5 دیدگاه

صدای سکوت پارت ۲۲

5
(1)

هدیه با لبخندی به کاوه آهنگ را تمام کرد

نیما – به به عجب صدایی زوج خوبی هستید

کاوه به هدیه چشمک زد وقتش بود که بازیشان را شروع کنند

 

 

کاوه – واقعنی زوج خوبی هستیم مگه نه؟

-آره عزیزم خیلی خوبیم

 

سیمین انگار که به او شوک وارد کرده باشند،

-چیشده؟ زوج؟ شما با همید واقعا؟

 

کاوه صدایش را نازک کرد – آره با همیم واقعا

 

هدیه از همان فاصله می توانست قیافه‌ی امین را ببیند که انگار بستنی اش را از او گرفته اند.

 

 

نیما – خب حالا زوج عاشق مثلا اومدیم بااام تهران مام که از مشهد اومدیم بیاید یه ذره پیاده روی کنیم بابا حوصلمون سر رفت

 

جمع با پیشنهاد نیما موافقت کردند و هر دو زوج با یکدیگر حرکت کردند.

امین هم که تنها بود به خواست خودش کنار آتش نشست که به گفته‌ی نیما امین آدم درونگرایی بوده و زیاد اجتماع را دوست ندارد!

هر چند که از نظر هدیه هر کدام از ویژگی های امین او را بد جور آزار میداد

 

 

هدیه باید فردا به دانشگاه می‌رفت و مجبور بود پویا را تحمل کند! البته خودش هم نمی‌دانست چرا؟ او پویا را دوست داشت، اما به گمانش عشق را با دوست داشتن آن هم کاملا دوستانه اشتباه گرفته بود!

 

چقدر که اتفاقات اخیر اعصابش را خورد کرده بودند

یادش آمد که قضیه‌ی دزدی را اصلا برای سیمین و کاوه تعریف نکرده بود لعنت به پویا، لعنت به دزد لعنت به همه چی چقدر امروز طولانی و بدرد نخور بود!

 

کاوه- هدیه

هدیه از فکر درآمد -هوم

-چرا خونه‌ی پویا بودی؟

همانطور که راه میرفتند، سیمین و نیما را هم صدا زد تا وقتی تعریف می‌کند سیمین هم بشنود و سیر تا پیاز قضیه را البته با سانسور قضیه اعتراف پویا تعریف کرد!

 

 

کاوه و سیمین متعجب از این قضیه نظرشان را گفتند و معتقد بودند که حتما یکی از دشمن های سپهر بوده.

 

هدیه- حالا بزاریم سپهر بیاد پس‌فردا متوجه میشیم چی به چی بوده

 

نیما- هدیه خانم عجب چیزی رو تجربه کردید ها مطمئنم اگر سیمین بود غش میکرد

 

سیمین صدایش را نازک کرد – عه نه بابا دارم برات

 

هدیه – پسر عمو دختر عمو بودید دیگه؟

 

سیمین عشوه ای آمد – بله

 

هدیه ابرویش را بالا داد – مطمئنم بچتون خل میشه شک ندارم

 

کاوه با صدای بلند خندید – مطمئن بودم میخوای همین و بگی لعنتی

 

سیمین از عصبانیت جیغی زد – واقعا خیلی رو مخمید

 

در همین حین گوشی هدیه زنگ خورد، پویا بود!

اما هدیه جوابش را نداد نمیخواست اوقاتش را تلخ کند.

 

 

در آنطرف پویا هم نگران بود و هم کلافه و عصبی، امیر بیدار شده بود و غر غر میکرد! نگران هدیه هم بود نمی‌دانست که الان کجا است

احساس پوچی میکرد، نباید به هدیه انقدر زود میگفت که دوستش دارد آن هم وقتی که از احساس او مطمئن نبود.

 

البته با آن داد و بیداد هایی که هدیه میکرد باید مطمئن میشد که هدیه حسی نسبت به او ندارد!

 

نیما به ساعت گوشی اش نگاه کرد

-بهتره دیگه بریم ساعت ده شبه

 

کاوه- اوو زمان چقدر زود گذشت!

 

سیمین- هدیه میای خونه‌ی ما دیگه؟

 

هدیه- خونه‌ی شما که عموت اینا هستن

 

نیما- نه بابا ما خودمون اینجا خونه داریم

 

سیمین- پس میای دیگه؟

 

-انتخاب دیگه ای دارم؟

 

سیمین- گمشو ینی فقط بخاطر اینکه ناچاری میای خونمون؟ خیلی گاوی هدیه

 

-میدونم عزیزم میدونم

 

کاوه و نیما جلوتر حرکت کردند و سیمین و هدیه عقب تر از آنها را می‌رفتند

 

سیمین- در ضمن باید قضیه‌ی کاوه رو هم برام بگیا

 

هدیه خنده ای کرد

 

-باشه میگم

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
520281726 8216679582

رمان باورم کن 0 (0)

بدون دیدگاه
دانلود رمان باورم کن خلاصه : آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی یه دختر شمالی که کرج درس میخونه . به خاطر توصیه ی یکی از استاد ها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کار…
سکوت scaled

رمان سدسکوت 0 (0)

4 دیدگاه
  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار…
IMG 20230129 003542 2342

دانلود رمان تبسم تلخ 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو رو دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا…
رمان در پناه آهیر

رمان در پناه آهیر 0 (0)

2 دیدگاه
خلاصه رمان در پناه آهیر افرا… دختری که سرنوشتش با دزدی که یک شب میاد خونشون گره میخوره… و تقدیر باعث میشه عاشق مردی بشه که پناه و حامی شده براش.. عاشق آهیر جذاب و مرموز !    
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۹ ۰۱۲۰۰۵۳۸۹

دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد 0 (0)

12 دیدگاه
  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش…
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (7)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۳۷۶۸۲

دانلود رمان همیشگی pdf از ستایش راد 4 (1)

4 دیدگاه
  خلاصه رمان :       در خیالم درد کشیدم و درد را تا جان و تنم چشیدم؛ درد خیانت، درد تنهایی، درد نبودنت. مرغ خیالم را به روزهای خوش فرستادم؛ آنجا که دختری جوان بودم؛ پر از ناز و پر از احساس. آنجایی که با هم عشق را…
IMG 20240717 155824 919 scaled

دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۹ ۲۳۲۳۱۳۸۷۱

دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی 2 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل

عسل اصن پارت زیاد نمیخایم تو فقط سر وقت پارت بزار

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل

تا اومدم بخونم تموم شد

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
پاسخ به  Asal_m
1 سال قبل

نذاشتی

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل

روزی ۲پارت میزاری یا این پارت خیلی کم بود؟

دسته‌ها

5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x