد و گفت:
– بیا…امیر مترو میرسونه!
نگاهی به امیر انداختم.چشم تو چشم که شدیم سرش رو تکون داد و گفت:
-سلام!
فقط سرمو تکون دادم و بعد دوباره رو کردم سمت مونا و گفتم:
-نمیخوام بیام خونتون…راحت نیستم!
آبغوره ام میگیره..قیافه امم زاره ننه باباتو کنجکاو میکنم حال سوال پیچ شدن تورو ندارم.
ای بابایی زمزمه کرد و پرسید:
-به قول خودت من قراره سوال پیچ بشم تو چته !؟
دست به سینه شدم و نگاهمو دوختم به سمت دیگه ای وبی حس و حال گفتم:
-تو بشی انگار من شدم.برو مونا…برو حال هیچی ندارم!
نرفت و تنهام نذاشت!
چه خوب که نرفت و تنهام نذاشت.
چه خوب که موند حتی با اینکه میدونست حال گپ زدن ندارم.
حتی با اینکه میدونست علاقه ای به خونه رفتنشون ندارم.
دستمو گرفت و گفت:
-پس…پس بیا بریم خونه ی امیر.اونجا که دیگه ننه بابای من نیست بهمون گیر بده.
اینو گفت و قبل از اینکه جواب منو بشنوه سرش رو چرخوند سمت امیر و پرسید:
-میری خونه ی مامان بابات؟ میری که من و شیوا بریم خونه ات !؟ هان ؟!
امیر با اینکه یه لاتی بود عین شهرام و خیلی ها ازش حساب می بردن اما واسه مونا موش بود.
هرچی مونا ازش میخواست نه نمیگفت.
اینبارهم نه نگفت.
اومد جلو و با قاطعیت گفت:
-معلومه که میرم! بیاین.بیاین سوار بشین برسونمتون اونجا…
تا اینو گفت کنج لبهای مونا از هم کش پیدا کرد و صورتش خندون و شاد شد.
لبخند زد و گفت:
-ایول! دمت گرم!
بعد رو کرد سمت من و گفت:
-خب ریگه بهونه نیار…بریم خونه ی امیر….
اینو گفت و با کشیدن مچ دستم منو کشون کشون سمت ماشین امیربرد و سوارم کرد…
اگه این پارت ها رو کسی نخونده باشه کاری براش پیش بیاد بره 50 پارت بعد برگرده هم چیز خاصی رو از دست نداده ما قبلا فکر می کردیم تو فیلم و سریالا آب می بندن و الکی کشش میدن این رمان دست هرچی سریال آبکیه از پشت بسته
من کلا منصرف شدم و دیگه این رمان رو ادامه نمیدم
فقط خواستم قبلش بگم مگه این همون شیوایی نبود ک میگف گور مامانم ؟؟ یهفته یهفته ازش دور میموند الان براش مهم شده؟
و اینکه شهرام اولای داستان خیلی با غیرت بود و واقعا الان چی شد که یه دخترو تنها ول کرد تو خیابونی ک توش پره گرگه؟ واقعا بنظر شما غیرت به یه لباس دریت بپوش گفتنه؟ 😐 کلا فاز نویسنده رو درک نمی کنم بای🦦
یعنی نویسنده با تیم رمان نوشتنت
الان شهرام و شیوا عاشق هم بودن؟! عاشششق بودن اصلا؟…اگه شهرام واقعا عاشقش با اون جسارتی که جلوی پدرش کرد به زور شیوا رو سوار ماشین میکرد میبرد…دیگه به امیرم زنگ نمی زد که الان خبر نداریم زده یا نه زده …حالا که مستقیم نظر طرفداران می خونی جو گرفتت کل شخصیت شیوا رو ترکوندی رفته …شیوا انقدر دختر خوبی بود انقد مامان دوست بود ….این دختره نبود که گند زد و عین یه هرزه زن شد اون به خاطر شهرام…همین شیوا نبود که به شهرام گفت رسمی رابطمون بگه با ژینوس ازدواج نکنه؟!…مثلا می خوای رمانتو هیجانی کنی؟!بابا دیگه گند نزن این هیجان نیست مسخره بازیه کله شخصیت شیوا رو زدی نابود کردی زدی دختر حرف گوش کنش کردی…اصلا این دیگه …شیوا یه دختر عین مامانش بود حرف اصلا براش مهم نبود…اوفف…اصلا دیگه حتی نمی خوام هیچی بگم
اَه عنشو در اوردی دیگه ، عنتر درست بنویس دیگه ریدی با این رمان نوشتنت اَه اَه اسکل 😑
مسخرس ۲ هفته س فقط داریم میبینیم شیوا چ گهی میخوره ژینوس فهمید؟ رهام چیکار کرد؟ مونا راضیش کرد؟ اههههههه
گلادیاتور نمیشه یکم بیشتر بزارین
الهی دورت بگردم نویسنده جان توروخدا خودتو نکش بخدا ما راضی نیستیم به زحمت بیوفتی بقول دوستمون انگشتات ی موقع چیزیشون میشه🙄نکن این کارو با خودت
…. بابا حوصلمون سر رفت از بس منتظر رمان چرتت موندیم …ببین درسته کار و زندگی داری ولی حداقل وقت های آزادت رمان رو بیشتر کن
ممنون
خخخخخ
پوووووففف باز شد همون رمان حوصله سر بر و مسخره
هوففف خدایا الان ۲ هفتس روی یه تیکه الافیم😑😑😑😑
واد چرا هروز از دیروز کوتاه تر میشه پارت مارو ایسگا کردین 🙄🤕
چه پارتهای هیجان انگیزی یه موقع از زور هیجان قلبمون وای نسه. نکشیمون بابا.اه با این رمان مثل کش هی الکی کشش میدی.
بسی غیر قابل تحمل🤦♀️🤦♀️😕
چشمشون نزنیم فقط عشق مونا و امیر عشقه
دقیقااااااااا