رمان آرزوی عروسک پارت 110

3
(2)

 

تا به خیابون اصلی رسیدم هزارتا صلوات فرستادم که آرش یه دفعه جلوی راهم سبزنشه..
تاکسی گرفتم وهمین که سوار تاکسی شدم ماشین آرش رودیدم که پیچید توی کوچه!

پوزخند پرازنفرتی روی لبم نقش بست…
_بگرد آرش خان.. حالا برو و هرچقدر که میخوای دنبالم بگرد!
شماره ی گیسو رو گرفتم و بهش گفتم میرم خونشون..

داشتم باگیسو حرف میزدم که آرش اومد پشت خطم…
اومدم گوشیمو خاموش کنم اما نمیدونم چرا کرمم گرفت جواب بدم و صدای عصبانیش رو بالذت گوش کنم!

جواب دادم:
_بفرمایید؟
_کجا رفتی؟ هان؟ مگه بهت نگفتم جایی نرو؟
_به توچه؟ کی گفته هرچی توبگی رو باید گوش کنم؟

یه دفعه باصدای خیلی بلندی نعره کشید:
_سارااااا.. منو دیونه نکنننن.. کجایی؟
_تودیونه بودی! دیگه نمیخوام بهم زنگ بزنی چون دفعه ی بعدی مجبور میشم گوشیمو خاموش کنم!

انگارمتوجه جدی بودن حرفم شد واحساس خطر کرد.. چون صداشو آروم کرد وبا آرامش وکنترل شده گفت:
_سارا میخوام باهات حرف بزنم.. چرا داری دیونه بازی درمیاری؟

خواهش میکنم اجازه بده باهات حرف بزنم.. کجایی بیام باهم حرف بزنیم!
بغضم گرفت.. دلم برای تن صداش پرزد…
_نمیخوام.. دیگه منو نمی بینی.. خداحافظ

گوشی رو قطع کردم وبعدش خاموش… به گریه افتادم.. خدایامن چیکارکنم.. خدایا کمکم کن فراموش کنم..
خدایامن بعداز اون همه غم هایی که کشیدم، اونقدر ضعیف هستم که تحمل یه اندوه جدید رو نداشته باشم..

دلم نمیخواد دوباره روزهایی که باکوهیار تجربه کردم رو تجربه کنم…!
تانصف شب با گیسو درد ودل کردم و اشک ریختم..
ازبی وفایی و کمرنگ شدنم برای خانواده ام گفتم..

ازخیانت کوهیاراز پیشمون شدنش ازعاشق شدنم.. ازدل دادنم به آرش.. همه روگفتم واشک ریختم..
_بسه دیگه خودتوکشتی دختر.. یه کم استراحت کن.. یه کم بخواب..

بخدا فرداهم روز خداست میتونی بازم گریه کنی.. اصلا قول میدم به جون مامانم قسم قول میدم خودم بندازمت گریه.. فقط واسه امشب دیگه بس کن..

میون گریه خندیدم وگفتم:
_دیونه ای توهم…
_ والا بخدا من جای اون چشم هابودم الان کورشده بودم و ادبت میکردم تادیگه توباشی کم گریه کنی!

سرم رو روی بالشم گذاشتم وگفتم:
_باشه توهم بگیر بخواب.. فردا صبح زود باید بری سرکار.. ببخشید باعث خواب توهم شدم!
_مسخره! ازکی تاحالا یاد گرفتی معذرت خواهی کنی؟

بعدشم من فرداجایی نمیرم مرخصی میگیرم می شینم وردل خودت!
_نه اصلا.. این کارونکن.. من فردامیرم خونه خودمون.. الکی کارت رو به خاطر من تعطیل نکن

تعطیل کجا بود عزیزم؟ سال به دوازده ماه یعنی من نمیتونم یک روز مرخصی داشته باشم؟ راستش حوصله ی کار ندارم تو فقط یه بهونه ای.. و بعدش خندید…

میدونستم همه ی این هارو داره بخاطر من میگه و خودمو سرزنش میکردم که ای کاش پیش گیسو نمیرفتم و باعث آزار واذیتشون نمیشدم..
خلاصه…… سه روز از اون روز گذشت ومن

فردای همون روز برگشتم خونه ی خودمون وماجرای رفتنمم یه جوری تعریف کردم که اگه یه روز خواستم برگردم اونجا راهی واسه برگشتم داشته باشم…

همه ی این مدت گوشیم خاموش بود و حتی برای یک ثانیه هم روشن نکرده بودم…
میترسیدم اگه روشن کنم..اگه زنگ بزنه.. اگه صداشو بشنوم، زیرحرفام بزنم و برگردم اونجا..

بامامان اینا مشغول دیدن فیلم هندی بودیم که خیلی هم غمگین بود.. چراغ هارو خاموش کرده بودیم و من هم ازفرصت تاریکی استفاده میکردم و نم نمک اشک میریختم…

بهمن ماه بود وهوا اونقدرسردبود که خونه گرم نمیشد وازاونجایی هم که من سرمایی بودم خودمو با بتوخفه کرده بودم..
داشتم از پتوم واسه پاک کردن اشک هام استفاده میکردم

که سارگل اومد کنارم روی لبه ی مبل نشست..
نیم نگاهی بهش انداختم و گفتم:
_چرا میشنی روی دسته ی مبل؟ پاشو الان میشکنه!

نامحسوس سرش رو خم کرد و کنار گوشم آهسته گفت:
_یه جوری که بابا اینا نفهمن پاشو بیا تواتاق کارت دارم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.6 (5)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4 (8)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پ ا
پ ا
1 سال قبل

بابا از پارت ۱ میگیم زیاد کن الله وکیلی ی جو مهم بود حرفامون انجام میدادین زبونمون مو‌ در آورد الان خود نویسنده یا کسی که این پارت گذاشتی خودت بخون بعد اتفاقات رو برامون توضیح بده کلا تو این پارت چ اتفاقی افتاد ؟ اصلا اتفاقی افتاد؟ بسه دیگه تموم کنین این رمانو پارت درست و حسابی ک تحویل نمیدین

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط پ ا
parnia
1 سال قبل

پارت رو طولانی تر کن دیگه نمیمیری که

مهتاب
مهتاب
1 سال قبل

کمههههه😭😭
لطفا روزی چند پارت بزار یا پارت هارو طولانی تر کن🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻😭😭

Nahar
Nahar
1 سال قبل

😐😐 چرا اسمای بعضی از کاربرا نارنجی شدن؟ منم میخوام نارنجی باشع

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Nahar
Heli
پاسخ به  Nahar
1 سال قبل

ما سر چی حرص میخوریم تو سر چی وایییی خداااا زیادشششش کن پارتای این رمان از رمان انرمالم کمتره

Zahra...
Zahra...
1 سال قبل

یعنی چکارش داره!
خداا کاش امروز دوپارت بود

دسته‌ها

6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x