رمان آوای نیاز تو پارت 152 - رمان دونی

 

 

چند بار پلک زدم تا حرفش و حضم کنم و وقتی فهمیدم چی میگه عصبی از جام بلند شدم سمت در رفتم که آیدین جلوم‌ ایستاد

_اوی اوی اوی آروم آروم جاوید جان… بابا تو که منطقی فکر میکردی!

 

دستی رو صورتم کشیدم

_دختره ی احمق برای لج با من نمیدونه داره چه غلطی میکنه نمیدونه گیر یه آدم مشکل داره روحی روانی خورده

نمیدونه اون برادر منه نمیدونه اول و آخر باید جواب این کارای بچه گانش و به من بده نــــمیــــدونــــه…

 

 

با دادی که تو جمله آخرم زدم ایدین چشماش گرد شد و چند باز زد تو سینم

_صدات و بیار پایین بابا فکر کردی کی دعوتشون کرده جز ژیلا؟

جاوید فرزان بی دلیل پا تو این خونه نزاشته

به قول خودت عاقلانه فکر کن اگه میخوای حرفی به آوا بزنی باید دور از چشم اقا بزرگ ژیلا و فرزان حتی یه عده آدم فضول بزنی سعی کن مثل همیشه آدم عاقل داستان باشی حالا دو تا نفس عمیق بکش سعیم‌ کن داری میای پایین آمپر نچسبونی جلو اون جماعت که منتظر یه گافن مخصوصا از طرف تو

 

چند تا نفس عمیق کشیدم که ادامه داد

_اصلا چرا این حرفایی که به من میزنی و به آوا نمیگی بالاخره با این همه برو بیات نمیتونی واقعا بهش بفهمونی آدمی که رفته باهاش آدم اشتباه قصست؟! برادرته؟! مریضه؟!

 

خیره بهش خواستم بگم میترسم بگم

میترسم بازم طرف فرزان باشه اون موقع غروری که ذره ذره حمعص کرده بودم چی میشد؟

اما ساکت شدم چون میدونستم با این حرفم موج نصیحتاش که سمتم میاد و باز میخواد بحث خودخواهیم و وسط بکش و به جاش گفتم:

_توقع این‌ بود بفهمه با آدم اشتباهی رفته نه که بفهمونم!

 

نفس عمیقی کشید و سمت در اتاق رفت

_مرده شور دلایلت و ببرم بابا من رفتم‌ تو هم سعی کن آروم‌ کنی خودت و بعد بیای

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عشق محال او pdf از شقایق دهقان پور

    خلاصه رمان :         آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی میکند و وارد یک بازی میشود که سرنوشت او را رقم میزند و او با….پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان من به عشق و جزا محکومم pdf از ریحانه

    خلاصه رمان :       یلدا تو دوران دبیرستان تو اوج شادابی و طراوت عاشق یه مرده سیاه‌پوش میشه، دختری که حالا دیپلم گرفته و منتظر خواستگار زودتر از موعدشه، دم در ایستاده که متوجه‌ی مرد سیاه‌پوش وسط پذیرایی خونه‌شون میشه و… شروع هر زندگی شروع یه رمان تازه‌ست. یلدای ما با تمام خامی‌ها و بی‌تجربگی وارد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خواهر شوهر
رمان خواهر شوهر

  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه آتیشایی که نمی سوزونن و …. به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوفر جذاب من
دانلود رمان شوفر جذاب من به صورت pdf کامل از الهه_ا

    خلاصه رمان شوفر جذاب من :   _ بابا من نیازی به بادیگارد ندارم! خواستم از خونه بیرون بزنم که بابا با صدای بلندی گفت: _ حق نداری تنها از این خونه بری بیرون… به عنوان راننده و بادیگارت توی این خونه اومده و قرار نیست که تو مخالفت کنی. هر جا که میری و میای باید با

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس زیبا
ناشناس زیبا
1 سال قبل

می‌خوام نظرات رو لایک کنم تبلیغ میاد
میزنم صفحه رمان بیاد تبلیغ میاد
نوک انگشتان هنوز نخورده به صفحه گوشی تبلیغ میاد
واقعا سایتتون مزخرفه😐😐

ناشناس زیبا
ناشناس زیبا
1 سال قبل

🌷 😂 😐

علوی
علوی
1 سال قبل

توقعات این جاویدم مثل توقعات مامان منه!!
می‌گه بدون اینکه من بهت بگم، کاری رو که می‌بینی انجام بده! انجام که می‌دم می‌گه نمی‌دونی اینجوری نبود؟
از سر کار خسته اومدم خونه می‌بینم تشک و لحاف‌ها بیرون کمد ریختن، فکر کردم مهمان‌ها که صبح رفتن مامان وقت نکرده جمع کنه، همه رو گذاشتم تو کمد، اومده جای تشکر می‌گه اینا رو گذاشته بودم بیرون ببرم رو تراس هوا بخورن و ملحفه‌شون عوض بشه. ظرف‌های روی کابینت رو شستم، می‌گه تمیز بودن می‌خواستم جاشون تو بوفه و کمد رو عوض کنم.
خوب چرا خیال می‌کنید ملت تو مخ شما شعبه دارن و نیت‌خوانی بلد هستند😫😫😫

neda
عضو
1 سال قبل
پاسخ به  علوی

اعصابت خرابه ها 😂 😂

Kimiya
Kimiya
1 سال قبل

خیلی کم بود واقعا

yegan
yegan
1 سال قبل

خیلی تاثیر گذار بود..!🙂😐

hihi
hihi
1 سال قبل

کم بووودد

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x