رمان عشق با چاشنی خطر پارت 29 - رمان دونی

 
اشکی کنارم نشست و ماشین رو روشن کردم و راه افتادم و ایندفعه هم مثل یه دختر خوب و مثبت آروم روندم تا خونه اشکی. میخواستم ماشینو ببرم تو پارکینگ که
اشکی:همینجا پارک کن نمیخواد ببری تو پارکینگ
_چرا؟
اشکی:کاری که بهت میگم رو بکن
_باشه
جلوی در ساختمون نگه داشتم که اشکی پیاده شد و بعد ماشین و پارک کردم و پیاده شدم که ناگهان یاد تعهد افتادم دوباره نشستم روی صندلی و خم شدم سمت داشبورت و اون پوشه رو برداشتم و برای اطمینان که چیز دیگه ای رو برنداشته باشم توشو نگاه کردم که درست بود. پوشه رو گذاشتم تو کیفم و پیاده شدم. قفل ماشین و زدم و راه افتادم سمت خونه اشکی.
ایندفعه دیگه نگهبان جلومو نگرفت و من راحت رفتم داخل ولی چه کنم که دوباره تمام اون پله ها رو رفتم بالا آخ آخ خدا لعنتت کنه اشکی آخه باید خونت طبقه هفتم باشه که من این همه پله رو بیام بالا.
با هزار زحمت تمام پله ها رو رفتم بالا و وقتی رسیدم خونه اشکی درش بسته بود درو زدم که بعد ۱۰ مین بالاخره درو باز کرد و تمام لباساشو عوض کرده بود
_یکمی بیشتر معطل میکردی؟
اشکی:مگه تو هنوز نرفتی؟
_اومدم اگه کاری داشتی انجام بدم
اشکی:به ترحمت نیاز ندارم حالام برو کنار
رفتم کنار که بدون توجه به من از خونه اومد بیرون و درو بست و رفت داخل آسانسور
_یعنی چی کجا داری میری؟ خوبه همین چند ساعت پیش بود که به خواطر خون زیادی که ازت رفته بود بیهوش شدی
پوزخندی زدو گفت
اشکی:عادت کردم بهش
و با بسته شدن در آسانسور مکالمه ی ماهم تموم شد و ذهن من مشغول یعنی چی که بهش عادت داره یعنی همیشه زخمی میشه؟
نمیدونم
بیشعور اول یه تعارف نکرد برم تو یکمی استراحت کنم این همه پله رو اومدم بالا خسته شدم ایششششش.
دوباره تمام اون پله ها رو یکی به یکی اومدم پایین و هر پله ای که پایین میومدم یه فوش آبدار به اشکی میدادم.
بالاخره از ساختمون بیرون اومدم ولی با بوقی که پشت سرم خورد دو متر پریدم هوا برگشتم ببینم کیه که دیدم اشکیه و دوباره هم اون پوزخند کوفتیش رو لب هاشه
رفتم سمتش که شیشه ماشین را اورد پایین
_چته چرا همچین میکنی ترسیدم؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار

          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی رسیدیم، به اینجایی که حقمون بود.   پدر ثمین ناخواسته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر هیولا جلد دوم به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاد

    #گناهکاران_ابدی ( #جلداول) #شوهر_هیولا ( #جلددوم )       خلاصه  رمان:   من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد ‌و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصه موج به صورت pdf کامل از خورشید _ شمس

            خلاصه رمان:   موج به اجبار پدربزرگش مجبور است با فریاد، هم بازی بچگی اش ازدواج کند. تا اینکه با دکتر نیک آشنا شده و در ادامه حقایقی را در مورد زندگی همسرش می‌فهمد…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی

    دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی خلاصه رمان: داستان درباره دو برادریست که به جبر روزگار، روزهایشان را جدا و به دور از هم سپری می‌کنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی! آروکو که عشق و علاقه او را به سمت هنر و عکاسی و تئاتر کشانده است، با دختری به نام الآی آشنا می‌شود؛

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
2 سال قبل

 😂 

Rebecca
Rebecca
2 سال قبل

لطفا عکس ارام و اشکان رو بزار

زهره
زهره
2 سال قبل

اه

M.h
M.h
2 سال قبل

خیلی کمه

nara
nara
پاسخ به  M.h
2 سال قبل

اره

دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x