انتقام یا عشق (خون اشام) پارت ششم - رمان دونی

انتقام یا عشق (خون اشام) پارت ششم

سلام وا

این یک پارت هدیه ب افتخار دوست عزیزم 🙃♥

چشمانم را با صدایی باز کردم
-سینره سینره؟ چرا اینجا خوابیدی مادر، بلند شو بلند شو بریم داخل
با تعجب دهانم باز موند چرا چرا اینجام من ت بغل اههه سرمو بلند کرد وب اطراف نگاهی انداختم اما در اخر با ناامیدی ب داخل رفتم این خودش یک دلیل بود اون فرد مرموز یا ساحره هسن یا خدا داند چجوری منو خواب کرده بلند شدم ب اشپزخونه رفتم بعد از خوردن غذا و جمع کردن و شستن ظرفا تصمیم گرفتم ب ارامی ب سمت اتاقم میروم.
مطمئن هستم ک خوابی ک رفتم عادی نبود. چجوری میشه وسط ظهر اونم منی ک خواب خیلی کمه اینجوری بشم باید دنبال دلیل قانع کننده باشم.
مابین کتاب هام میگردم انقدر گشتم ک ساعت تقریبا نزدیکای 7بود خسته شدم و ب امید دلیل قانع کننده ای کتاب اخر رو باز میکنم، ورق میزنم بادیدن عکسی در کتاب چشمانم برق میزند درسته خودشه سنگ ماه افسانه ای سنگی ک سالیان دراز گرگینه ها و خون اشام ها سرش دعوا کردن دقیقا همونی ک در اتاق بالا بود همون ک تو ساعت بود باورم نمیشه باید بفهمم ک چجوری میتوانم اصل بودنش رو.  پس برای بار دوم  سریع تر از قبل ب دنبال جواب گشتم اما هر چقدر بیشتر میگشتم بیشتر نا امید میشدم اخه چرا پیدا نمیکردم شاید درست نمیگشتن ب هر حال خسته شدم تا اینکه چشمم ب کلمه ای در فهرست کتابی افتاد.
خواب مصنوعی.خوابی ک توست گرگینه یا خون اشام برای افرادی اتفاق می افتد ک انها رو در خطر قرار میدهند اما مگه من الکساندر رو در خطر قرار دادم یعنی جواب دادن ب سوالم انقدر سخت بود؟
بادیدن کلمات نزدیک ب پنج بار خواندمش گرگینه،  خون اشان خودشه دلیل دوری مردم از اون یکی از همین دلایله زندگی کردنشم ت جنگل ب خاطر همینه.  باید ب دیدنش برم، بلند شدم و لباس دامنی زرد رنگ ساده ای پوشیدم برعکس صب ک لباسم کمی طرح دار بود. ب اشپزخانه رفتم و برای مادر بزرگم یاداشتی گذاشتم. ب سمت جنگل رفتم  دوساعتی طول کشید ک ب کلبه رسیدم اما خب ارزششو داشت. ب سمت در ورودی رفتن و در زدم برعکس تصورم ک الان ساندر در رو باز میکنه نه در با لایه ای مثل طلسم ورود ممنوعه روب رو شدم انگار در رو اینجوری طلسم کردن میدونستم  ک ی تئوری هست ک میگه ساحره یا ی شخصی باشی ک قدرت داشت میتوانه حداقل ب در نزدیک بشه،  سعی کردم ب در نزدیک بشم نشد هر بار بلند میشدم و ب نزدیکی در میرفتم و دوباره مثل اینکه کسی هلم بده ب زمین میخوردم پنج بار امتحان کردم و بار اخر با خوشحالی ب در نزدیک شدم در زدم اما قبل از زدن در، در باز شد و ب جای دیدن ساندر با دختری اخمو رو ب رو شدم ک با حوله و کلاه حموم رو ب رو شدم دختری مثل گچ لبی صورتی و چشمانی ب رنگ زرد و بینی ای قلمی.
-سلام خانم ببخشید من با ساندر قرار داشتم
جوری نگاهم میکرد ک انگار ادمی ندیده بود مات و مبهوت من بود تا اینکه زیان باز کرد
-سلام، ت انسانی درست میگم
یه جوری حرف میزد انگار اون انسان نیست.
-بله
-بفرمایید
اما قبل از ورودم دستشو روی پیشونیم قرار داد و سوزش زیادی روی پیشونیم احساس کردم وسیاهی……

امیدوارم از رمان خوشتون امده باشه لطفا نظراتتون رو بهم بگید ♥🙃

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان اسمارتیز

    خلاصه رمان:     آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم …

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانتور pdf از گیتا سبحانی

  خلاصه رمان :       دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره.. تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو میگیره و با سامیار معتمدی پسره مغرور و پر از شیطنت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از من تنها تو مانده ای به صورت pdf کامل از سارا رحیمی

        خلاصه  رمان:   یکتا شکیبا دانشجوی سال آخر رشته مترجمی زبانه دختری باهوش و درس خوان است که به دو زبان انگلیسی و فرانسه تسلط کامل دارد . یکتا به همراه مادر و مادربزرگش به دلایلی نا معلوم از بدو تولدش در یکی از روستاهای لاهیجان زندگی میکند . مادر یکتا دبیر بازنشسته آموزش و پرورش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مارتینگل

    خلاصه رمان:         من از کجا باید می‌دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی لخت و عور سعی داشتم حرف بزرگترهارو گوش کنم تا شوهرم رو تو تخت رام خودم کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین‌های تعبیه شده تو خونه، دید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mahsa
2 سال قبل

فقط خواستی پارت جدید بزاری جای حساسش تموم نکن بخدا من تا صبحش دیگه زنده نمیمونم😂🖐🏻

mahsa
2 سال قبل

سلام بچه ها من از الان منتظر پارت بعدی ام دیشبم نخوابیدم از فوضولی 😁😂

mahsa
پاسخ به  Yalda. post
2 سال قبل

اگه اینجوری پیش بره تا چند روزه دیگه من تو بهشتم😂

بانو
بانو
2 سال قبل

واییییی عالی بوددددد
باز جای جساسش تموم کردی مهسایی

mahsa
2 سال قبل

خیلی مهربونی♡♡♡♡

mahsa
پاسخ به  Yalda. post
2 سال قبل

💝

mahsa
2 سال قبل

عاشقتم عاشقتم مرسییییییییییییییییی یه دنیا ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x