رمان دلارای پارت 253 - رمان دونی

 

 

 

 

صدای جیغ دخترک که بلند شد لبخند زد اما پیام رسیده از علیرضا دوباره حالش را گرفت

 

_ فردا ساعت هشت ببرش

پد بهداشتی و دستمال پارچه ای تمیز ببرید

یک لیست دارو هم داده بخر سر راه

 

با همین چند کلمه گند زد به روزش و طعم مرغ آلو را زهر کرد

 

بی اعصاب تایپ کرد

 

_ کلی پول داره میگیره

بگو خودش بخره من دلی رو بتونم بیارم هنر کردم

 

نگاهی به راهرویی که به اتاق اهورا ختم میشد انداخت و پیام دیگری فرستاد

 

_ دو نفرم بفرست خونه‌ام

فردا تا برنگشتیم چندتیکه وسیله میخوام ببره پایین

بگو با وانت بیان

 

گوشی را کنار انداخت و پشت میز نشست

 

دلارای سفره رنگینی انداخته بود

 

به یاد روزهایی که دائم بالا میاورد یا از بوی بدن ارسلان فراری بود پوزخند زد

 

چطور نفهمیده بود؟

او که صفر کیلومتر و ساده نبود

 

با سوءظن پرسید

 

_ وقتی داراب افتاد به جونت مگه حامله نبودی؟ چطور سقط نشد؟

 

 

 

 

دلارای بهت زده نگاهش کرد

 

دستی که کفگیر را بالا گرفته بود در هوا خشک شد

 

_ خب … خب خدا خواست!

 

ارسلان تیز نگاهش کرد

 

_ مزخرف نباف برای من

 

_ بخدا آزاده گفت مثل معجزه بوده

تمام مدت دستم رو شکمم بود

ضربه جدی بهش نخورده بوده

 

آلپ‌ارسلان قاشق پری را وارد دهانش کرد و کلافه سر تکان داد

 

_ خیلاخب بشین بخور

 

دلارای آرام جواب داد

 

_ زیاد گرسنه نیستم

 

در حقیقت اشتهایش را کور کرده بود

 

_ می‌شینی غذاتو کامل میخوری

بعدم میوه پوست بگیر

منتظرم نه بیاری حسابتو برسم

 

دلارای حس بدی داشت

دلشوره ای عجیب

آلپ‌ارسلان به میوه خوردنش چه کار داشت؟

 

بی حال جواب داد

 

_ باشه

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 25

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان قصه مهتاب

    خلاصه رمان:               داستان یک عشق خاص و ناب و سرشار از ناگفته ها و رمزهایی که از بس یک انتظار 15 ساله دوباره رخ می نماید. فرزاد و مهتاب با گذر از آزمایش ها و توطئه و دشمنی های اطراف، عشقشان را ناب تر و پخته تر پیدا می‌کنند. جایی که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع دریا

    خلاصه رمان:     من دنیزم اتفاقات زیادی و پشت سر گذاشتم برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم همه چیز می تونست آروم باشه… مثل دریا… اما زندگیم طوفانی شد…بازم مثل دریا سرنوشتم هم معنی اسممه مجبورم برای شروع دوباره…یکی از بیمارارو نجات بدم… روانشو درمان کنم بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای آرام جلد دوم به صورت pdf کامل از سلاله

    خلاصه رمان:   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن   اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری   که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره…   اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سودا
دانلود رمان سودا به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  ♥️خلاصه رمان: دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردم رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به نام زن

    خلاصه رمان :       به نام زن داستان زندگی مادر جوانی به نام ماهور است که در پی درآمد بیشتر برای گذران زندگی خود و دختر بیست ساله‌اش در یک هتل در مشهد به عنوان نیروی خدمات استخدام می شود. شروع ماجرای احساسی ماهور همزمان با آن‌چه در هتل به عنوان خدمات به مسافران خارجی عرضه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
57 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تنها
تنها
1 سال قبل

واقعا متاسفم ماهی یک پارت میذارن.خجالت هم خوب چیزیه
این همه ادمو علاف خودتون کردین که چی

افرا
افرا
1 سال قبل

قشنگه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط افرا
banoo
banoo
1 سال قبل

اوم میشه لطفا این چند تای آخری و یکم زودتر بزارید خیلی کنجکاوم میدونم شاید سرتون شلوغ باشع ولی من خیلی این رمان و دوست دارم برام جذابه ویژگی که اون دختر دلارای داره لطفنی زود بزار🥺🥺🥺🍓❄

Fm
Fm
1 سال قبل

من دیگه عمرا این رمان مزخرفو بخونم آخه این چه رمان چرتیه که خودتونو معطلش میکنید الکی وقت میزارید واسه دو خط ولش کنید اصلا وقتی نویسنده خودش یکم به مخاطب هاش اهمیت نمیده بدرد نمیخوره.
این همه رمان خوب والا میریم اونارو می‌خونیم 😒🙁

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

من یه کانال پیدا کردم نوشته VIP این رمان رو میفروشه همیشه خدا هم قبل این سایت پارت میذاشت البته مدتیه که مرده اونم🙄
تونستم بخرم به شما هم میگم بخرید راحت بشید 😐 💔

فاز
فاز
5 ماه قبل
پاسخ به  یه خسته

من خریدم مث این پیش نمیرفت یهو رفتن ایران بعدشم خوب خوش تموم شد

مهی
مهی
1 سال قبل

با این همه معطلی فقط دلم میخواد دوکلمه بیشتر ننوشته باشهههههه یعنی……😠

ماندانا
ماندانا
1 سال قبل

واقعا متاسفم خب نمیتونی پارت بزاری اصلا ننویس نخواستیم بابا اگرم میخوای بخریم رمان و بزار لینک تا بخریم این اداها چیه

Asfh
Asfh
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزاری،الان پنج روز گذشته ،یه خورده به خودت رحمت بده پارت درست و کامل بزار

سون
سون
1 سال قبل

بچه ها بالاخره نویسنده هم آدمه و ممکنه مشکلاتی واسش پیش بیاد و خب این قابله انکار نیس…
ولی چیزی ک منو خیلی عصبی میکنه اینه ک همیشه خدا پارت گذاری دقیق و زیاد نداشتیم ک حالا مثلا این یه هفته رو مراعات کنیم

hasti274
hasti274
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نیلو
نیلو
1 سال قبل

چرا دور به دور پارت میزاری

مهی
مهی
1 سال قبل

بار الها صبرررررر🥴

یک زن
یک زن
1 سال قبل

نویسنده اش هرکسی که هست اول بایدیک دوره احترام گذاشتن به مخاطب روبگذرونه وقتی عرضه اش رونداری ننویس

Aylin
Aylin
1 سال قبل

دیگه رمانای بعدی این نویسنده رو دنبال نکنین وقتی اینقد اذیتتون کرده

Aylin
Aylin
1 سال قبل

نویسنده فوت شده بیخیال رمانش بشین

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

VIP این لنتی چنده بخریم راحت بشیمممممممممم
نویسنده‌ی عنتر..!😒💩

𝑫𝒊𝒏𝒂
𝑫𝒊𝒏𝒂
1 سال قبل

خب خداروشکر نویسنده مرده

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

سلام واقعاً برای نویسنده این رمان متأسف هستم . من رمان های دیگه هم از این نویسنده توی تلگرام می خونم و اونجا نسبتاً نظم بهتری هست . اما متأسفانه رمان دلارای اونجا خیلی عقب تره ولی منظم و مرتب پارت گذاری صورت میگیره . نویسنده لطفاً به مخاطب خودت توهین نکن و کمی احساس مسئولیت داشته باش . باعث تنش و ناراحتی نشو . کارت رو به خوبی به آخر برسون . بدنامی برای خودت نیار …

Mobi
Mobi
1 سال قبل
پاسخ به  فاطمه

اونجا پارت چنده؟

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل
پاسخ به  Mobi

شمارش پارت ها و مقدار شون فرق داره اما اون قسمتی هست که توی بیمارستان بستری شده و قرار ترخیص بشه و با آزاده منتظر هستن که آلپ ارسلان بیاد و قبول کنه که دلارای بره خونش …

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل
پاسخ به  Mobi

اما پارت گذاری خیلی از اینجا مرتب تره خیلی

مهی
مهی
1 سال قبل

کلن حرفی نمونده بگم 😒 😑

Mahi123
Mahi123
1 سال قبل

این ک میگن ارسلان بچه رو از دلارای میگیره و دلارای میره پیش ی پیر زن زندگی میکنه راسته؟؟

Sana:)
Sana:)
1 سال قبل
پاسخ به  Mahi123

توی چنل های تلگرام پارتای جلو جلوشو خوندی؟
اعتماد نکن
من خودم دو تا پارت مختلف دیدم ک چجوری دلی زایمان میکنه
دوتا سناریوی جدا بود
چرته باو

دسته‌ها
57
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x