آب دهانم را قورت دادم و نفس عمیقی کشیدم:

 

_ نپرس…منو برسون، برسون هتل…

 

متعجب‌تر شد:

 

_ هتل چرااا آخه؟ نریم روستا؟ همش دو ساعته؟

 

اشک از چشمانم جاری بود و من عصبی‌تر از آن بودم که بخواهم با اهالی روستا سر و کله بزنم:

 

_ نه، نه نمیخوام…بریم هتل، پارک، نمیدونم محمد منو ببر یه جایی تنها باشم!

 

سوار ماشین شدم، دیگر حرفی نزد، انگار فهمید توان مقابله ندارم.

حرکت کرد من سر به شیشه تکیه زده خیره‌ی بیرون بودم.

کسی برگشته بود، قصد داشت زندگی‌ام را صاحب شود، کسی آمده و خودش را خانواده‌ی من معرفی کرده است.

 

شرم و حیا هم نداشته، با زبان بی زبانی، گفته که من را در نوزادی رها کرده‌اند!

چشم بستم و قطره اشک باز هم چکید، هربار بغض که میشکست، چند قطره میریخت و باز خشک میشد.

 

درد من یکی دو تا که نبود، یکی تمام میشد، دیگری آغاز!

از قباد و وضعیت فرارم، تا بارداریم و کنکوری که چند روز بیشتر نمانده بود، و حالا هم خانواده‌دار شده بودم!

 

دست مشت شده‌ام را به لب‌هایم فشردم تا شاید لرزششان از بغض خفه شود.

 

_ حورا، چیزی میخوری بگیرم برات؟ رنگت پریده گشنه‌ای!

 

سری به طرفین تکان دادم، ماشین ایستاد و پیاده شد.

به سمت سوپری دوید و در دل شکر خدا را جای آوردم، هنوز کسانی بودند که ارزش داشتم برایشان.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۷۱

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دو دلداده به صورت pdf کامل از پروانه محمدی

        خلاصه رمان:   نیمه شب بود، ماه میان ستاره گان خودنمایی میکرد در حالیکه چشمانش بسته بود، یاد شعر موالنا افتاد با خود زیر لب زمزمه کرد. به طبی بش چه حواله کنی ای آب حیات! از همان جا که رسد درد همانجاست دوا     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پنجره فولاد pdf از هانی زند

  خلاصه رمان :         _ زن منو با اجازه‌ٔ کدوم دیوثِ بی‌غیرتی بردید دکتر زنان واسه معاینهٔ بکارتش؟   حاج‌بابا تسبیح دانه‌درشتش را در دستش می‌گرداند و دستی به ریش بلندش می‌کشد.   _ تو دیگه حرف از غیرت نزن مردیکه! دختر منم زن توی هیچی‌ندار نیست!   عمران صدایش را بالاتر می‌برد.   رگ‌های ورم‌

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آیدا و مرد مغرور

دانلود رمان آیدا و مرد مغرور خلاصه: درباره ی دختریه که ۵ساله پدرومادرشوازدست داده پیش عموش زندگی میکنه که زن عموش خیلی بدهستش بخاطراینکه عموش کارخودشوازدست نده بارییس شرکتشون ازدواج میکنه که هیچ علاقه ایی بهم ندارن وپسره به اسرارخوانواده ازدواج کرده وبه عنوان دوست درکنارهم زندگی میکنن. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اسمارتیز

    خلاصه رمان:     آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم …

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد

  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونه‌اش چند سال زندانی میکنه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سمفونی مردگان

  خلاصه رمان :           سمفونی مردگان عنوان رمانی است از عباس معروفی.هفته نامه دی ولت سوئیس نوشت: «قبل از هر چیز باید گفت که سمفونی مردگان یک شاهکار است»به نوشته برخی منتقدان این اثر شباهت‌هایی با اثر ویلیام فاکنر یعنی خشم و هیاهو دارد.همچنین میلاد کاردان خالق کد ام کی در باره این کتاب گفت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آنا
آنا
2 ماه قبل

آدمو کنجکاو می کنن ، تا بتونن هم رمان رو کش میدن تهش میشه حورا وقباد بهم رسیدن و با هم بچشون رو بزرگ کردن

ناشناس
ناشناس
2 ماه قبل

بعد از چند روز پارت ندادن این پارت بی محتوا رو دادی؟؟ حورا گریه کرد . حورا کنکور داره . حورا فراریه . محمد براش ابمیوه خرید 🤨 همش محتوای تکراری پارت های قبلی 🧐
یکمم به مخاطب احترام بزار خواهشااا

آخرین ویرایش 2 ماه قبل توسط sepideh izadi
دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x