1 دیدگاه

رمان دلوین پارت 13

5
(1)

#پارت_13

 

•┄┄┄┄┄┅•🤍🌚•┅┄┄┄┄┄•

 

در یک چشم بهم زدن مرسا به سمت شیدا حمله ور میشود و با اینکه شیدا با آن کفش های پاشنه دارش از او بلند تر است موهایش اسیر دست دخترک می شوند

 

شیدا با کشیدن شدن موهایش جیغ بلندی میزند

 

_ ها چیه … درد داره نه ؟ به کی گفتی خراب زنیکه ای اشغال هااا !

 

می‌گوید و او را به سمت در ورودی می کشد

_ فکر کردی همه مثل خودتن که صفات خودتو بهشون میچسبونی ؟‌‌

 

شیدا فقط از درد جیغ و فریاد می‌کند و میثاق کمی آن طرف تر بهت زده و با دهانی باز به دخترک ریزه میزه ای که یک زن تنومند را با خود می‌کشد نگاه می‌کند

 

او را به سمت بیرون هل می‌دهد و شیدا کمی آنطرف تر‌ با زانو روی زمین آوار می‌شود

 

 

_ ببین منو از قدیم گفتن کافر همه را به کیش خود پندارد ، تو اگه خراب نبودی از این خونه مثل سگ بیرونت نمیکردن لیاقتت همین بوده بعد این من تو همین خونه زندگی میکنم اگر دوست داری‌ بازم مثل حیوون بیرونت کنم بازم بیا اینجا

 

در را بهم می کوبد و پشتش را به در تکیه می‌دهد ‌، نفسی تازه می‌کند و چشم باز میکند

 

 

حالا که فکرش را می‌کرد انگار کمی‌زیاده روی کرده بود ،برای یک آن ترسی توی دلش می افتد

 

اگر راد بخاطر این کارش نیامده اخراجش می‌کرد چه ؟

 

 

با گام هایی لرزان به سمت میثاق می رود و روبه‌ او زمزمه میکند

 

_ ببخشید من ، من واقعا نمیخواستم اینطوری بشه ‌،ولی وقتی بهم توهین کرد نفهمیدم چی شد !

 

میثاق اما لبخندی می‌زند که تمام سی و دو دندانش به نمایش در می آیند

 

مدتها بود انقدر سر کیف نيامده بود !

باورش نمی شد زنی که با آن ذلت از خانه اش بیرون انداخته شده بود همان دختر جهانگیر خان بود …

دختر عمویش !

 

 

دخترک‌‌با دیدن لبخند میثاق جرعت می گیرد و متعجب زمزمه میکند

 

_ شما ! ناراحت نشدید ؟

 

میثاق با همان لبخندی سری به نفی تکان می‌دهد

 

_ کارت عالییی بود دختر عالیییی

 

سپس به قهقه می افتد و با دستش به دخترک اشاره میکند

 

_ تو ! تو با این ریزه میزه بودنت چطوری موهای اونو گرفتی و بیرونش کردی دختر ؟

 

خودش هم به خنده می‌افتد ؛ قبول داشت کمی سلطیه بازی در آورد بود اما بنظرش لازم بود !

 

 

_ خیلی بی ادب بود آخه

 

خودش را به نفهمی می زند و دعا میکند میثاق مکالمه ای آخرشان با آن زن را نشنیده باشد

 

_ فامیلتون که نبود ؟

 

میثاق نچی میکند و دخترک با اصرار ادامه میدهد

 

_ دوست دختر سابقتون بود حتما !

 

فاصله ایشان را کم میکند و در صورتش پچ میزند

 

_ زنم بود !

 

l..♥️.⃟🍃⟯

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
irs01 s3old 1545859845351178

دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی 3.8 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم…
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۴ ۰۱۴۵۲۱۲۷۵

دانلود رمان تریاق pdf از هانی زند 0 (0)

بدون دیدگاه
خلاصه رمان : کسری فخار یه تاجر سرشناس و موفقه با یه لقب خاص که توی تموم شهر بهش معروفه! عالی‌جناب! شاهزاده‌ای که هیچ‌کس و بالاتر از خودش نمی‌دونه! اون بی رقیب تو کار و تجارته و سرد و مرموز توی روابط شخصیش! بودن با این مرد جدی و بی‌رقیب…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۹ ۲۳۲۳۱۳۸۷۱

دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی 2 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۹۴۳۰۶۲

دانلود رمان زهر تاوان pdf از پگاه 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       درمورد یه دختر به اسمه جلوه هستش که زمانی که چهار سالش بوده پسری دوازده ساله به اسم کیان وارد زندگیش میشه . پدر و مادرجلوه هردو پزشک بودن و وقت کافی برای بودن با جلوه رو نداشتن برای همین جلوه همه…
10043162 4 Copy

دانلود رمان یکاگیر 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند…
رمان اوج لذت

دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی 4 (38)

بدون دیدگاه
  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته…
۱۶۰۵۱۰

دانلود رمان تموم شهر خوابیدن 0 (0)

3 دیدگاه
    خلاصه رمان:       درمانگر بيست و چهارساله ای به نام پرتو حقيقی كه در مركز توانبخشی ذهنی كودكان كار می‌كند، پس از مراجعه ی پدری جوان همراه با پسرچهارساله اش كه به اوتيسم مبتلا است، درگير شخصيت عجيب و پرخاشگر او می‌شود. كسری بهراد از نظر…
Screenshot ۲۰۲۲۰۴۲۴ ۲۱۲۷۴۷

دانلود رمان این من بی تو 3.5 (2)

12 دیدگاه
    خلاصه رمان :     ترمه و مهراب (پسر کوچک حاج فیضی) پنهانی باهم قرار ازدواج گذاشته اند و در تب و تاب عشق هم میسوزند، ناگهان مهراب بدون هیچ توضیحی ترمه را رها کرده و بی خبر میرود! حالا بعد از دوسال که حاج فیضیِ معروف، ترمه…
IMG 20230123 235641 000

دانلود رمان روزگار جوانی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه…
IMG ۲۰۲۱۱۰۰۹ ۲۱۱۶۴۸ scaled

دانلود رمان قصه مهتاب 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:               داستان یک عشق خاص و ناب و سرشار از ناگفته ها و رمزهایی که از بس یک انتظار 15 ساله دوباره رخ می نماید. فرزاد و مهتاب با گذر از آزمایش ها و توطئه و دشمنی های اطراف، عشقشان…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آسمان
آسمان
1 سال قبل

رمان خوبیه😄 ممنون نویسنده

دسته‌ها

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x