جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 37

    «باوان»   وحشت زده نگاهم بین چشمان سرخ و دستانش جا به جا میشد. لباسم هر لحظه بالاتر میرفت و چشمانم درشت تر میشد.   چه در سرش میگذشت؟ کاش میتوانستم ذهنش را بخوانم.   _ چی… کار… میکنی؟ عا… مر…   گرمای دستش از پوست شکمم رد

ادامه مطلب »
رمان سال بد
رمان سال بد

رمان سال بد پارت 98

        قلبش تند و بی امان تپیدن گرفت … جریان نفسش عمیق شد !   تمام پنج روز گذشته را از آیدا فاصله گرفته بود ! … فاصله گرفته بود … چون نمی دانست باید به او چه بگوید ! در شرایطی که داشتند حس می کرد

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 320

            لبخندی زد و لقمه‌ها را سمتم هل داد:   _ بخور…بچه ماکارونی با نون دوست داره!   دروغ نمیگفت، دقت کرده بود! در طول بارداری همیشه ماکارونی را دوست داشتم با نان بخورم. اخم کردم و یکی از لقمه‌ها را برداشتم:   _ نظرت

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 170

      دست به سینه شدم.   _ خوب تو بگو قضیه چیه پس؟   _ عثمان از ژینوس خوشش میاد. اما ربطی به مثلث عشقی و اینا نداره.   سرشو محکم تکون داد‌.   _ به من ربطی نداره.   نگامو ازش گرفتم و زیر لب گفتم:  

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 9

      با وجود اصرار های زیبا من چیزی بهشون نگفتم ولی فهمیدن اینکه میعاد ولم کرده زیاد سخت نبود زیبا خودشم میگفت حق با اون بوده که میعاد ولم میکنه ولی با دردی به این بزرگی     دوست نداشتم بهشون بگم چیا شنیدم و چی بهم گذشت

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 55

        اخم کردم. -مگه چیزی مونده که جر ندادی…؟!   تمام بدنم سوخته…   _ لباستو در بیار ببینم     _ لازم نکرده تو ببینی   سمت چمدانم رفته و خواستم بازش کنم که رویش دست گذاشت و با اخطار صدایم زد. -رستـــــــــا…!!     براق

ادامه مطلب »
رمان آووکادو
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 175

  〰〰〰〰〰〰〰 آلاله:   از خجالت لبم را به دندان می‌گیرم و یک دستم را روی چشمانم می‌گذارم. دلم نمی‌خواست امید را ببینم. امیدی که از خنده در مرض منفجر شدن بود.   فهیمه خانوم وقت گیر آورده بود برای پرسیدن این سوالات؟ کاش دهانم لال می‌شد و به امید

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 342

    کیف و دسته گلم رو با یک دستم گرفتم و اون یکی دستم رو دور بازوی سورن حلقه کردم و با نگرانی گفتم: -مواظب من باش..به این کفشها عادت ندارم..   با لبخند کمی تو صورتم خم شد و لب زد: -من همیشه مواظبتم..   نیشم باز شد

ادامه مطلب »
دانلود رمان 365 روز
رمان

دانلود رمان 365 روز به صورت pdf کامل از گل اندام شاهکار

    خلاصه رمان 365 روز :   در اوایل سال ۱۳۹۷ گل اندام شاهکار شروع  به نوشتن نامه‌هایی کرد که هیچ وقت به دست صاحبش نرسید. این مجموعه شامل ۲۹ عدد عشق نامه است که در ۳۶۵ روز  نوشته شده است. وی در نامه‌هایش خودش را کنار معشوق‌اش تصور می‌کند. گاهی آنقدر

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 6

    جوابمو نداد……حتی روشو برنگردوند   _مادرم کجاست؟   بازم هیچی نگفت….نکنه بلایی سرش اومده   ترسیدم و خواستم از روی تخت بلند شم و برم بیرون خودم بگردم دنبالش که تا نیم خیز شدم سرگیجه ی بدی گرفتم و مجبور شدم دوباره دراز بکشم   که همون موقع

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 36

    هین بلندی گفت و یکه خورده و با چشمانی درشت نگاهش را چرخاند و بالاخره مرا دید.   آنقدر رویش اشراف داشتم که مشت شدن انگشتانش را به دور عصا ببینم. لب روی هم فشرد و اخمی کمرنگ صورتش را جمع کرد.   حق داشت اینطور دلخور و

ادامه مطلب »
دانلود رمان دودمان
رمان

دانلود رمان دودمان قو به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان دودمان قو :   #پیشنهاد ویژه داستان در مورد نوا بلاگر معروفی هست که زندگی عاشقانه ش با کسی که دوستش داشته به هم خورده و برای انتقام زن پدر اون آدم شده. در یک سفر کاری متوجه میشه که خانواده ی گمشده ای در یک

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها