رمان دلارای پارت 83

5
(2)

 

گوشه تخت نشست و آرام غرید :

_ خدایا چی رو میخوای بهم نشون بدی؟

سرش را بالا گرفت :

_ من که دیگه همه چیزو ول کردم
من که میخواستم فراموشش کنم
من که قسم خوردم پا تو خونش نذارم

اشک گونه هایش را خیس کرد

_ چرا باید سروکله‌ش پیداشه؟
چرا باید جرات کنه مثل یک دختر هرجایی باهام حرف بزنه؟

از جا بلند شد و سمت پنجره رفت
اشک هایش خشک شده بود :

_ پس صبر کن ببینیم ارسلان ملک‌شاهان وقتی نامزد برادر خوندشو تو خونشون ببینه چه حسی پیدا می‌کنه!

دو ماه گذشته بود

در این دو ماه چندین بار با هومن قرار گذاشته بود

تمام قرارها زیر نظر خانواده اش بود

یکبار داراب هم همراهشان آمده و هومن هم هنگامه را آورده

هنگامه سکوت کرده و هیچ حرفی از آلپ ارسلان نزده بود تنها تمام مدت با پوزخند و تمسخر نگاهش می کرد

چند بار اول سعی کرد به او توضیح دهد یا حتی با او همکلام شود تا بفهمد حدسی که زده بود واقعاً درست است یا نه

واقعا هنگامه و هومن خواهر و برادر ارسلان هستند یا خیر اما با رفتاری که هنگامه نشان داده بود پشیمان شد

اهمیت چندانی هم نداشت

هدف او چیز دیگری بود

هومن پسر بدی نبود

میدانست آلپ‌ارسلان با شنیدن این حرف دیوانه می‌شود اما به هومن بیشتر از ارسلان می‌آمد پسر حاجی باشد!

نه اینکه مذهبی و خشک باشد نه اما مرد مهربان و خانواده دوستی بود

تمام مدت جز چند باری که دست دلارای را گرفته بود نزدیکش نشده و رعایت کرده بود

خانواده‌اش هم به همین خاطر به او اعتماد می کردند

جدیداً تنها بیرون می‌رفتند
دوتایی

هومن از خودش میگفت

حال می دانست مادرش بیمار است و نمی تواند حتی از روی تخت بلند شود و یا حرف بزند

هنگامه تنها خواهرش است و طبق گفته خودش پدرش زمان تولد هنگامه فوت کرده است

نه او و نه هنگامه چیزی از پدرشان به یاد نداشتند

دلارای با ابروهای بالا رفته نگاهش کرده بود

یا واقعاً او هم خبر نداشت
یا نمیخواست دلارای به همین زودی مطلع شود که حاج ملک شاهان پدرشان است
و یا کلا این توهمات ساخته ذهن دلارای بود و هیچ کدام واقعیت نداشت!

نمی دانست اما باید سر در می آورد

نه به خاطر پاک شدن پوزخند های تمسخر آمیز هنگامه و یا به خاطر هومنی که ممکن بود همسرش شود

تنها به خاطر حرص دادن آلپ ارسلان

ارسلان تنها کسی بود که در ارتباط با او خودش را نمی‌شناخت

در یک لحظه چنان از او متنفر می‌شد که دلش میخواست سر به تنش نباشد و چنددقیقه بعد قلبش برایش به تپش در می‌آمد!

دو ماه ارسلان را ندیده بود

نه او زنگ زده بود و نه ارسلان

نمی توانست بگوید دلتنگش نیست

با خودش که باید صادق می بود!

دلش تنگ شده بود

برای دیدنش
در آغوش کشیدنش و حتی شنیدن صدایش

اما به هیچ عنوان به دلش اجازه پیشروی نداد

عقلش مانع می شد
نه تماس گرفت نه پیامک فرستاد و نه مثل قدیم ها سر از خانه او در آورد

تنها نیمه شب ها تا نزدیک صبح به او فکر می‌کرد و گاهی اوقات اشک هایش ناخواسته گونه هایش را خیس می کرد

با به یاد آوردن مکالمه آخرشان دندان روی هم می فشرد

تحقیر های ارسلان در طول رابطه شان از گوشش بیرون نمی‌رفت

انگار تمام مدت کور و کر بوده و تازه چشم هایش می دید و گوش هایش می شنید

چطور به ارسلان اجازه داده بود تا این حد تحقیرش کند

یک شب روبه روی آینه ایستاد

در حالی که ساعت ها گریه کرده بود و دلتنگی امانش را بریده بود

بلند حرف زده بود و تکرار کرده بود

_ دلم براش تنگ شده ، دیگه نمیتونم

مثل دیوانه ها موهایش را چنگ زده بود و ادامه داد بود

_باهام مثل یک تیکه آشغال رفتار کرد
تقاصشو پس میده

دلارای درون آینه پوزخند زده بود

_ تقاص ، انتقام ، تاوان!!!
کی رو میخوای گول بزنی دلارای
خودتو؟!
دنبال انتقام نیستی
نمیخوای تقاص چیزی رو از ارسلان پس بگیری
تو فقط مثل دختر بچه های احمق میخوای نزدیک برادرش بشی تا ارسلان ببینتون و اذیت بشه

گوش هایش را فشرد
اینطور نبود…

اما حقیقت زیادی تلخ و آزاردهنده بود

_ میخوای مثل رمانا یقه هومن رو بگیره و بگه این دختر زن منه یا حداقل یک زمانی زن من بوده
نه عقد نه حتی صیغه روی کاغذ و کتبی اما بالاخره بوده
تو دلت می خواد ارسلان هنوزم رو تو حساس باشه
میخوای به دوتاتون بفهمونی که ارسلان هنوزم عاشقته

پتو را روی سرش کشیده بود اما صدای دلارای درون آینه ساکت نمی شد

چرا که حقیقت را می گفت …

_ تو داری تمام این کارارو می کنی تا ارسلان بهت برگرده
غرورت اجازه نمیده این بار تو جلو بری و دوباره التماسش کنی اما عشقتم اجازه نمیده بخوای رهاش کنی و دیگه نبینیش
این تنها راهیه که داری
میخوای از طریق هومن دست رو نقطه ضعف ارسلان بذاری تا این بار اون پا پیش بزاره برای تموم نشدن این رابطه

و واقعیت هم همین بود

هرچقدر انکار می‌کرد
هر چقدر به خودش و به ارسلان دروغ می‌گفت
حقیقت این بود

بدون ارسلان هیچ چیز نبود

دوری اش را چند روز و چند هفته و چند ماه دوام می‌آورد و بعد سینه اش به خس خس می‌افتاد

نفسش می گرفت و چشمانش سیاهی میرفت

انگار که ارسلان برایش اکسیژن بود

دور که می‌شدند مثل ماهی دور از آب مانده به دست و پا می افتاد

آنقدر تقلا میکرد تا دوباره بتواند نفس بکشد…

شومیز گل‌بهی رنگی را با شلوار سوارکاری چسب مشکی پوشید

می‌توانست بگوید تقریباً هیچ زمانی در زندگی اینطور به خودش نرسیده بود

از صبح زود بیدار شد

دوش گرفته و ناخن هایش را لاک مشکی رنگ زده بود

موهایش را فر ریز کرده و آرایش کاملی روی صورتش نشانده بود

چندین بار سعی کرد و بالاخره خط چشم زیبایی پشت پلک هایش پیاده کرد

رژ لبش زیادی پر رنگ بود اما آنقدر به لبهایش می‌آمد که حتی حاج خانم هم دلش نیامد بگوید پاک کند

غرغرهای مادرش را شنید

انگار که با خودش حرف می زد و خودش را قانع میکرد

_ پسره چند روز دیگه شوهرش میشه
حاجی هم که جای پدرش
کس دیگه ای هم نمی مونه

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.3 (4)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

455 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Maryam
Maryam
1 سال قبل

حوصله عشقو عاشقی دارید ها شما ها هم

نیما
نیما
1 سال قبل

به به سلام دیجی و بد بوی خوبین

نیما
نیما
1 سال قبل

سلام

ناز
ناز
1 سال قبل

چرا پارت نمی زاری

گرگعلی
1 سال قبل

سلااام

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

من وقتی نه سالم بود با ی پسره رفیق بودم اونا روستا بودن ما استان بعد هر چند ماه ی باری میومدن استان خونه داییش وایمیسادن وای این داییش ی دختر داشت ۱۸؛۱۹ساله بود بعد من عاشقش شدم..
همه رویا هامو با اون دیده بودم همش رانندمو میپیچوندم میرفتم دم مدرسشون بعد ما میشناختیمشون تازه ی بار با مادرم رفتم خونه شون
بعد ی روز رفتیم عروسی دیدم عروس اونه…
برا همون پسر بدی شدم اون عشق اول و آخرم بود بهم خیانت شد💔😐😢

:)
🙂
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

تو چن سالت بود؟

:)
🙂
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

نمیشه گفت خیانت چون اون شاید از عشق تو ب خودش خبر نداشته

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  🙂
1 سال قبل

سلام
شما دیگه کی هستی ؟؟ چرا با ایموجی که اسم منه اومدی ؟😂

:)
🙂
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

سلام زیاد پیام نمیدم
چون حوصله ندارم به گذاشتن یه ایموجی افاقه میکنم😂… عذر میخوام

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  🙂
1 سال قبل

😂😂آهااان
ن بابا من فک کردم این روحمه 😂

:)
🙂
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

😂 🤝

الهام
الهام
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

بد بوی تو همون سولومون خودمونی😉😁یه جایی یه سوتی بزرگ دادی😂قبلا شک داشتم اما بعد مطمعن شدم بچه ها راست گفتن که شما ها یه نفرید

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  الهام
1 سال قبل

از همون اول واضح بود
سولومون دوروز پیش اومد گف جامو مر کردین خیانتو اینا
بدبویم کلا تیکه کلامش همینه🤣

باران
باران
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

آخی امیدوارم داستان باشه و واقعیت نباشه😢💔

تا به حال دوستام بهم خیانت کردن و تا چند وقت اصلا کامل نو خودم بودمو از خیانت متنفرم🙂

ولی خب تجربه عاشق شدن نداشتمو درگیر همچین خیانتی نشدم💔

ولی به هر حال مگ دختره میدونست که عاشقشی😶

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  باران
1 سال قبل

عامو نه سالش بوده من چند سال پیش بیست تا دوست داشتم حالا شده یه دونه همه شوم هم بهم خیانت کردن و ازم سو استفاده کردن

باران
باران
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

منم الان یه دونست اینم ۹ ساله باهمیم
خدایی این خیانت کنه سرش میبرم میزارم رو سینش😶😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

هان خب تو هم بیا بخندیم منم شکست عشقی دیدم کلاس هفتم یکی بود اسمش زینب بود همیشه بعد مدرسه میدیدمش ولی چون ۳۲ ساله بود و ترشیده بود دادنش به یکی به من ندادنش

باران
باران
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

عا ۳۲ ساله کجا ترشیدس😶

من میخوام تا ۳۵ سالگی شوهر نگم یعنی اونموقع ترشیده و مونده میشم😶
اسغفرالله😂
ولی خدایی هاشق یه دختر ۳۲ ساله شدی😶

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  باران
1 سال قبل

خوشکل بود🤣🤣

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

تو از کجا میدونی ترشیده بوددددد ؟؟؟؟ شاید خودش نخواسته ازدواج کنه
و اینکه
من هر پسریو کلا دیدم اکثرا عاشق ی دختر خیلیییی بزرگتر خودشون شدن 😐وات فااااز

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

تو شکست عشقی هات هم طنزه 😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

خدا زلیلت نکنه الان باید دلداری بدی🤣🤣

Zahra
Zahra
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

زلیل چیه🤦🏻‍♀️😂😂😂😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Zahra
1 سال قبل

مخالف خدا خیرت بده🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

تو خودت اوج روحیه ای نیازی نیست من بهت روحیه بدم

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

همبن الان میرم تو اینه 😀🤣

:)
🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

😂😂😂عاشق یکی که ۱۰ سااااال از خودت بزرگتره شدی ؟؟ اخه چه کاریه ؟؟

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

دلم برات سوخت ولی آخه شاید عاشقش نبودی و فقط ازش خوشت اومده باشه حالا چندین سال یا چند روز دیگه یک دختری رو میبینی قطعا عاشقش میشی

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

امیدوارم داستان بوده باشه

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

اینم بگم علاقه به رشته های ورزشی دارم بوکس و کشتی…
ولی بابام میگه باید تجارت بخونی تو تنها وارث و فرزندمی🥲💔

المیرا
المیرا
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

میشه هم تجارت خوند هم باشگا رف ک☹

You
You
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

😐

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

من اگ ی روز نباشم بهم خیانت میکنین با بقیه مثلا این دم آدمی اصلا مشخصه که پسر نیستت..

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

زشته یعتی من دوجنسم😲

مهشید
مهشید
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂ب دل نگیر بچس

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

الهی که دختر خالت فدات بشه🤣

Bad boy
Bad boy
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

دختر^^

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

حرص نخورخودم برات زن پیدا
میکنم😑🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂 از همین اخلاقت خوشم میاد ها

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂 خدا نکشتت معلومه پسری

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

حیف که الان خوابم میاد وگرنه سه چهارتا جفتک پرونی میکردم🤣

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

🤣🤣یه لحظه به خودم شک به مکلا

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

عثمان بایا یکم خل بازی در میارم بخندین بد مگه اصلا تو چه گیری دادی به من بد بخت

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

بیخیال نیاز نیس هر زری زد جواب بدی بعدشم اگر دختر باشی هم برا ما که فرقی نمیکنه

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

نه بابا دختر نیستم

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

ببین تو اگر دختر هم باشی که صد درصد نیستی مهم اینه که ما دوست داریم تو این چند روز خودتو خوب نشوندی تو دلمون

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

ولش کن هرکی هستی عشقی

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂 ولش کن به دل نگیر

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

تند نرو بشین با هم بریم
خیانت چی چی هست اصلا
ندیدم کسی تعهدی ب ت داده باشه !!

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

خیانت میکنیم؟ دلت پره ها

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

میش ولم کنین من ربطی به اون ندارم واقعا به چ دلیل میگین من اونم آخه مگه مرض دارم؟…
اونم نمدونوم والا ک چرا شبیه پسرا نیستم ولی مدرک دارم که پسرم چکار کنمش؟😐😂
مسخره بازیو بزارین کنار…

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

لواشکارو خوردم تموم شد متاسفم دوستان من🙂💔😿

مهشید
مهشید
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

کوفت بخوری

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

گیر کنه تو گلوت 🪠 با این از مفدت درش میارم 🤣

نیما
نیما
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

مهران
خودتی؟ 😀

المیرا
المیرا
پاسخ به  نیما
1 سال قبل

خداوکیلی خود مهرانی با اسم نیما اومدی ن؟🤣 ایموجیتم همونه ک مهران زیاد میده 🤣🤣

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  المیرا
1 سال قبل

نه خدایی رفیقم بود گفتم بیاد یکم باهاتون بخنده مثل خل و چلا میگه مهران خودتی🤣🤣

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  نیما
1 سال قبل

یا خدا آشنا پیدا شد😱
تو که رمان نمیخونی اینجا چی کار میکنی😱

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂 از دست تو

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

راست میگم خو🤣🤣

باران
باران
پاسخ به  نیما
1 سال قبل

نیما
خودتی؟؟؟ 😀
😐😂

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  باران
1 سال قبل

باران واقعن خودتی؟؟؟😀🤣🤣🤣

باران
باران
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

عه ماندانا جیییییییغغغغغ باورش خیلی سخته
خودتی؟ 😀😂😂😂

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  باران
1 سال قبل

وایییی جر خوردم😂🤣😂🤣😂🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

ماندانا واقعا خودتی؟😱

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

آتاناااااااز کجااا بودییی این چن سالللل بلخره پیدات کردمم😭🤣

atena
atena
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

وای بچه ها ترکیدم از خنده😂😂😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

قبرستون

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

ععررررر پیدات کردم دوست من خیلی گریه کردم وقتی نبودی😭😭😭😭

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  باران
1 سال قبل

ببیننم برا اینم آشنا پیدا شد🤣🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  نیما
1 سال قبل

ممههرراانن خودتیی😱😱😂😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

نه بابا مهران نمیشناسم روح مهرانم🤣🤣

مهشید
مهشید
1 سال قبل

خانوما آقایون دی جی جان داش مهری ماندانا فاطی ادمین آتاناز
شرمنده بقیه رو یادم نیس
خوبین همگی؟ 😁
جون شوما دیوونه نیسماا فقط حوصلم پوکید

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Mahshiiiddd
دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

مهشیددددددد کدوم گورستانی بودی با کله بپر تو سایت🤣🤣

Bad boy
Bad boy
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

تو یک خیانتکار به تمام معنا هستی😐🤘
کاری میکنی صد خط الفاظ مستهجن و رکیک بنویسم😊

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

مهشید آدم فروش🤣

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

سلیااااام مهشیددددد
منکه حالم بده دارم میرم بیمارستان 🙂

المیرا
المیرا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

چی شدیییی

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  المیرا
1 سال قبل

ی مشکل خیلی بد دارم الان نمیشه بگم اگر پیوی بود بهت میگفتم ولی حالم خیلی بد بود اما الان بستریم

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

عاییییی پیوی میخام:_(
واقن ناراحت شدم زود خوب شو:-)
منم میگرن دارم هر ۱۰ روز ی بار ممولن میوفتم بیمارسان🤧

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

🥺🥺منم پیوی میخواممم ، دلم از عالم و ادم پره ، دلم میخواست میتونستم حرف بزنم اما اینجا ی جا عمومیه و نمیشه

وای خداااا الان میگرنت خوفه ؟؟؟🥺🥺

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

همه میگن من شنونده خوبیم حیف کاری ازم برات برنمیاد🤧
عاره خوبم همینجوری برا خودش میاد میره رفیقم شده😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

مرسی ازت همینکه الانم حرف میژنیم اوکیع
میگرن خیلی بده امیدوارم اصلا نیاد سراغت🥺

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

چی شده؟

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😭حالم بد شد☹ولی الان خوبم 😉

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

خاک عالم تو مخت کنن گفتم شاید خبری😖🤣

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

نترس من هفت تا جون دارم 😂😂

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

فدای شما😐😂
کاش جز اینجا واتی تلی جایی ی گپ بزنیم چت کنیم😐😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

اره تو خوبی؟ من کلاس تشریف داشتم

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

وزن ۵۶
قد ۱۸۴
کمربند قهوه‌ای از کاراته دارم
از ۶ سالگی با بابام میرفتم باشگاه

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

منم جوراب ساق بلند سیاه دارم😁

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 وای خدا نکشتت

S...
S...
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

چطوری از ۶ سالگی میرفتی کاراته و کمربند قهوه ای داری؟
۱۲ سال کاراته میتونی دان دو مشکی سبک شتوکان بگیری

Bad boy
Bad boy
پاسخ به  S...
1 سال قبل

نه گفتم باشگاه میرفتم نگفتم که کاراته

المیرا
المیرا
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

هیچی گوشت نداشه باشی کلن استخون باشی باز با این قد وزنت باید حدقل ۶۰ بشه🙄😂

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

من:عثمان ۱۸ساله
کرمان
تک فرزند
پایان کلاس یازدهمم
.
.
.

هچی دیگ فعلا منتظر مامان بابای واقعیمم ک از آمریکا بیان منو با خودشون ببرن دعا کنین زودتر برسن💔🤟

مهشید
مهشید
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

گفتن پروازشون تاخییر داره ولی ب زودی زود ینی اون دنیا میرسین بهم🤣🤣

مهشید
مهشید
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

ولی بی شوخی خوشبختم از اینکه شناختمت

المیرا
المیرا
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

خوش🙄😂
دعا دعا🙄😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

😂😂

Bad boy
Bad boy
1 سال قبل

هی سولومون سولومون بس کنین دیگه
.

.
.
نیسم چون عن بازی در آوردم خودمو از طبقه دوم ساختمون انداختم کارم کشید ب بیمارستان..
مامانمم دم ب دیقه بم میگه عثمان این کارو نکن استراحت کننننن💔🥲دکتر گفته
.
تازه پریشب گوشیمو گرفت نمی‌زارن برم بیرون🙂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

آخه تو که از من عقلت کم تره 🤣

مهشید
مهشید
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

گلم خود درگیری مضمن مِدانی چیه؟!
خو مگه مرض داری ک خودتو از طبقه دوم انداختی کاکو

المیرا
المیرا
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

من کسیو قضاوت نمیکنم راسو دروغش با خدت ولی جدن اگ راس میگی امیدوارم مشکلت حل شه ب هرحال کسی الکی همچین کاری نمیکنه☹

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Bad boy
1 سال قبل

پسسررر جون تو چته کدام برادر اسلامی خودشو از طبقه دوم میندازه حاج آقا مهران این کارش درسته ایا؟

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
1 سال قبل

وای برید فیلم گشت ارشاد رو نگاه کنید خیلی قشنگه

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
1 سال قبل

جناب دم آدمی کوجایی خنده خونم افتاد

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

🤣🤣🤣🤣🤣 خدایی باید پلیس شدن رو بیخیال شم بزنم تو کار دکتری مشتری پروپاقرص هم اتاناز🤣🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

حله فقط مملکت می‌ره رو اب

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

وای فرض کنیم تو پلیس بشی با دزده دست به یکی می‌کنی عملیاتش با موفقیت انجام بشه

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
1 سال قبل

دم ادمی تواهل کجا بودی ؟ و اینکه این اسمت (دم ادمی) یعنی چی اصا ؟؟😂😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

مال شیرازم
اسمم مهران بود
دم آدمی هم من زدم آدم آدمی تا اسمم معلوم نشه این اومد🤣

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

خوب درستش کن😐🤣

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

نمیخواد همین خوبه 🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

آخه یعنی چی این اسمت ولی باحاله از اسمت هم شوخ طبعی میباره

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

😀
یکم فیس کنیم😌😌🤣

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

اهاان😂😂آدم آدمی اخه واسه چی ؟ مگع اسم دیگه ای نبودد😂😂😂😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

بالاخره باید بزاره از ذهن خلاقش بهره ببریم

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

یا حضرت جن اتاناز برگرد به کار خونه😱

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

به نظرم بیا باهم بریم کارخونه ما حضرت جن داریم ایا؟

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

چه بدونم همین اومد تو ذهنم🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

😂 خودت که اسمت رو گفتی که😂😂 ممههرراانن ببووددد یعنی چی یعنی اسمت دیگه مهران نیست؟

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

نه بابا اسمم مهران فامیلمم که گفتم دم آدمی هم کنید لقبم🤣🤣

مهشید
مهشید
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

داش مهری پرچم شیرازیا بالو هس😂😂😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  مهشید
1 سال قبل

آره نصف بیشتر سایت همه شیرازین
خبر خبر شیرازیای گرامی
خونتون نزدیک هست لواشک بفرستید خونه مدرسه نفرستید بچه پیشم میخورتش🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

بهت گفتم اسم لواشک رو نیاز جلو من میزنم از وسط نصف بشی ها

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

دیجی تو مال کجایی اسمت چیه

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

من از بچا اصفونم و اسمم هم نمیتونم بگم به دلایلی 😂

المیرا
المیرا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

در گوشم بگو قول میدم ب کسی نگم کسیم نمیبینه🙄😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  المیرا
1 سال قبل

😂😂😂😂کجا میتونم بیام پیوی ؟؟

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

یادته بم گفتی اینجا پیوی نداره تو پیامتو بنویس بگو فقد فلانی بخونه🙄😂
الانم برا المیرا بنویس بگو فقد اون بخونه

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

🤣🤣🤣🤣

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

اسمش محرمانس فلن فاش نکرده😐😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

😂😂😂بی نام و نشونم من😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

ولی ب معنی آشکارو روشنه اسمم،اگر گفتی چیهههه؟…😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

چَرا کامنتا من نمیاااااان ؟؟؟😑☹
اشکال نداره ی بار دیگه میگم
من از بِچا اصفونم و اسمم نمیتونم بگم ب دلایلی اما معنیش میشه آشکار و روشن ، حالا دیگه خودتون حدس بزنید 😂😂

ماندانا
ماندانا
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

عزیزممم مبیناااااا
مطمئنم مبیناااا

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  ماندانا
1 سال قبل

🤣🤣🤣

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
1 سال قبل

حرفت

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
1 سال قبل

فاطمه آخرین حرفنگت چیه؟

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

میگه اخرین حرفت چیع

المیرا
المیرا
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

اینو وقتی ب کسی میزنن ک نقشه قتل کشیده باشن مراقب خدت باش دختر خوبم🥲😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

منکه بهت میگم خواهرم😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

😂😂 تو باید یک حرف رو از همه ی زوایا بسنجی😂

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

اونو دیگع نمیدونم
من جات بودم فرار میکردم
احتمالا قصد ربودنت رو داره فاطی 😂😂😂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

آخرین حرف رو نگفتی

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دیجی توووون🙂
1 سال قبل

انگار ممد قلی مندازمش تو کیسه میبرمش آقا ما یک خاطرات خنده داری داریم با ممد قلی حتی الان هم که فکر میکنم بهش دارم از خنده منفجر میشم

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

تو اصلا فیلم نگاه نمیکنی نه؟

دیجی توووون🙂
دیجی توووون🙂
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

و منی ک هنوزم منظورتون و نگرفتمم…👈👉🙄

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

بیا منو و تو و مهران بریم کارخونه تنظیمات مون رو درست کنن

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
1 سال قبل

ببینم تو واقعا رمان جدید گذاشتی بیدی یا من اشتب کردم ههاانن ههاانن

مهشید
مهشید
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

آتی من دیدمش ولی الان هرچی نیگا میکنم میبینم نیسش😂

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

آری یکی گذاشته بودش منم خوندم نظرم دادم

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

من اسمش رو دیدم اول زاده خون رو خوندم وقتی اومدم دیدم برش داشته پر پرت میکنم فاطی

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

دق دلت حداقل هم خوندم هم نظر دادم اسمش یه چیزی مثل سرد بود خلاصش پسر حاجی طه یه دختری که تو کارخونشون کار می‌کرده میگه تو دزدی و میگه کفشاش و درآر اونم بنده خدا جورابش سوراخ بوده روش نمیشده خلاصه حاجی میاد یه دادی میزنه پسره گم میشه بیرون یعد به دختره دلداری میده آخرش گمونم دختره با پسر حاجی عروسی کنه خیلی ضایع بود کاش ماهم دعوت کنن😀

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  دم ادمی
1 سال قبل

ککوووفففتتتت اسمش رو هم می‌دونم
شهر سرد

دم ادمی
دم ادمی
پاسخ به  آتاناز 🌹
1 سال قبل

حرص نخور🤣🤣

دسته‌ها

455
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x