“خدمتکار عمارت درد ” پارت 67

2
(1)

 

 

ماهان: خواهرم کجاست؟!

 

همین طور داشت میخندید

 

متین: تو قلبت

 

مرتیکه بیشعور همین طور داشت میخندید

 

+ بیارین پایین

 

وقتی متین آوردن پایین یه مشت محکم کوبیدم تو صورتش

 

+ چرا زبون وا نمیکنی ؟!

 

متین: چیزی ندارم بگم که…

 

+ جونتو دوس داری؟!

 

متین: بزار یه چیز بهت بگم

منو که با خودتون آوردین ولی آدم اشتباهی رو گرفتین

 

صدای خندیدنش خیلی رو مخ بود

 

متین: الان فرهاد مارالو با خودش برده فکر کنم تو راه شمالن

 

+ مرتیکه مگه تو قرار نبود اونو با خودت ببری؟!

 

متین: حالا اون میبره میبینه من نیستم اون میبره

 

تو تونستم با مشت تو صورتش میزدم

با زور عرفان و بهرام جدا شدم

 

ماهان: آقا عرفان این پست فطرت پیشت باشه

 

دیگه چیزی به ذهنم نمیرسیدم

نمیدونستم چجوری مارالو پیدا کنم

 

+ دانیال این بیشرف چیزی در مورد خونه یا ویلایی تو ویلاش نگفته

 

دانیال تو فکر رفت

 

دانیال: فرهاد چی بهم نگفت ولی مارال میگفت یه خونه قدیمی تو یه روستا دارن

یه خونه نقلی و روستایه

 

ماهان: اینجام باید یه سر بزنیم

کوروش شماره پلاک ماشین فرهادو میخوام

 

+ من ندارم اصن نمیدونم ماشین زیر پاش چیه؟!

 

متین باز خندید

 

شیطونه میگه دندوناشو بریزم تو حلقش

 

متین: بزار ماهان خان چون فامیلیم یه کمک بهت کنم

بنظرت فرهاد خنگه ماشین زیر پاشو با خودش ببر

فکر کن بفهمی …

 

ماهان : بهرام ی۶ استلام بگیر ببین کدوم ماشین شرکت کمه

 

بهرام تلفن به دست شد و داشت میپرسید

 

و حدس ماهان درست بود یکی از ماشینای شرکت کم بود

 

بهرام شماره پلاک گیر آورد

به دوستی که تو آگاهی داشت خبر داد

 

منم با ماهان و دانیال رفتیم

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240717 160404 360

دانلود رمان قاصدک های سپید به صورت pdf کامل از حمیده منتظری 5 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر میندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم میزنه. پدرش…
IMG 20230123 230118 380

دانلود رمان مهره اعتماد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر…
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۶ ۰۰۳۳۰۵۷۱۳

دانلود رمان ماهی زلال پرست pdf از آزیتا خیری 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جناب آقای سید یاسین میرمعزی، فرزند رضا ” پس از جلسات متعدد بازپرسی، استماع دفاعیات جنابعالی، بررسی اسناد و ادلهی موجود در پرونده، و پس از صدور کیفرخواست دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت و همچنین بعد از تایید صحت شهادت شاهدان و همه پرسی اعضای…
IMG 20230127 015557 9102 scaled

دانلود رمان نقطه کور 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۲۲۰۷۴۴

دانلود رمان آشوب pdf از رؤیا رستمی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     راجبه دختریه که به تازگی پدرش رو از دست داده و به این خاطر مجبور میشه همراه با نامادریش از زادگاهش دور بشه و به زادگاه نامادریش بره و حالا این نامادری برادری دارد بس مغرور و …
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۵ ۱۴۰۲۴۳۳۱۴

دانلود رمان در حسرت آغوش تو pdf از نیلوفر طاووسی 5 (1)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :     داستان درباره ی دختری به نام پانته آ ست که عاشق پسری به نام کیارشه اما داستان از اونجایی شروع میشه که پانته آ متوجه میشه که کیارش به خواهرش پریسا علاقه منده و برای خواستگاری از پریسا پا به خونه ی اونها میذاره…
irs01 s3old 1545859845351178

دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی 3.8 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۸ ۲۲۴۰۴۴۱۴۷

دانلود رمان دنیا دار مکافات pdf از نرگس عبدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او‌ انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده…
IMG 20230128 233946 2632

دانلود رمان عنکبوت 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x