رمان گرداب پارت 305

4.3
(73)

 

 

درحالی که خودم رو تو جام تکون میدادم و یه جورایی نشسته انگار می رقصیدم، شروع کردم بلند بلند همراه اهنگ خوندن….

 

“درگیره عشق تو شدم

تو که خواب و خیالِ شبامی

قید همه چیزو زدم

واسه اینکه الان تو باهامی

هرچی تو دنیاست به کنار

تو تمام چیزی که می خوامی”

 

صدام رو بردم بالاتر و خیره شدم به سورن و دست هام رو بهم کوبیدم…

 

“وقتی بهت خیره میشم

چشام از تو سیر نمیشن

ماه شب های منی

تو همونی که عاشقشم

زندگی بی تو واسه من

خیلی سخته حتی تصورشم”

 

صدام تبدیل به جیغ شد و همینطور که با دست هام به سورن اشاره می کردم براش خوندم…

 

“هر جا که باشی تو فکر توام

حس می کنم پیش منی

باور قلب من اینکه

ما تا اخرش مال همیم

ماه قشنگ شبام

مثل یه خوابی برام”

 

سورن با چشم هایی که برق میزد نگاهم کرد..

 

با انگشت های دست راستش روی فرمون ضرب گرفت و زیرلب شروع به همراهی باهام کرد…

 

“لحظه به لحظه ی زندگیمو

با تو فقط سر می کنم

وقتی تو چشمام زل میزنی

عشقتو باور میکنم

هرجوری باشی باهام

دنیارو با تو میخوام”

 

#پارت1747

 

موسیقی که شروع شد، جیغ پر هیجانی کشیدم و نشسته شروع به رقصیدن کردم…

 

سورن با خنده نگاهم می کرد و نمی دونست به من نگاه کنه یا به جاده…

 

با خنده و جیغ گفتم:

-به کشتنمون ندی..

 

سورن هم خندید و لب زد:

-وروجک من..

 

بلند بلند خندیدم و شروع کردم به دست زدن و همچنان تکون خوردن…

 

خواننده که دوباره خوند، من هم شروع کردم..

 

کف دستم رو به سمت سورن گرفتم و خوندم..

 

“بذار دستتو توی دستم

که بدون تو از همه خسته ام”

 

سورن دستم رو که به سمتش گرفته بودم، با دستش گرفت و برد سمت لب هاش و کف دستم رو بوسید…

 

با خنده دستم رو عقب کشیدم و ادامه دادم..

 

“تو که بهتر از هرکی میدونی

تو خیالمی هرجا که هستم

تو چیکار کردی به دلم که

تو نگاه اول به تو دلبستم”

 

با لبخنده بزرگی روی لب هام نگاهش کردم و صدام رو کمی پایین اوردم…

 

با انگشت اشاره ام به سمتش اشاره کردم..

 

“بذار دستتو توی دستم

که بدون تو از همه خسته ام

تو که بهتر از هرکی می دونی

تو خیالمی هرجا که هستم

تو چیکار کردی با دلم که

تو نگاه اول به تو دلبستم”

 

دوباره صدام بالا رفت و جیغ زدم و با دستم به شونه ی سورن زدم تا نشون بدم برای اون دارم می خونم…

 

#پارت1748

 

وقتی نگاهم کرد، به شقیقه ام اشاره کردم..

 

“هرجا که باشی تو فکر توام

حس میکنم پیش منی”

 

دوتا دستم رو روی سینه ام گذاشتم و با جیغ ادامه دادم…

 

“باور قلب من اینه که ما

تا اخرش مال همیم

ماه قشنگ شبام

مثل یه خوابی برام”

 

دوباره با انگشت هام بهش اشاره کردم و کلمه به کلمه ی اهنگ رو با دست هام ادا دراوردم و براش خوندم….

 

“لحظه به لحظه ی زندگیمو

با تو فقط سر می کنم

وقتی تو چشمام زل میزنی

عشقتو باور میکنم

هرجوری باشی باهام

دنیارو با تو میخوام”

(امو بند..هرجا که باشی)

 

تیکه ی اخر اهنگ رو بلندتر از تمامش جیغ زدم و وقتی تموم شد غش غش زدم زیر خنده و دست زدم….

 

انقدر بالا پایین پریده بودم و جیغ زده بودم که به نفس نفس افتاده بودم…

 

سورن دست دراز کرد و با انگشت هاش، دو طرف صورتم رو گرفت و با ذوق و حرص فشار داد و لب هام غنچه شد….

 

زدم به دستش تا ولم کنه و وقتی دستش رو عقب کشید گونه هام رو مالیدم:

-بدجنس..

 

نیم نگاهی بهم کرد:

-اخه من قربونت برم..نمیگی یه کاری دستت میدم وقتی اینطوری شیرین میشی…

 

با ذوق نگاهش کردم و گفتم:

-برای تو خوندما..

 

-من فدای خودت و خوندنت..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 73

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۳۴۲۰۹۶

دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار…
1676877298840

دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا 1 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم…
IMG 20230123 230820 033

دانلود رمان با هم در پاریس 0 (0)

10 دیدگاه
  خلاصه رمان:     داستانی رنگی. اما نه آبی و صورتی و… قصه ای سراسر از سیاهی وسفیدی. پسری که اسم و رسمش مخفیه و لقبش رباته. داستانی که از بوی خونی که در گذشته اتفاق افتاده؛ سر چشمه می گیره. پسری که اومده تا عاشق کنه.اومده تا پیروز…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.3 (8)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
InShot ۲۰۲۳۰۷۱۳ ۰۰۲۸۰۵۰۲۰

دانلود رمان طلوع نزدیک است pdf از دل آرا دشت بهشت 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         طلوع تازه داره تو زندگیش جوونی کردنو تجربه می‌کنه که خدا سخت‌ترین امتحانشو براش در نظر می‌گیره. مرگ پدرش سرآغاز ماجراهای عجیبیه که از دست سرنوشت براش می‌باره و در عجیب‌ترین زمان و مکان زندگیش گره می‌خوره به رادمهر محبی، عضو محبوب شورای…
10043162 4 Copy

دانلود رمان یکاگیر 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۹ ۲۱۰۲۱۸۰۲۹

دانلود رمان سقوط برای پرواز pdf از افسانه سماوات 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   حنانه که حاصل صیغه ی مریم با عطا است تا بیست و چند سال از داشتن پدر محروم بوده و پدرش را مقصر این دوری می داند. او به خاطر مشکل مالی، مجبور به اجاره رحم خود به نازنین دخترخوانده عطا و کیامرد میشود. این در…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۸ ۱۷۱۷۲۴۵۸۱

دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۶ ۰۰۳۶۵۱۷۴۲

دانلود رمان عشق ممنوعه pdf از زهرا قلنده 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   این رمان در مورد پسری به اسم سپهراد که بعد ۸سال به ایران برمی گرده از وقتی برگشته خاطر خواهای زیادی داشته اما به هیچ‌کدوم توجهی نمیکنه.اما یه روز تو مهمونی عروسی بی نهایت جذب خواهرش رزا میشه که…
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Setarea
Setarea
12 روز قبل

وی کهیر زدم

Mahsa
Mahsa
12 روز قبل

یه پارت اهنگ بود فقط🙄

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  Mahsa
12 روز قبل

ی آهنگ و دلقک بازی خانوم😖 مبتونست بجای این همه شر گفتن بگه آهنگ هرجا ک باشی تو فکر توام امو بند رو براش خوندم و دابسمش بازی کردم🫤 اینا اگه شر نگن روز شون شب نمیشه😐😐😐😐😐

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x